یکی از موضوعات عرصه مناسبات مذهب با سلامت روان و مؤلفه های شخصیت، توجه به نوعی جهت گیری دینی است که به بهزیستی روانی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه و ابعاد جهت گیری مذهبی و پایداری هیجانی در پایان دوره نوجوانی می باشد.
نمونه آماری این پژوهش 295 نفر؛ (168 دختر و 127 پسر)از دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهرستان قم می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. تمامی آزمودنی ها با دو پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت و شخصیت NEO مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته های پژوهشی نشان داد که بین پایداری هیجانی و جهت گیری مذهبی رابطه معناداری وجود دارد؛ به این صورت که بین جهت گیری مذهبی درون سو با ناپایداری هیجانی رابطه عکس، و بین جهت گیری مذهبی برون سو با ناپایداری هیجانی رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین هرچه جهت گیری مذهبی افراد برونی تر می شود، پایداری هیجانی آنها پایین تر می رود. در این جامعه آماری، افراد کمتر متصف به دین گریزی هستند و کمتر افرادی به جهت گیری مذهبی نامتمایز متصف می باشند.
کلید واژه ها: جهت گیری مذهبی، مذهب درون سو، مذهب برون سو، پایداری هیجانی
مقدمه
از جمله ابعاد گسترده شخصیت، ثبات و پایداری هیجانی در برابر ناپایداری هیجانی می باشد. داشتن احساسات و هیجانات منفی همچون ترس، غم، برانگیختگی، خشم، احساس گناه، احساس کلافگی دائمی و فراگیر، اساس ناپایداری هیجانی را تشکیل می دهند. فردی که ازلحاظ هیجانی ناپایدارترباشد، احتمال بیشتری وجود دارد که دارای باورهای غیرمنطقی بوده و قدرت کمتری در کنترل تکانه ها داشته باشد و درجه انطباق ضعیف تری با دیگران و محیط از خود نشان دهد. (1)البته در زندگی همه ما، موقعیت هایی وجود دارد که چنین احساسات منفی را تجربه می کنیم، اما اگر این حالات به صورت اختلال های روانی درآیند، نوع، تعداد، شدت و طول مدت آنها به حدی می رسند که به جریان بهنجار زندگی وسلامت روانی فرد آسیب می رسانند. (2)در مقابل، افرادی که در شاخص عصبیت یا روان نژندی نمره پایینی دارند، از نظر عاطفی افراد باثباتی به شمار می روند. این افراد معمولاً آرام، دارای خلقی یکنواخت و راحت بوده و به آسانی می توانند بدون برآشفتگی و مشکل رفتاری باموقعیت های سخت رو به رو شوند. (3)به نظر می رسد، پایداری هیجانی به عنوان یک شاخص سلامت روانی مد نظر قرار گرفته است.
یکی از موضوعاتی که از دیرباز در حوزه مطالعات و تحقیقات روان شناسی برای کنترل هیجانات منفی و فراهم آوردن سلامت روان مطرح بوده، بررسی تاثیرات دینداری و معنویت گرایی می باشد. درحال حاضر مطالعات نسبتاً قابل توجهی وجود دارد که چگونگی تاثیر دین داری و معنویت را بر سلامت جسمی و روانی مد نظر قرار می دهند. (4)
در اولین تحقیقات نظام مند آماری در حوزه روان شناسی دین، فرانسیس گالتون (1872) مشهورترین کار خود را درباره تاثیر عینی نیایش حاجتمندانه انجام داد. (5)ازاین پس، تحقیقات درحوزه تاثیرات دینداری و موضوعات همبسته بادین ادامه یافت و منجر به تولید نظریات بسیار واحیاناً با نتایج متفاوت گردید. روبرت امونز(1999)معتقد است که دین تا حدودی به این علت که یکپارچگی شخصیت را فراهم می سازد، موجب افزایش بهزیستی می گردد. (6)بابایی و همکاران (1383)ازآموزش مجموعه معارف و فرائض دینی (نماز، روزه، مناجات)وتاثیر آن در جهت تسکین(کاهش)افسردگی بهره بردند و به این نتیجه رسیدند که 55 درصد ازافرادی که در این بررسی شرکت کرده بودند، پس از انجام عبادت ها احساس آرامش بهتری داشتند. یافته های دیگری نیز حاکی ازارتباط معناداری میان نگرش مذهبی وسلامت روانی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان بوده است. (7)در پژوهشی که بهرامی احسان و تاشک (1383)رابطه میان جهت گیری مذهبی و سلامت روان را مورد مطالعه قرار دادند، میان جهت گیری مذهبی و اختلالات روانی، همبستگی منفی به دست آمد.
بااینکه بسیاری ازمطالعات و پژوهش ها نشان داده اند که بین دین داری و بهزیستی روان شناختی رابطه وجود دارد، اما تحقیقات روان شناسان یک رابطه مطلق وساده رامیان دینداری و بهزیستی به دست نداده است، بلکه این تحقیقات یافته های ناهمسان را ارائه می دهند. مثلاً آرگیل(1999)نشان داده است که ارتباط میان بهزیستی و دین داری در زنان معمولاً قوی تر از مردان است و یا این ارتباط در میان امریکایی های آفریقایی تبار قوی تر از سفید پوستان است. حتی سن نیز می تواند عاملی تعیین کننده باشد، به طوری که مک فادن(1995)ارتباط بین دینداری و بهزیستی را در افراد مسن به طور معمول، قوی تر یافته است. (8)
در رابطه با ناهمسانی این یافته ها، یک فرضیه این است که عوامل متفاوتی به چگونگی تاثیر دینداری و بهزیستی روانی کمک می کند. بنابراین، یافته های ناهمسان ضرورتاً ارتباط میان بهزیستی و دینداری را نفی نمی کنند، بلکه موقعیت هایی را مشخص می کنند که ارتباطات در آنها قوی تر است. ازجمله باید بین نوعی از جهت گیری دینی، که به سلامت روان کمک می کند و نوعی که در بهزیستی کمتر تاثیر دارد یا ندارد، تفاوت قائل شد. یکی از نخستین تلاش ها در این زمینه، اقدامات گوردون آلپورت است. وی به شیوه های گوناگون کاربرد دین در زندگی افراد، علاقمند بود و برای کمک به فهم و ارزیابی این تفاوت ها، مفاهیم دین داری درونی وبیرونی و مقیاس جهت گیری دینی رابر همین اساس ابداع نمود. از آن پس، چنین نگرشی به جهت گیری مذهبی در مطالعات و تحقیقات مورد توجه قرار گرفت. مثلاً، باتسون و همکارانش یافته های 115 مطالعه در مورد همبستگی میان دینداری و بهداشت روانی را تجزیه و تحلیل کردند ودریافتند که 37 مورد ازاین مطالعات، نشان دهنده همبستگی مثبت این دو و 47 مورد، نشان از ارتباط منفی دارد و 31 مورد نیز هم هیچ گونه همبستگی نشان نداند. این پژوهشگران، نتایج این مطالعات را به صورت جداگانه ای برای دینداری درون سو و برون سو تحلیل کردند. نتایج تحلیل 115 مطالعه باتسون و همکاران برای دینداری درون سو و برون سو نشان داد که نگرش مذهبی درون سو با بهداشت روانی همبستگی دارد، اما نگرش مذهبی برون سو غالباً با بهداشت روانی، همبستگی منفی دارد. (9) احسان بهرامی و همکاران(1384)نیزدریک مطالعه، که رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی(جهت گیری مذهبی، سازمان نایافتگی مذهبی، ارزنده سازی مذهبی وکامجویی)وابعاد مختلف سلامت-اختلال روانی بررسی کردید، به این نتیجه رسیدند که ابعاد مختلف جهت گیری مذهبی الگوی منسجمی را برای تبیین شاخص های کلی اختلالات روانی مطرح می سازند. (10)
به نظر می رسد، مناسبات مذهب و سلامتی، واجد ملاحظاتی پیچیده وچندبعدی است که تحقیقات در این قلمرو نیازمند غنای بیشتری است. یکی ازموضوعات این عرصه توجه به نوعی ازجهت گیری دینی است که به بهزیستی روانی کمک می کند، در برابر نوعی که در بهزیستی کمتر تاثیر دارد یا ندارد. چنانچه گونه ای خاص از جهت گیری مذهبی با پایداری هیجانی رابطه مثبت نشان دهد، احتمالاً می توان بااستفاده ای مفاهیم وآموزه های مرتبط با آن، سبک های تربیتی را، که منتج به پایداری هیجانی بالاتر درکودکان می شود، سازمان دهی کرد. به علاوه، اهمیت ناپایداری هیجانی(شامل اضطراب، خشم، افسردگی، هوشیاری به خویشتن، تکانشوری وآسیب پذیری از استرس)، به عنوان یک عامل شخصیت، در سنین گذار از نوجوانی به جوانی بر ضرورت این پژوهش افزوده است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی و پایداری هیجانی در پایان دوره نوجوانی می باشد.
روش و ابزار پژوهش
پژوهش حاضرازنوع پژوهش توصیفی همبستگی است که رابطه بین جهت گیری مذهبی و پایداری هیجانی را مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تعداد 8051 دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهرستان قم تشکیل داده اند که از هر چهار منطقه آموزش و پرورش شهرستان قم، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای پنج آموزشگاه در مقطع پیش دانشگاهی انتخاب شد. در هر آموزشگاه نیز به تناسب تعداد کلاس ها، یکی الی دو کلاس به روش خوشه ای انتخاب شده و پرسش نامه ها در بین دانش آموزان آن کلاس ها منتشر و پس از تکمیل جمع آوری شد. نمونه آماری این پژوهش 295 نفر، شامل 168 دانش آموز دختر(56/94)و 127 دانش آموز پسر (43/06)می باشد. دانش آموزان در جریان این تحقیق قرار گرفتند و تاکید شد به غیر از جنسیت و سن، مشخصات فردی دیگری را در پرسش نامه ننویسند. میانگین سنی جامعه آماری 18/53 سال بود.
به منظور بررسی ابعاد جهت گیری مذهبی و پایداری هیجانی، به ترتیب از دو مقیاس زیر استفاده شده است:
1. مقیاس جهت گیری مذهبی: (11) این مقیاس 20 ماده دارد که برای فهم و ارزیابی دین داری درونی و بیرونی به کارمی رود. به اعتقاد آلپورت افرادی که فعالیت های دینی شان بیرونی است، دین را به عنوان ابزاری برای اهداف شخصی و اجتماعی مورد استفاده قرار می دهند. در مقابل دین داری درونی، بدون لحاظ منافع اجتماعی که ممکن است برای فرد حاصل شود، سبکی از دین داری را برای به دست آوردن احساس معنی و هدف شامل می شود. آلپورت وراس (1967)باافزودن دو مقوله ی اضافی، جهت گیری مذهبی را به یک سنخ شناسی چهار قسمتی گسترش دادند. دو مقوله ی اضافی عبارتند از:دین مداری نامتمایز؛ (12)یعنی نمرات بالای همزمان در درونی و بیرونی. و دین گریزی نامتمایز؛ (13)یعنی نمرات پایین همزمان در درونی و بیرونی. (14)بنابراین، به وسیله این مقیاس می توان چهار سنخ از جهت گیری مذهبی را شناخت:دینداری درون سو، دینداری برون سو، دین مداری نامتمایز و دین گریزی نامتمایز. این مقیاس درایران، توسط جان بزرگی(1387)ترجمه و بر روی 45 نفر دانشجوی دانشگاه های تهران اجرا و اعتبار آن با ضریب آلفای کرونباخ 0/737 محاسبه گردید. (15)
2. پرسش نامه پنج عاملی شخصیت NEO- FFI : این پرسش نامه فرم کوتاه شده آزمون NEO PI-R(NEO personality inventory - Revised(است که ویژگی های نابهنجار شخصیت را می سنجد. مقیاس اول (N (16))، ثبات هیجانی و دربر گیرنده اضطراب، خشم و کینه، افسردگی، حساسیت، تکانشوری و آسیب پذیری می باشد. مقیاس دوم (E (17))، برون گرایی و دربرگیرنده صمیمیت، جمع گرایی و ... ؛ مقیاس سوم (O (18))، بازبودن به تجربه و دربرگیرنده تخیل، زیباشناسی و ... ؛ مقیاس چهارم (A (19)) توافق دربرگیرنده اعتماد، سادگی و ...؛ ومقیاس پنجم (C (20))، وجدانی بودن و دربرگیرنده شایستگی، نظم و ... می باشد. بر خلاف آزمون های شخصیتی رایج در محدوده ی روان شناسی بالینی، که بر آسیب شناسی تاکید دارند، مجموعه NEO PI-R به بررسی ویژی های سالم شخصیت می پردازد. هدف عمده آن بررسی بافت شخصیت است. اگر چه هدف از ساخت این آزمون، بررسی ابعاد سالم شخصیتی است، اما برای اهداف بالینی نیز مناسب است و شواهد پژوهشی به دست آمده حاکی از کارآمد بودن این آزمون در اهداف بالینی می باشد. اعتبار این آزمون برای فرم NEO PI-R، توسط کاستا و مک ری، در یک نمونه آمریکایی به دست آمد. ضرایب آلفای کرونباخ برای مقیاس های این آزمون برابر بود با: C=0/90,N=0/92, E=0/89, O=0/87, A=0/86 . حق شناس (1378) نیز بر روی نمونه 502 نفری جمعیت شیراز به نتایج مشابهی رسید. ضریب آلفای کرونباخ برابر بود با: (N=0/81, E=0/71, O=0/57, A=0/71, C=0/83. (21)
NEO-FFI نوع 60 ماده ای NEO PI-R است که برای ارزیابی مختصر و سریع پنج عامل اصلی شخصیت طراحی و در این پژوهش از آن استفاده شده است. این آزمون از پنج مجموعه 12 جمله ای مربوط به هریک از شاخص های بیان شده تشکیل شده است. در این فرم، ضرایب آلفای کرونباخ برای شاخص های C,A, O, E, N توسط کاستا و مک ری به ترتیب 0/86، 0/77، 0/73، 0/68، 0/81 به دست آمد. برای نمونه ایرانی این فرم، همان جمله های انتخاب شده توسط کاستا و مک ری به کار برده شدند که در آزمون NEO PI-R ایرانی قرار داشتند. (22)
آزمودنی ها ابتدا پرسش نامه جهت گیری مذهبی را دریافت کردند. پس از قرار گرفتن توضیحات لازم و دستورالعمل اجرای آن، فرم ها را تکمیل نمودند. سپس، فرم پرسش نامه شخصیت NEO راتحویل گرفته وتکمیل کردند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون با نرم افزار( SPSS (version 11. 0,SPSS Inc, USA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
پی نوشت ها :
* دانش آموخته حوزه و دانش پژوه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی.
** استادیار پژوهش گاه حوزه و دانشگاه.
1. ر. ک: حسن حق شناس، طرح پنج عاملی ویژگی های شخصیت، راهنمای تفسیر و هنجارهای آزمون های NEO PI-R و NEO-FFI
2. پریرخ دادستان، روان شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، ص 269.
3. حسن حق شناس، همان، ص17.
4. C. f. compton c. William, USA: An Introduction In Positive Psychology.
5. ولف، روانشناسی دین، ترجمه دهقانی، ص300.
6. C. f. compton c. William, Ibid.
7. ر. ک: هادی کجباف نژاد؛ صدیقه اعتباری، «بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و سلامت روانی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان»، دانشگاه آزاد اسلامی، ش27.
8. Ibid. C. f. compton c. William,
9. مسعود آذربایجانی، مهدی موسوی اصل، درآمدی بر روان شناسی دین، ص 153.
10. هادی بهرامی احسان و همکاران، رابطه بین ابعاد جهت گیری مذهبی، سلامت روانی و اختلال های روان شناختی، ص41.
11. Extrinsic- intrinsic religious orientation.
12. Indiscriminately religiousness.
13. Indiscriminately anti religiousness.
14. . IbidC. f. compton c. William,
15. مسعود جان بزرگی، «جهت گیری مذهبی و سلامت روان»، پژوهش در پزشکی، ش4، ص347.
16. Neuro ticism.
17. Extraversion.
18. Openness to experience.
19. Agreeableness.
20. Conscientiousness.
21. حق شناس، همان، ص84.
22. حق شناس، همان، ص131.
منبع: نشریه روان شناسی و دین شماره 11