سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
حاملگی، زایمان، جنین، دوران بارداری و پَـــ نَ پَـــ
 
 
هرکه بر برادرانْ بزرگی فروشد، هیچ انسانی با او صمیمی نخواهد شد . [امام علی علیه السلام] 
»» مثبت اندیشی یا خوش خیالی

مثبت اندیشی یا خوش خیالی

 

احتمالاً شما هم در سنین کودکی یا نوجوانی با این صحنه روبرو شده اید که کسی لیوانی را تا نیمه آب دارد به شما نشان دهد و بخواهد بگویید: «چقدر آب درلیوان است؟» اگر پاسخ می دادید لیوان نیمه پر است حتماً فردی «مثبت اندیش» تلقی می شدید و اگر نیمه ی خالی لیوان را می دیدید باید می رفتید و فکری به حال خودتان می کردید! «مثبت اندیشی» در فرهنگ ما واژه یی مثبت است، اما «خوش خیالی» بار معنایی منفی دارد و صفتی ناپسند برای انسان به حساب می آید. به راستی مرز میان این دو در کجاست؟ «مثبت اندیشی» و «خوش خیالی» هر دو بر «می شودها» تکیه می کنند با این تفاوت که «می شود» در مثبت اندیش فعالانه و در خوش خیالی منفعلانه است. مثبت اندیشی هرگز به معنای ندیدن کاستی ها، انتقاد نکردن و عدم تلاش در جهت بهبود آنها نیست، بلکه به معنای دیدن واقعیت و برنامه ریزی دقیق، هدفمند و امیدوارانه برای تغییر آن است. در واقع مثبت اندیشی تضادی با واقع گرایی ندارد، بلکه تأکید بر این واقعیت است که اگر چه نیمی از لیوان خالی است، اما اراده ی انسان می تواند ظرف چند ثاینه نیمه ی خالی لیوان را نیز پر کند! درست است که اغلب موفقیت ها در دنیای امروزی سخت تر و پیچیده تر از پرکردن یک لیوان آب هستند، اما مثبت اندیشان همواره بر این جمله تأکید می کنند که «کار هر قدر سخت تر شود، من هم هنگام اجرای آن سخت تر می شوم» البته این جمله به عمل بستگی دارد. شما می توانید سال ها در ذهن خود تصور کنید که بهترین متخصص کامپیوتر دنیا هستید، اما تا پشت کیبورد ننشینید و چند دکمه را فشار ندهید فایده یی برای تان نخواهد داشت. مثبت اندیشی ذهنی تنها می تواند برای مدتی روحیه ی شما را حفظ کند و پس از چندی به ضد خود تبدیل شده و این ویژگی را نیز از دست می دهد. افراد مثبت اندیش هدف خود را مشخص کرده و در راستای تحقق آن تلاش و برنامه ریزی می کنند، اما خوش خیال ها تنها آرزو می کنند و انتظار دارند که کائنات دست به دست هم داده و آرزوهای شان را برآورده سازند و اگر چنین شود خود را از زمین و زمان طلبکار می دانند. مثبت اندیشان شکست را به معنای «پل پیروزی» می بیننند، چون فکر می کنند باید کارشان را بازنگری کرده، روش های شان را تغییر داده و نقص هایشان را برطرف سازند تا بتوانند پیروز شوند. در حالی که خوش خیال ها به امید آن که بار دیگر پیروز شوند، از تجزیه و تحلیل و درس گیری از اشتباهات خود می پرهیزند. افراد مثبت اندیش امید و تلاش را دو بال پرواز انسان به سوی موفقیت می بینند و می دانند که هر یک از این دوبال اگر آسیب ببینند، می تواند باعث توقف حرکت انسان به سوی اوج شوند. این افراد در عین امیدواری، شبانه روز تلاش و در حین تلاش «اگر چه احتمال دارد شکست بخورند) اشتیاق شان را برای ادامه ی کار حفظ می کنند. آنها در ضمن اشتیاق، دانش شان را نیز ارتفاء و در عین بالا بردن سطح دانش، روابط شان را نیز با دیگران بهبود می بخشند و این گونه است که نقشه ی یک زندگی موفق را برای خود طراحی و آن را اجرا می کنند.
منبع: 7 روز زندگی شماره 123


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خشایار ( سه شنبه 90/12/2 :: ساعت 6:13 عصر )

»» رابطه شخصیت و اس ام اس

رابطه شخصیت و اس ام اس


شاید برای تان جالب باشد بدانید چه نوع پیامک هایی توسط چه شخصیت هایی فرستاده می شود. تحقیقات روان پزشکی نشان داده است که:
1. کسانی که پیام های پرخاشگرانه، تهدید آمیز یا شوخی های زننده ارسال می کنند و به نوعی ایجاد مزاحمت می کنند، صفات شخصیتی ضد اجتماعی یا غیر اجتماعی دارند.
2. افرادی با صفات شخصیتی پارانویید (بد گمان) عموماً ترجیح می دهند پیامک نفرستند، زیرا می ترسند علیه خود آنان مورد استفاده قرار گیرد.
3. کسانی که گاهی پیامک های عاشقانه و دوستانه و گاهی پیامک های حاکی از نفرت و بی مهری ارسال می کنند و به طور کلی همیشه بین دو قطب متفاوت نوسان دارند، احتمالاً شخصیتی مرزی دارند.
4. افرادی با صفات شخصیتی وسواسی، پس از دودلی ها و صرف وقت زیاد و ویراستن مکرر در مکرر ممکن است پیامکی را ارسال کنند، اما سپس دچار نگرانی می شوند که مبادا پیامک آنان نرسیده باشد. بنابراین پیامک را دوباره و سه باره ارسال می کنند و حتی ممکن است تلفنی بپرسند که پیامک شان رسیده یا نه! و پس از اطمینان از رسیدن پیامک دچار این نگرانی می شوند که آیا گیرنده پیامک متوجه منظور آنان شده است یا نه.
5. برخی افراد انتظار دارند مرتباً به وسیله پیامک از آنان احوالپرسی شود و مورد تحسین و تشویق قرار گیرند و این موضوع سبب احساس شادی پیش از حد در آنان می شود. اما اگر روزی پیامکی دریافت نکنند. یا مورد تشویق و ستایش قرار نگیرند، به شدت افسرده می شوند. این ویژگی در افراد خود شیفته زیاد دیده می شود.
6. افراد مانیک (شیدا) و هیپوماتیک (نیمه شیدا) ممکن است در یک روز صدها پیامک به آشنایان ارسال کنند و گاهی شب ها هم این کار را ادامه می دهند و عموماً هم پیام آنان را شوخی های نامناسب تشکیل می دهد.
7. فردی که از ارتباط با دیگران می ترسد، می کوشد با ارسال و دریافت پیامک به نوعی «شبه ارتباط » نایل شود و بر احساس ترس و عدم کفایت خویش غلبه کند. وی ممکن است به این کار اعتیاد هم پیدا کند.
منبع: نشریه راه موفقیت، ش 22.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خشایار ( سه شنبه 90/12/2 :: ساعت 6:11 عصر )

»» بررسی شیوه های نفوذ کلام در سخنوری1

فصل سوم:
-بلافاصله توجه حاضران را معطوف به موضوع کنیدمطمئناً سخنرانی که شونده در آن حضور نداشته باشد، یا به عبارت دقیق‌تر اگر در سخنرانی، مستمع به سخنران توجه نکند، این سخنان هیچ گونه سودی نخواهد داشت جز اینکه خطیب از لحاظ روحی، ضربه‌ی سختی خواهد خورد بنابراین یکی از اصولی که باید بدان توجه نمود اینکه: توجه مخاطب را به خود جلب کنیم –دراین بخش به راه کارهای مناسب برای جلب توجه اشاره خواهد شد.
1-سخن خود را با بیان یک حادثه که برایمان رخ داده است، شروع کنیم: (19) وقتی یک سخنران از یک حادثه‌ی ساده که برایش اتفاق افتاده است، بحثش را آغازکند، دو نکته در آن مستتر است:
الف -نخست این که مخاطب با وی احساس صمیمت بیشتری می‌کنند و اصل داستان این گونه است که مخاطب را مشتاق به ادامه‌ی آن می‌سازد، بنابراین توجه مخاطب متوجه سخنگو می‌گردد.
ب-وقتی سخنران داستان را از زندگی شخصی خود بیان کند، در بیان دقیق خود دچار مشکل نشده و خود خطیب نیز به این وسیله می‌تواند با موضوع اخت شده و آن را جزء زندگیش بداند، و طبق آن با مخاطبین سخن بگوید.
2-سخنان خود را یک نواخت نگوییم: اگر خطیب سخنان خود را به صورت یک نواخت و یک صدای یکنواخت بیان کند، مخاطب از سخنانش خسته وکسل می‌گردد. بنابراین توصیه می‌شود، خطیب ولوم صدای خود را بالا و پاین ببرد. نه این قدر آهسته صحبت کند که همگان خمیازه بکشندو آنچنان بلند صحبت کند که دیگر کسی به صحبت‌هایش توجهی نکندو تفاوتی بین نکات مهم و نکات دیگر بحثش قائل نشود. یک خطیب موفق سخنان معمول خود را با بیانی نه بلند و نه آهسته می‌گوید ووقتی قصد تاکید بر نکته ای را داشت، آن را بلند بیان می‌کند تا روی مخاطب تاثیر گذار باشد (20)
3-حالت تعلیق ایجاد کنیم: همان گونه که قبلاً نیز بدان اشاره شد، باید مخاطب را مشتاق به ادامه‌ی بحث نمود، یک از روش‌های معمول که می‌تواند این شو ق را ایجاد کند، روش معلق کردن، ادامه‌ی بحث بر عهده‌ی مخاطب است –به عنوان مثال: وقتی سخنگومی خواهد از کتابی سخن بگوید، می‌تواند این گونه آغازگر جمله‌ی خود باشد: بحث من در مورد کتابی است که یکی از زیباترین کتب در زمینه فلان مطلب است، به عنوان مثال؛ این کتاب در سال 89 برای اولین بار چاپ شد اما به علت استقبال بیش از اندازه از این کتاب در چند ماه به چاپ هفدهم رسید –یا مثلاً نویسنده‌ی این کتاب بیش از بیست سال برای این کتاب زحمت کشید، وتحقیقات بسیاری را انجام داد –حال نمی‌خواهید نام کتاب را حدس زنید!؟ در مورد نویسنده‌ی آن چه می‌دانید!؟ آیا این مقدمه توجه شما را به خود جلب نمود؟ در ادامه‌ی بحث، انشاا...بحث جالب‌تر خواهد شد.
اگر خطیب جزئی از موضوعات خود را به عهده‌ی مخاطب بگذارد، مطمئناً مخاطبین چون خود در بحث شرکت کرده‌اند، به بحث توجه بیشتری خواهند کرد.
4- یک واقعه‌ی پر جاذبه‌ی جدید مطرح کنیم. (21) اگرمی بینیم مخاطب به سخنرانی توجه نمی‌کند، می‌توانیم از همان شروع سخنرانی یک واقعه‌ی مهم، جذاب و حتی باور نکردنی را برای شنودگان تعریف کنیم حتی اگر آن واقعه تنها یک شوخی باشد. (البته لازم به تذکر جدی است که تا می‌توانیم نباید در آغاز سخنرانی، شوخی کنیم، یا حتی با گفتن یک لطیفه وقار خود را از دست بدهیم) به عنوان مثال: اگر برای دانشجویان واساتید سخنرانی می‌کند، می‌تواند این گونه آغاز گر باشد:جدیداً طرحی مطرح شد است به عنوان شاگرد سالاری، دراین طرح دانشجو می‌تواند انتقادات خود را به صورت شفاهی و کتبی به مدریت دانشگاه تحویل داده وبر اساس آن اگر از استادی بیش از 10 انتقاد شود، وی از تدریس محروم خواهد شد. همان گونه که دیدیم، در این مثال سخنران، موضوع رابه عنوان طرح مطرح کرد، حال این طرح می‌تواند حتی یک پیشنهاد بسیار بی اساس باشد که یکی از داشنجویان آن را پیشنهاد داده، اما زیرکی سخنران باعث شد تا یک لحظه فضای جلسه عوض شود، همه‌ی فضا را سکوت فرا گیرد و چشمهای همه از استاد گرفته تا دانشجویان حاضر در جلسه بر دهان سخنران معطوف شود.
5-به شنوندگان این وعده را بدهید، که به آنچه می‌خواهند دست می‌یابند (22)
یکی از راه کارهای اساسی ومهم در سخنرانی این است که خطیب از علایق مخاطب سخن بگوید ومسلماً برای عوام اهداف خود از هر چیزی برایشان مهم‌تر است بنابراین سخنرانی که می‌خواهد توجه مخاطب را به خود جلب کند، می‌تواند به مخاطب خود وعده دهد، با انجام آنچه او پیشنهاد می‌دهد، به آنچه آن‌ها در این موضوع می‌خواهند، دست خواهند یافت. به عنوان مثال اگر موضوعش در رابطه باکار است، می‌تواند بگوید: به شما می‌گویم چطور از خستگی جلوگیری کنید، می‌خواهم به شما بگویم، چگونه می‌توان یک ساعت به ساعت کاری خود اضافه کرد، می‌خواهم بگویم، چگونه می‌توان در آمد را زیاد کرد، به شما قول می‌دهم اگر فقط چند دقیقه توجه کنید، تمام این ابهامات را برایتان برطرف می‌سازم.
جملاتی از نوع (به شما قول می‌دهم، مطمئن باشید و...) چون مستقیماً با منافع شخصی مخاطب همراه است، عمدتاً ذوق را در مخاطب بر می‌انگیزد و او را مشتاق به صحبت‌های خطیب می‌کند. اما بالعکس اگر یک مخاطب با طرح نمونه های تاریخی موضوع با بیانی بی روح و ساختار شغل وکار و رابطه‌ی آن با مردم بخواهد، بحث را آغاز کند، مطمئناً با شکست روبه رو خواهد شد، پس همیشه این را به یادداشته باشیم که ایجاد شوق در آغاز صحبت، موجب جلب رضایت‌ها می‌گردد.
6-از حاضران بخواهیم تا دست خود را بلند کنند –اگر خطیب در حین سخنرانی از مخاطبان بخواهد تا آن‌ها دست خود را بلند کنند، به نوعی توانسته است توجه آنان را به خود جلب کرده و سخنرانی را از حالت خطابه، به یک بحث دوطرفی تبدیل کند. سخنران می‌تواند با گفتن اینکه: در این موضوع چند نفر با این امر موافق هستند؟ سخنرانی خود را از یک نواختی در آورده و مخاطب را در بحث سهیم بداند. بعد از این جمله، تربیون دار شاهد خواهد بود که تک تک افرادی که پشت سر هم به ساعت‌های خود نگاه می‌کردند، شروع به فکر کردن شده و اصولاً فراموش می‌کنند که مشغول گوش دادن به یک سخنرانی هستند، لبخند می‌زنند و به دستهای هم دیگر نگاه کرده، تا ببینند چند نفر با نظر آنان موافق هستند، یخ‌ها شکسته می‌شود وسخنران به راحتی می‌تواند به صحبت‌های خود ادامه دهد.
7- بگذاریم، مخاطب سخنان ما را ببیند –
دیل کارنگی، در آئین سخنرانی، اضافه می‌کند، آنچه از طریق چشم، در ذهن ما حک می‌شود، بیش از 25 برابر چیزهایی است که روزانه آن‌ها را می‌شنویم. اگر یک سخنران در حین سخنرانی از شکل‌ها و نوشتارها نیز استفاده کند، اولاً می‌تواند به نوعی سخنرانی را از یک نواختی در آورده و به نوعی، به جذابیّت موضوع بیفزاید و دوماً باعث می‌شود سخنان در ذهن مخاطب بیشتر تداوم داشته باشد و مهم‌تر از همه اینکه توجه اش به سخنان بیش از زمانی خواهد بود که فقط با او سخن می‌گفتیم، زیرا هر انسانی دوست دارد، شنیده‌هایش با دیده‌هایش تطابق پیدا کند.
نکات پیشنهادی در رابطه با، استفاده از تصاویر (23)
الف -تصویری را که می‌خواهیم نمایش دهیم تا زمانی دور از دسترس قرار دهیم تا آماده‌ی استفاده از آن باشیم، والاّ از اول بحث هم توجه مخاطب و هم خود سخنران، کم خواهد شد.
ب-از تصاویری استفاده کنیم که بزرگی آن‌ها، به اندازه ای باشد که از ردیف آخر نیز دیده شود و این قدر آن را بالا بگیریم تا تمام افراد آن‌ها ببینند، زیرا اگر حضّار تصویر را نبینند، چیزی نیز نخواهند آموخت.
ج-هرگز در حالی که مشغول صحبت هستیم، تصویر را بین مخاطبین دست به دست نگردانیم، چرا افراد را به رقابت دعوت نمی‌کنیم!؟
و-هرگز در میان بحث نباید خطیب، خودش به تصویر خیره شود، زیرا هدف او ارتباط با حضار است نه با تصویر.
د-باید سخنران از تصاویری استفاده کند که به شکل معماگونه باشد، مثلاً تصویر را طوری قرار دهد که روی تصویر به خودش و پشت آن به تماشاچیان باشد. بنابراین همیشه این سخن را به یاد داشته باشیم که: مردم با چشمهایشان بیش از گوش‌هایشان می‌شنوند. (24)
8-اهم مطالب را به صورت سوالی مطرح کنیم
در محاوره، صحبت‌های مابه صورت خودکار بر اساس سوالاتی که از ما پرسیده می‌شود، منظم می‌شود. زمانی که ما از سوالات مستقیم شنوندگان در سخنرانی محروم هستیم، اگر سوالاتی را که در هر لحظه از سخنرانی یمان فکر می‌کنیم شنودگان می‌خواهند به آن‌ها پاسخ دهیم، برای خود نوشته و سعی کنیم بدین وسیله راحت‌تر با مخاطب ارتباط برقرار کنیم و مطابق با نیازهای وی، صحبت کنیم.
9-از عذرخواهی در آغاز بحث جداً خودداری کنیم.
یکی از مسائل معمول در میان بسیاری از سخنرانان که به عقیده‌ی خود کار خوبی نیز انجام می‌دهند، این است که در اوایل مقدمه‌ی بحث خود از مخاطب برای عدم آمادگی و حتی بعضاً عدم مطالعه، عذرخواهی می‌کند، غافل از اینکه، این موضوع اثر روحی عجیبی بر روی شنونده گذاشته، و باعث می‌گردد وی از گوش دادن وتوجه به سخنران، اجتناب کند. امّا به راستی چه چیز باعث می‌شود او دیگر به سخنان خطیب گوش ندهد، و از نظر روحی این قدر کسل وخسته گردد!؟ جواب این سوال در این است که وقتی سخنران از عدم آمادگی‌اش برای سخنرانی می‌گوید، در ضمن صحبت خود موضوعی رابرای مخاطب گوش زد می‌کند، وآن عدم ارزش قائل شدن برای مستمعین است. جالب است بدانیم، در ضمن سخن خود به مخاطب این نکته را گوش زد می‌کند، که من برای صحبت برای تو هیچ موضوع جدیدی را آماده نساخته وباید به اطلاعات قبلی‌ام بسنده کنی.
چون صحبت‌های تکراری، عمدتاً خسته کننده است، مخاطب از اول سخنرانی به خود این وعده را می‌دهد که قرار است بحث‌های تکراری بشنود وبه همین علت ذهنش از اول سخن، کسل می‌گردد بنابراین همان گونه که بارها اشاره شد، وظیفه‌ی خطیب در درجه‌ی نخست جلب توجه مخاطب است، نه دور کردن وی از موضوع و بحث سخنرانی حتی اگر آن دور کردن عذرخواهی از مخاطب باشد.
10-موضوع اصلی بحث را با بیان یک داستان تاکید کنیم.
همه‌ی ما وقتی به نحوه‌ی سخنان بزرگان معروف می نگیریم، شاهدیم که همه‌ی آنان از داستان برای جلب توجه مخاطب استفاده می‌کنند، و یکی از ویژگی‌های برجسته‌ی قرآن کریم که بر لطافت آن افزوده است، بیان داستان‌هایی از اقوام مختلف و نحوه‌ی برخورد خداوند با آنان است.
یکی از راه کارهای بسیار آسان برای هر خطیبی این است که اتفاقاتی که برای خودش افتاده است را به عنوان یک داستان بیان کند، و موضوع بحثش را با بیان آن داستان مورد تاکید و تایید قرار دهد. البته نمی‌توان با بیان مثال و داستان تنها، موضوع را تایید کند بلکه برای این کار باید آمار را نیز به مثال خود بیفزاید –آمار برای نشان دادن نسبت موارد موجود در یک نوع خاص مورد استفاده است. این ارقام می‌توانند تاثیرگذار ومتقاعدکننده باشند مخصوصا در جایی که یک مثال به تنهایی نتوانسته باشد، تاثیرگذار باشد، اما باید به این نکته نیز توجه کنیم که آمار می‌تواند به خودی خود بسیار خسته کننده نیز باشد، بنابراین وظیفه‌ی یک سخنران حرفه ای در درجه‌ی نخست این است که آمارهایش را به صورت مثال، تبیین کرده و آن را برای مخاطبین حل و فصل کند.
11-سعی کنیم مطالب را به صورت مستقیم بیان نکنیم
اگر خطیب سخنرانی خود را به صورت مستقیم و بدون حواشی بیان کند، اولاً مخاطب از بحث خسته می‌شود وثانیاً توجه او آن چنان به سخنرانی جلب نمی‌گردد، اما اگر خطیب سخنان خود را به صورت معما گونه بیان کند، مخاطب به وی جلب می‌گردد و بحث از حالت یک طرفی به یک بحث دو طرفی تبدیل خواهد شد، زیرا بدین جهت مخاطب خود را در بحث شریک دانسته و شروع به فکر کردن در مورد بحث می‌گردد. برای روشن شدن این بحث به یک حادثه‌ی تاریخی از رسول اکرم (ص) اشاره خواهد شد که عملاً این نوع برخورد را برای جلب خود انجام داده‌اند:روزی پیامبر اکرم (ص) به حضار فرمودند: کدام یک از شما مال وارث خود را بیش از مال خود دوست دارید!؟ تمام حضار به اتفاق پاسخ دادند: یا رسول الله، هیچ کدام از ما این گونه نیستیم. حضرت فرمودند: تمام شما این چنین هستید!! سپس حضرت توضیح دادند که صاحب مال خطاب می‌کند: ای فرزند آدم –مال من –مال من!! آیا مال تو غیر از آن چیزهایی است که خوردنی وفانی است یا پوشیدی ویا پوشاندی ویا صدقه دادی وابقاء نمودی وآنچه غیر از آن است، مال وارث است – (25)
هرگز به صورت خطابی با مخاطب سخن نگوییم
پس از ذکر یازده مورد از راه کارهای سخنران برای جلب هر چه بیشتر مخاطب به بحث، نوبت به را ه کارهای موثر خطیب در تاثیر صحبت‌هایش می‌رسد. این بحث از مهم‌ترین مسائلی است که بعد از توجه مخاطب، حائز اهمیت است، زیرا وقتی مخاطب، حتی تمام توجه و تمرکزش به سخنران باشد و تمام سخنان وی را با تمام جزئیات متوجه شود، ولی در وی اثری نداشته باشد، مسلماًٌ این سخنرانی هیچ فایده ای جز تلف کردن وقت نداشته است، بنابراین لازم است، سخنگو از فنونی استفاده کند، که صحبت‌هایش به صورت ناخودآگاه در مخاطب تاثیر بگذارد، اصلی که روانشناسی بر روی آن تکیه می‌شود این است که صحبت‌های خود را به هیچ عنوان بر روی فرد متوجه نکینم، بلکه به صورت کاملاً مجهول و ضمائر خود را به صورت سوم شخص غائب استفاده کنیم. زیرا اگر مخاطب بداند، خطیب مستقیماً قصد تحکم بر وی دارد، هرگز صحبت‌های او در وی اثرنمی گذارد ولی اگربه صورت مستقیم در مسئله نباشد، به عنوان فرد خارجی به بحث نگاه می‌کند و سخنران را به عنوان یک واقع گرا تصور می‌کند تا یک تحکم کننده که قصد دارد وی را از عقاید و افکارش دور سازد. -(26)
به مخاطبین و شخصیتهای مورد بحث، احترام و محبّت نشان دهیم
یکی از راه کارهای دیگر تاثیر سخن، نوع برخورد خطیب با مخاطب و روش صحبت‌های وی می‌باشد. اگر خطیبی از اول تا آخر صحبت‌هایش به صورت تند با شنوندگان صحبت کند و در میان صحبت‌هایش از نداشتن سخاوت، ایمان و... مخاطب سخن بگوید، مطمئناً وقتی به جمعیت نگاهی بیاندازد، شاهد خواهد بود که فقط افرادی پای صحبت‌هایش نشسته‌اند که بلافاصله بعد از سخنانش از حیثیت خود دفاع کرده و روی بحث‌های وی خط بطلان بکشند. واگر خطیبی در بحث‌های خود به فحش، ناسزا، تمسخر دیگران و بدگویی بزرگان و... بپردازد، نه تنها از نظر اجتماعی، اخلاقی و شرعی پایین می‌آید، بلکه افراد، هیچ گاه برای صحبت‌های علمی و دقیق و مستدل وی نیز، هیچ ارزشی قائل نیستند، زیرا شخصیت و چارچوب شخصیتی خود را از دست داده است. بحث نخست پیرامون رابطه‌ی محبت آمیز با مخاطب بود، در دین شریف اسلام بزرگداشت واحترام به مومنین وهمنوعان در کلام و مرام، یکی از دستورات اصلی واساسی است که به آن توجه خاصی گردیده است. در قرآن کریم نیز به آن توجه خاصی گردیده ومی فرماید:-وقولوا للناس حُسناً-(27) (با مردم تکلم شیرین وزیبا داشته باشید) پیامبر اکرم (ص) نیز می‌فرمایند: خِیارُکُم احسَنُکُم اخلاقاً، الذینَ یَالفُون و یُاءلَفون-(28) (بهترین شما خوش خوی ترین شما است، آنان که الفت می‌گیرند والفت می‌پذیرند) و در جایی دیگر می‌فرمایند:خَیرُ المومنین مَن کانَ ماءلَفَهً ِللمومنین ولا خَیرَ فیمَن لا یُاءلف ولا یَاءلفُ-(29 بهترین مومنان کسی است که مومنان را به الفت گیرد ودر کسی که با دیگران الفت نگیرد ودیگران نیز با او الفت نگیرند، خیری نیست. اسحق بن عمار صیرفی می‌گوید: روزی خدمت امام صادق) ع رسیدم. ایشان با چهره ای درهم کشیده با من روبه رو شدند! عرض داشتم: یابن رسول الله؛ چه خطائی از من سرزده که شما را ناراحت کرده است!؟ امام فرمود: همان تغییر رفتار تو با برادران ایمانیت. آیا نمی‌دانی دو نفر مومن وقتی با هم ملاقات می‌کنند ودست در دست هم می‌گذارند، خداوند محبت خود رابر آنان نازل می‌کند ونود و نه درصد آن متوجه کسی است که علاقه و محبتش به دیگری زیادتر است!؟ 30 احترام به دیگران از دو جنبه مورد بحث قرار می‌گیرد: اولاً از این نظر که دستور شریف دین اسلام و سیره ی عملی بزرگان و ائمه‌ی اطهار علیهم السلام است و ثانیاً احترام به دیگران، باعث جلب محبت افراد به فرد گشته و می‌تواند نقش مهمی را برای تاثیر سخنان وی ایجاد کند. بحث بعدی پیرامون نوع صحبت، درباره‌ی افراد وشخصیت هایی است که در هرخطابه عمدتاً به جهت زمانی ومکانی اسم آن‌ها برده می‌شود، اگر خطیب در باره ی افراد مخصوصاً در نام بردن از بزرگان به صورت تمسخر و یا بدگویی سخن بگوید، تک تک شنوندگان از وی به عنوان یک فحاش و کسی که ادب را در کلام خود نگاه نمی‌دارد، اسم خواهند برد و مسلماً کسی به سخنان چنین فردی گوش نخواهد داد.
بزرگش نخوانند اهل خرد
هرآنکس نام بزرگان به زشتی برد
بنابراین نکته‌ی مهم دیگری که لازم است سخنران به آن توجه کند، نوع وبیان سخنان است، نباید هیچ سخنرانی به هیچ فردی اعم از مخاطب، شخصیت‌ها و حتی دشمنانش نیز توهین کند. یک سخنران موفق حتی اگر می‌خواهد از کسی بد بگوید، نباید شخصاً این کار را انجام دهد به عنوان مثال می‌تواند، افعالی که فرد مورد نظر یا آن گروه مدّ نظر انجام داده را بیان کند و با استدلال آن‌ها را رد کند حتی گاهی اوقات قبح آن افعال یا افکار گروه یا فردی که می‌خواهد از آن‌ها بدی بگوید، مشخص است که حتی نیازی به استدلال نیز وجود ندارد، بنابراین خطیب باید در چنین مواقعی نتیجه گیری را به عهده‌ی خود مخاطب بگذارد، حتی اگر قرار است به فرد مورد نظر توهینی داده شود، اجازه دهد شنونده خودش این کار را انجام دهد بلکه نکته‌ی حائز اهمیت در هر سخنرانی داشتن تامل، صبر وادب در کلام ورفتار است که یک سخنران موفق نباید هرگز آن را از یاد ببرد
سخنران، بسیار صادقانه از مخاطب خود تقدیر کند
یکی از نکات دیگری که در این بخش ضروری است، اینکه اگر نکته‌ی مثبتی در مخاطب وجود دارد صمیمانه آن را برای وی آشکار کنیم. البته اگر خطیب بخواهد به صورت مستقیم وپشت سر هم از امثال کلمات: شما فوق العاده هستید، من فکر نمی‌کردم در کره‌ی خاکی مثل شما وجود داشته باشد و امثال این‌ها، مسلماً چهره‌ی خطیب در نظر مخاطب به عنوان یک چاپلوس معرفی خواهد شد. نکته ای که در این جا مهم است اینکه باید سخنران از دو فرمول استفاده کند: نخست اینکه اگر واقعیتی وجود ندارد، بدون دلیل شروع به تعریف و تمجید نکند، زیرا مخاطبان این قدر باهوش هستند که تفاوت میان دروغ و صداقت را بدانند! عدم تعریف از کسی که، خصوصیتی را ندارد، درست مثل این است که به یک دانش آموز که چندین سال، پشت سر هم مردود شده است، بگوییم: من به یقیق می‌دانم که تو نفر اوّل المپیاد ریاضی خواهی شد! موضوع دوم اینکه هر تعریفی رابه صورت مستقیم انجام ندهیم، مثلاً پشت سر نگوییم شما بهترین‌ها هستید، فوق العاده از فعالیت‌های شما تشکر می‌کنم، بلکه می‌توانیم با بیان فعالیت‌ها به صورت غیر مستقیم، همین موضوع را به مخاطب القاء کنیم، امّا با یک تفاوت که دیگر خطیب به عنوان یک تعریف کننده‌ی محض محاسبه نمی‌گردد، بلکه به عنوان یک واقعیت گرا معرفی خواهد شد. بنابراین، یکی از راه بردهای ارتباط با مخاطب تقدیر صادقانه و خالی از غلوگویی از وی می‌باشد، اما آنچه باید بدانیم، اینکه: اگر نمی‌توانیم صادقانه تقدیر کنیم ویا حتی در طرف مقابل چیزی برای تقدیر نیست، بدون دلیل تقدیر نکنیم، زیرا دقیقاً برعکس نتیجه می‌دهد ونه تنها سخنران جلو مخاطب، عزیز نمی‌شود، بلکه به عنوان شخصیتی منفور، غلو کننده و چاپلوس معرفی خواهد شد.
در هنگام سخنرانی به چشمان مخاطبین به صورت جمعی نگاه کنیم
بحث بعدی در نوع نگاه کردن به مخاطب است، این بحث بر خلاف ظاهرش، بحثی کاملاً دقیق و علمی است. اگر در هنگام سخنرانی به طرف صحبت خود نگاه نکنیم، وی احتمال می‌دهد که خطیب به علت کم توجهی به وی، به او نگاه نمی‌کند ویا حتی می‌تواند احتمال دهد که خطیب خجالتی و کم رو است و به همین دلیل، نمی‌خواهد به افراد حاضر در جلسه نگاه کند، زیرا افراد کم رو وخجالتی عمدتاً نمی‌توانند به چشمان افراد نگاه کنند.
واگر خطیب در نگاه کردن خود به عده‌ی خاصی نگاه کند، اولاً تعجب وحساسیت این افراد را بدون دلیل به خود معطوف ساخته و دوماً عده ای که وی به آن‌ها نگاه نمی‌کند از این که وی به آن‌ها بی توجهی کرده است، شاکی خواهند شد. بنابراین سخنران موفق، سخنرانی است که تعادل را حتی در نگاه‌های خود نیز به حضار، رعایت کند و به تمام جلسه آن هم به صورت دسته جمعی نگاه کند و از نگاه‌های فردی و ممتد پرهیز کند.
فصل چهارم
این بحث به راه کارهای اساسی که یک مخاطب می‌تواند بر استرس‌های موقع سخنرانی، فائق آید، اختصاص یافته است.

ترس در سخنرانی

یکی از موضوعاتی که در سخنرانی، بسیار مهم است، غلبه‌ی برترس هنگام سخن گفتن است. این موضوع برای هر سخنرانی که فکرش را بکنیم، زمانی موذل جدی و اساسی بوده است. بنابراین اولین بحثی که لازم است دانسته شود اینکه ما اولین نفری نیستیم که از سخنرانی در میان جمع می‌ترسیم و شاید از جمع خجالت می‌کشیم بلکه این موضوع برای تمام سخنرانان معروف، حداقل یک بار اتفاق افتاده است. زمانی که برای اولین بار قرار بود برای عده ای صحبت کنند، و در میان صحبت‌هایشان، لرزش دستان، و سرخ شدن گونه‌ها یک عارضه‌ی کاملاً طبیعی و معمول به حساب می‌آمد. اما به مرور زمان بر این ترس‌ها فائق شدند، وبه راحتی برای هزاران نفر صحبت می‌کنند، و هیچ گونه استرس و اضطرابی نیز ندارند. در این بخش انشاا...مواردی که باعث ایجاد چنین ترس‌های می‌گردد و چگونگی برخوردصحیح با آن‌ها بررسی خواهیم کرد. باید بدانیم ادب، وحجب و حیا که از صفات نیکوی هر شخص تربیت یافته به شمار می‌رود اما ترس وکم رویی وبه عبارت دیگر ضعف نفس وسست عنصری با حجب وحیا تفاوت بسیار عمده ای دارد. اگر کمرو هستیم واحساس دلهره وضعف نفس می‌کنیم، بکوشیم وتمرین کنیم تا در جریان زندگی روزمره وملاقات با اشخاص، این کاستی‌ها را از خود دور کنیم. (31) این گونه ترس‌ها اصولاًٌ به علت جهل و عدم آگاهی به وجود می‌آید، آیا در واقع صحبت کردن برای 1 نفر باصحبت کردن برای 10000 نفر تفاوتی دارد!؟ پس چرا ما از صحبت کردن در جمع ترس این قدر واهمه داریم!؟، درست مثل اینکه این عده می‌خواهند علیه ما دادگاه نظامی تشکیل داده و قصد محکوم کردن سخنران را دارند!! جهل در انسان باعث ترس وی از آن مسئله است، این ترس در زندگی شخصی ما نیز زیاد رخ می‌دهد اما توجهی به آن نداریم، به عنوان مثال ترس ما از تاریکی فقط به علت جهل است!! یا ترس ما از مرگ فقط به علت جهل و نداشتن علم کافی به آن است والا ترس برای آن یک موضوع بی ربط و بی معنا است. ترس در سخنرانی در جمع نیز دقیقاً مثل، مثال‌های مربوط است، اگر سخنرانی می‌تواند بحث خود را برای یک نفر بیان کند، مطمئناً می‌تواند برای هزاران هزار نفر نیز آن بحث رامطرح کند.
امّاچه چیزهای می‌تواند اعتماد به نفس را پرورش دهد
1-ذهن را از پیش برای موفقیت آماده سازیم-اگر سخنران از همان اول بحث به این فکر کند که در این بحث موفق نخواهد بود، مطمئناً در بحث شکست خواهد خورد. زیرا افکار منفی به این شکل هستند که اگر به آن‌ها اجازه‌ی ورود به سیستم بدنمان را بدهیم، بیشتر نفوذ خواهند کرد.
اوپانیشادها می‌گوید: مرد آفریده‌ی فکر خویش است هرچه در این زندگی می‌اندیشد، همان خواهد شداصل اولی که برای پرورش اعتماد به نفس اجرائی است، اینکه سخنران نباید به این فکر کند که شکست خواهد خورد –اینکه شاید در میان بحث کسی سوال کند و او جواب آن را نداند!
.بلکه باید با این روحیه به بحث وارد شود که از پَسِ تمام مشکلات موجود، می‌تواند به راحتی خارج شود. بنابراین ما در سخنرانی و تمامی مراحل زندگی نباید انتظار داشته باشیم که در زندگی هیوقت شکست نخوریم، اغلب مردان بزرگ شکست‌های بزرگ خورده‌اند تا موفق شده‌اند –آنچه مانع پیروزی و موفقیت است، شکست نیست بلکه قبول شکست است.
خرمن خود را بدست خویشتن سوزیم ما
کرم پیله، هم بدست خویش می‌دوزد کفن- سنائی
ما اغلب طعمه های بی دست و پای (خواست شکست) هستیم، پیداست برای رهائی از عدم موفقیت باید فکر اینکه امکان دارد، موفق نشویم را از سر بیرون بریزیم و هرگاه با شکست مواجه شدیم، خود آن را به موفقیت تبدیل کنیم.
بنابراین باید موفقیت را در سخنرانی به خود تلقین کنیم.
تلقین در اصطلاح عبارت است از جایگزینی اندیشه ای در مغز و رسوخ دادن وجایگزین ساختن سخنان و واژه‌ها در ذهن. با بهره گیری از تلقین، می‌توان توجّه و اعجاب دیگران را نسبت به سخنان خویش، برانگیخت واز آن در ایجاد ذوق وخلاقیت وتولید نشاط وآرامش، بهره گرفت. از لحاظ روانشناسی ثابت شده است که تلقین می‌تواند زندگی انسان را به کلی تغییر داده و از نظر مطالعات انجام شده اگر یک بیمار، به این فکر کند که در بدنش نوعی نیروی دفاعی وجود دارد که به محض بروز بیماری واحساس خطر، بی درنگ به کار می‌افتد، می‌تواند به راحتی بر بیماری‌اش غلبه پیدا کند، یعنی وضع مزاجی خود را تغییر دهد و به خود تلقین کند که: من قوی بنیه بوده و تسلیم بیماری نخواهم شد. یکی از دانشمندان مدعی شد که می‌تواند با نیروی تلقین، شخص سالم و تندرستی را هلاک کند! برای اثبات ادعای خود، در خواست کرد فردی محکوم به اعدام را در اختیار وی بگذارند. اوبه محکوم گفت: قرار است تو را به وضع فجیعی اعدام کنند، لکن من می‌خواهم هیچ زجر نکشی و به راحتی جان بسپاری و برای این کار یکی از رگهای گردنت را نشتر می‌زنم که خون از آن جاری شود و تو نیم ساعته بدون احساس کمترین درد، در کمال آسودگی و راحتی جان می‌سپاری. سپس چشمان محکوم را بست و تشتی جلوی او گذاشت وبعد با یک نشتر، خراش کوچکی بر پوست گردن او وارد کرد. آن گاه از یک لوله‌ی باریک، آب نیم گرم به گردن او، و از آنجا به تشت جاری ساخت، به گونه ای که محکوم احساس می‌کرد رگ گردنش بریده شده است وخون از آن جاری شده است. همگان دیدند که وی پس از نیم ساعت بدنش رو به ضعف رفت، به زمین افتاد و بالاخره جان سپرد. (32)
2- در موضوعات غرق شویم
یکی از اسلوب‌های مهم دیگری که در این بخش به آن اشاره می‌شود، غرق شدن در موضوع بحث است. باید چنان در موضوع غرق شویم که گویی اصلاً شکست ونا امیدی وجود ندارد، باید چنان در راه وصول به هدف سعی و کوشش کنیم که گویی محال است با شکست روبه رو شویم، بنابراین وقتی با چنین روحیه ای جلو رفتیم، قوائیکه هرگز تصور نمی‌کردیم در ما وجود دارد، آشکار شده و ما را به حول وقوه ی الهی نجات خواهد داد.
3- سخنران باید با این امید به میدان برود
اگر یک سخنران از اول سخنرانی با این دید به پشت تریبون برود که حاضران بسیار بیشتر تر از او در مورد این مسئله می‌دانند ویا اینکه سخنرانان ویا استادان دیگر بهتر از وی، بحث را مطرح می‌کنند، مطمئناً پایه و اساس شکست را برای خود هموار ساخته است. از نظر روانشناسی پیروز تنها کسی که امید داشته باشد. سخنران باید به این امید به پشت تریبون برود که می‌تواند به کمک خداوند متعال، بهترین تدریس یا سخنرانی ویا حتی مذاکره را داشته باشد. دیل کارنگی در اعتماد به نفس (البته به شکل غلوگویی) می‌گوید: سخنران باید به حدّی ترس ونا امیدی را کنار بزند که تمام قد بایستد ومستقیم به چشمان حاضران نگاه کند وچنان با اعتماد به نفس صحبت کند که گویی تمام حضار مدیونش هستند و به نحوی به وی بدهکارند. حتی تصور کند که آ ن ها جمع شده‌اند تا از وی تقاضا کنند به اعتبارشان بیافزاید. البته امید است که بحث با تکبر هنگام سخنرانی مخلوط نشود. این موضوع و این نوع برخورد فقط یک راه موقتی و کوتاه برای مقابله با استرس است نه چیز دیگر. تکبّر از لحاظ اسلام و اجتماع صفتی پست به شمار می‌رود که فرد خود را بالاتر از افراد دیگر فرض کند. مولی متقیان امام علی (ع) در این باره می‌فرمایند «الشَّقیُّ مَن اغتَرََّ بحاله واِنخَدَعَ لغرورِ آمالِهِ-بدبخت کسی است که مغرور به حالات خودش شود وگول آرزوهای خود را بخورد. (33) اما به راحتی می‌توان امید داشتن را در کنار تواضع و فروتنی قرار داد وهم بر استرس‌های موقع سخن گفتن، غلبه ساخت وهم بر کبر و غرور. همیشه به یاد داشته باشیم، مردم از انسان متکبر و مغرور در همه‌ی زندگی متنفرند و از چنین انسانی که خود را بالاتر از دیگران بداند، انزجار دارند. بنابراین اصل آخر ومهم تر از همه که باید به آن توجه کنیم وجود امید مخصوصاً تکیه بر نیرویی فوق اراده‌ها و تکیه بر ذات اقدس الهی همراه با تواضع و فروتنی است»
نتیجه:
در سخنوری، اولین چیزی که حائز اهمیت است، مخاطب شناسی و برخورد صحیح با مخاطب و شنونده است. سخنران در مرحله‌ی نخست، باید مخاطب خود را به صورت کاملاً دقیق شناسایی و مطابق با علایق او سخن بگوید. سخنوران باید توجه داشته باشند که اگر آن‌ها زیباترین و دقیق‌ترین سخنان را طومار کنند و مخاطب به آن علاقه ای نداشته باشد و به آن گوش ندهد، سخنانشان هیچ اهمیتی ندارد. بحث بعدی بر سر الگوهای صحیح برای برخورد با مخاطب است ...اولاً چیزی که در مباحث به آن توجه شد، علمی سخن گفتن و پرهیز از لفاظی های بی جا و سخنان تکراری است که مسلماً در روحیه‌ی شنونده، تاثیری مخرب می‌گذارد و دیگر ارزشی برای صحبت‌های وی قائل نخواهد بود. در بخش بعدی به وقت و زمان سخنرانی اشاره شد و اینکه سخنران نباید از وقت خود بیشتر و یا کمتر از حدّ مشخص شده استفاده کند. در بخش بعدی به یازده کلید رفتاری اشاره شد که خطیب می‌تواند به وسیله‌ی آن‌ها شنوندگان خود را، در مباحث داخل کرده و توجه آنان را به خود جلب نماید. درمباحث بعدی نیز به احترام وتکریم خطیب نسبت به مخاطب اشاره شد. احترام به مخاطب و شخصیت‌های مورد بحث می‌تواند چهره‌ی خطیب را در مقابل مخاطبان، از لحاظ شخصیتی بالا برده و همین امر می‌تواند در تاثیر سخنان وی موثر باشد. در مباحث بعدی به رفتار شخصی خطیب با مخاطبان اشاره شد. یک خطیب موفق، خطیبی است که حتی نوع نگاه‌هایش به مخاطب تنظیم شده و با چارچوب و معیار های خاص باشد، به عنوان مثال گفته شد: که خطیب باید به مخاطبان به صورت جمعی نگاه کرده و از نگاه های ممتد شدیداً پرهیز کند. در مباحث بعدی به ترس سخنران در هنگام سخن گفتن و سخنرانی اشاره شد و متدهایی در رفتار وی برای جلوگیری از ترس، ارائه گردید، که مهم‌ترین آن‌ها اعتماد به نفس و پرهیز از منفی‌گرایی‌های صرف می‌باشد.

پی نوشت ها :

1.آئین دوست‌یابی –ص 101
2.رمز موفقیت –ص 280
3.آئین سخنرانی ص 107 و 198
4.امالی صدوق ص 421
5.سخنران خوبی باشیم ص 51
6.همان ص 36
7.اسراء 53
8.بهشت اخلاق –ص 571
9.همان
10.همان ص 572
11.امالی صدوق ص 421
12.تصنیف غرر الحکم ص 210
13.همان ص 477
14.مشکاه الانوار –ص 320
15.آداب الدینیه ص 357
16.امالی صدوق ص 270
17.اداب و سنن ص 41
18.همان ص 40
19.آئین سخنرانی ص 236
20.اجلاس اصول و فنون مذاکرات
21.آئین سخنرانی ص 215
22.همان ص 233
23. آئین سخنرانی ص 537
24.چگونه سخنران خوبی باشیم ص 47
25.سخن و سخنوری ص 86
26.اجلا س مدیریت مذاکرات
27.بقره 80
28.بهشت اخلاق ج 2-ص 180
29.همان
30.همان ج 2 ص 181
31.چگونه زیبا سخن بگوییم ص 44
32.چگونه سخنران خوبی باشیم ص 22
33.بهشت اخلاق ج 2 ص 230

منابع
1. بهشت اخلاق، حجت الاسلام و المسلمین مهدی نیلی پور، نشر موسسه حضرت ولی عصر (عج)، چاپ دوم 1385.
2. سخن وسخنوری. حجت الاسلام والمسلمین محمد تقی فلسفی، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1378.
3. خطابه ومنبر، استاد شهید مرتضی مطهری، کتابخانه‌ی مرکزی شهرداری اصفهان.
4. آئین سخنرانی، دیل کارنگی، میترا کیوان مهر، نشر علم، چاپ اول 1385
5. رمز موفقیت، دیل کارنگی، جیمز آلن، الا وایلر، ترجمه: مجمد جواد پاکدل، مسعود میرزائی، انتشارات پارسا،1376.
6. همراه با ترجمه‌ی محمد جواد پاکدل، ومسعود میرزائی
7. چگونه سخنران خوبی شویم ...، دنی ریچارد، همراه با ترجمه‌ی نازنین نجفیان، کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان
8. چگونه زیبا سخن بگوییم؟، محمد رضا تقدمی، انتشارات سناباد،1375.
9. مهارت‌های سخنرانی‌های تخصصی، سینکلر گودلد، همراه با ترجمه‌ی پرویز استیری، انتشارات چاپار،1381.
10. اجلاس مدیریت مذاکره با تدریس، دکتر احمد محمدی، (آبان ماه 1389)، سالن کنفرانس استاد فرشچیان، از سری کلاس‌های انجمن نخبگان ایران
11. لازم به تذکر است، احادیث متفرقه که در متن نوشتار بدان ها اشاره شد، با استناد به نرم افزار های رایانه ای مرکز تحقیقات اسلامی می‌باشد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خشایار ( سه شنبه 90/12/2 :: ساعت 6:8 عصر )

<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانمهای باردار چه نکاتی را باید رعایت کنند ؟
ارزیابی رشد و تکامل کودک
«تحلیل روان شناختی باورهای غیر منطقی در زندگی مشترک»
تنبیه از دیدگاه روان شناسی و اسلام (1)
تنبیه از دیدگاه روان شناسی و اسلام (2)
تنبیه از دیدگاه روان شناسی و اسلام (3)
دست ها چه می گویند ؟
شخصیت آدم ها و نحوه دست دادن آنها!
خساست؛ بیماری پنهان
مثبت اندیشی یا خوش خیالی
رابطه شخصیت و اس ام اس
بررسی شیوه های نفوذ کلام در سخنوری1
بررسی شیوه های نفوذ کلام در سخنوری
راستی و رستگاری
نفرین: انتخابی نافرجام
[همه عناوین(74)]


آشنایی با رشد در میانه بزرگسالی: زایایی و بی بری در نیمروز زندگا[3] . ابعاد جهت گیری مذهبی و مرزهای ارتباطی خانواده: یک همبستگی بنیادی[2] . بررسی رابطه رضامندی زناشویی (بر اساس معیارهای دینی) با ثبات هیجا[2] . بررسی رابطه ی دین داری و میزان شادمانی در بین دانشجویان به تفکیک[2] . بررسی شیوه های نفوذ کلام در سخنوری چکیده: در هر بحثی اولین چی . بررسی علل حاملگی های ناخواسته یکی از اهداف اصلی برنامه ی تنظیم . پسر یا دختر، کدام بهتر است؟ بارها و بارها شنیده اید که برخی از . تاثیر قرص‌های پیشگیری از بارداری بر حافظه زنان زنانی که از قرص‌ . تغذیه با شیر مادر،ارتقا سلامت مادر و کودک مادر با تغذیه کودک با . تقلید از دیدگاه روانشناسی ژنتیک دید کلی درباره تقلید از همان . تنبیه از دیدگاه روان شناسی و اسلام (1) چکیده از دیرباز منا . تنبیه از دیدگاه روان شناسی و اسلام (2) عوارض نامطلوب تنبیه . تنبیه از دیدگاه روان شناسی و اسلام (3) اثر اخلاقی تنبیه بن . تولد یک پروانه، تولد یک مادر تغییر زندگی زنان شم . چطور با انتقادهای منفی کنار بیاییم؟ حقیقت این است که برای هر . چطور بهترین شوهر دنیا باشیم؟ جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را . چگونه فرزندانی سالم، هوشمند و متناسب داشته باشیم چاقی که زمانی . چه غذاهایی برای زنان باردار مضر است؟ غذاهای زیادی وجود دارد که . حاملگی خارج از رحم آیا تا به حال اصطلاح «حاملگی خارج از رحم »به . خانم های باردار بخوانند... آیا در دوران بارداری انجام اقدامات د . خانواده و نوجوان خانواده به عنوان یک کانون مهم از اهمیت ویژه . خساست؛ بیماری پنهان شاید واژه های خساس و خسائس به نظرتان ناآشنا . خوب بخوابید تا چاق نشوید! بهداشت و سلامتی خواب یکی از نیازهای . دست ها چه می گویند ؟ دست ها اعضای ارزشمندی هستند که انجام بسی . دیابت قبل و حین بارداری دیابت یکی از شایع ترین بیماری های غدد ا . رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی با پایداری هیجانی (1) چکیده یکی . رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی با پایداری هیجانی (2) تجزیه و تحلی . رابطه شخصیت و اس ام اس شاید برای تان جالب باشد بدانید چه نوع . راستی و رستگاری در مباحثی که امروزه در علوم رفتاری و روان‌شنا . رنگها (1) خلاصه ی مقاله در این مقاله، ضمن تبیین و تأکید بر . رنگها (2) تأثیرات روانشناسی رنگها در قرآن کریم و احادیث ر . روان شناسی همسر باردار بارداری می‌تواند اتفاق تازه‌ای در زندگ . روح مادر و روح جنین آیا ارتباطی بین روح مادر باردار با روح جنین . زایمان بدون درد یکی از شدیدترین دردهایی که انسانها همواره با آن . زنان باردار هنگام مسواک زدن از آب نمک استفاده کنند رییس انجمن د . زنان بلند قد فرزندان سالم ‌تری به دنیا می‌آورند؟ مظهری خاطرنشان . سرطان و حفظ باروری در این کنگره حفظ باروری در سرطان و سایر بیما . سقوط غیر ایمن سقط جنین ارادی یکی از پیامدهای روابط جنسی بدون بر . سلامت روان یعنی چه؟ اصطلاح «سلامت روان» متاسفانه اندکی با ابهام . سوء ظن در خانواده و راههاى درمان آن سوء ظن یک مرض مهلکى براى . شادی و نشاط در قرآن و روایات مفهوم شناسی «تفریح» به معانی . شخصیت آدم ها و نحوه دست دادن آنها! حتماً از تأثیر اولین برخورد . شناسایی تمرینات در: تمرکز حواس اساس تمرینات در: تمرکز حواس تمرک . شیرمادر ممنوع؟ زمان از شیرگرفتن در کشورهای مختلف متفاوت است و آ . عوارض قرص های پیشگیری از بارداری احتمالا از عوارض جانبی قرص‌های . عوامل چند قلوزایی و خطرات آن یکی از مهم ترین خطرها در چندقلوزایی . فصل سوم: -بلافاصله توجه حاضران را معطوف به موضوع کنیدمطمئناً سخن . مثبت اندیشی یا خوش خیالی نویسنده: سکینه ترکاشوند . مراحل زایمــان زایمان به سه مرحله کلی تقسیم می شود : ? مرحله او . مصرف داروهای ضد افسردگی در دوران بارداری آمریکایی ها بیش از هر . من و همسرم یک زندگی عاشقانه داریم زیرا... 1 - برای همدیگر وقت ص . نفرین: انتخابی نافرجام نفرین در لغت به معنای دعای بد برای مرگ . نکاتی مهم راجع به سلامت مادران در دوران شیردهی به دلایل منطقی، . ارتباط میان سبک های عشق و ویژگی های شخصیتی (1) چکیده مقاله . ارتباط میان سبک های عشق و ویژگی های شخصیتی (2) نظریه های عشق . ارتباط میان سبک های عشق و ویژگی های شخصیتی (3) یافته های تحقی . ارزیابی رشد و تکامل کودک ارزیابی رشد کودک چیست؟ کودکان با . اعتیاد و بارداری درمان اعتیاد زنان حامله با سایر افراد تفاوت ها . ایدز، حاملگی و زایمان جامعه پزشکی بزرگترین پیروزی خود را در نیم . آیا در دوران بارداری باید به اندازه دو نفر بخورم؟ خانم‌های بارد . «تحلیل روان شناختی باورهای غیر منطقی در زندگی مشترک» در ادبیا . 10 نکته برای حفظ سلامت جنین اگر می خواهید مادر شوید و نوزادی سا .