دلایل اسکینر بر علیه تنبیه به قرار زیرند :(1)
1 . تنبیه آثار جانبی هیجانی نامطلوب به بار می آورد . ارگانیسمی که تنبیه می شود ، می ترسد و این ترس به محرکه های مختلفی که هنگام تنبیه شدن او حضور دارند ، تعیمم می یابد .
2 . تنبیه به ارگانیسم نشان می دهد که چه کار نکند ، نه اینکه چه کار بکند . در قیاس با تقویت ، تنبیه هیچ گونه اطلاعاتی در اختیار ارگانیسم نمی گذارد . تقویت نشان می دهد رفتاری که در موقعیت انجام گرفته موثر بوده است . بنابراین ، به یادگیری بیشتری نیاز نیست . تنبیه غالباً این آگاهی را به ارگانیسم می دهد که پاسخ تنبیه شده در اینجا تقویت موثر نیست و او به یادگیری بیشتری نیاز دارد تا منجر به پاسخی که کارساز است .
3 . تنبیه صدمه زدن به دیگران را توجیه می کند . این البته در پرورش کودکان بیشتر صادق است . وقتی که کودکان تنبیه می شوند ، تنها چیزی که می آموزند این است که در بعضی موقعیتها صدمه زدن به دیگران جایز است .
4 . کودک با قرار گرفتن در موقعیتی که بتواند در آن رفتار قبلاً تنبیه شده خود را انجام دهد ، بدون اینکه برای آن تنبیه شود ممکن است وادار به انجام آن رفتار شود . بنابراین ، در غیاب عوامل تنبیه کننده ، ممکن است کودکان فحش بدهند ، شیشه بشکنند ، با بزرگترها بی ادبانه رفتار کنند ، به بچه های کوچکتر آزار برسانند و غیره . این کودکان آموخته اند که در حضور عوامل تنبیه کننده ، این رفتارها را واپس بزنند ، اما دلیلی نمی بینند که در غیاب عوامل تنبیه کننده این رفتارها را انجام ندهند .
5 . تنبیه در شخص تنبیه شده نسبت به عامل تنبیه کننده و دیگران پرخاشگری ایجاد می کند . تنبیه در شخص تنبیه شده پرخاشگری ایجاد می کند . این پرخاشگری ممکن است موجب مشکلات دیگری شود . برای نمونه ، موسسات کیفری جامعه ، که تنبیه را به عنوان وسیله اصلی به کار می برند ، سرشار از افراد پرخاشگر هستند ، و مادام که تنبیه یا تهدید تنبیه برای کنترل رفتار آنان به کار می رود ، همچنان پرخاشگری باقی خواهند ماند . سعدی در گفته حکیمانه خود اثر همین پدیده را نشان داده است :
چیزی که دانی دلی را بیازارد تو خاموش تا دیگری بیازارد
6 . تنبیه اغلب یک پاسخ نامطلوب را جانشین پاسخ نامطلوب دیگر می سازد . برای نمونه ، کودکی که به سبب ریخت و پاش تنبیه می شود ، بچه گریه کن تربیت می شود . همان گونه که شخصی که برای دزدی تنبیه می شود ، ممکن است پرخاشگر شود و در فرصت مناسب ، به جرایم سنگین دست بزند .
7 . مشکل دیگر استفاده از تنبیه کردن این است که تنبیه کردن عملی است که به سرعت توسط دیگران به کودکان و نوجوانان آموخته می شود . بندورا و والترز(2) شواهدی به دست داده اند حاکی از این است کسانی که شاهد تنبیه شدن افراد توسط دیگران بوده اند در مواقع و مکان های دیگر ، خود به تنبیه دیگران اقدام کرده اند .
8 . یکی دیگر از پیامدهای نامطلوب تنبیه این است که فرد تنبیه شده برای فرار از تنبیه ، ممکن است به رفتاری که تنبیه به دنبال دارد نپردازد ، رفتارهای دیگری را جانشین آن کند . برخی رفتارهای جانشین مخرب ناسازگارانه و روان رنجورانه هستند . سازوکارهای دفاعی روانی ، که مکتب روانکاری توضیح داده است ، راه هایی هستند که در آنها آرزوهای سرکوب شده ، سانسور را کنار می زنند و راه بروز می یابند . طبق نظر اسکینر (1972) ، این سازوکارها در واقع راه هایی هستند که افراد برای فرار از تنبیه به آنها متوسل می شوند . شخص ممکن است به جای انجام رفتاری که تنبیه به دنبال دارد ، طریقی به آن رفتار بپردازد که به تنبیه به دنبال نداشته باشد ، مانند خیال پردازی یا رویای روزانه ؛ و یا شخصی ممکن است با متوجه ساختن رفتار قابل تنبیه به چیزهایی که نمی تواند تنبیه کننده باشند ، آن رفتار را به جا سازد . مثلاً ممکن است به اشیای فیزیکی ، کودکان یا جانوران پرخاشگری کند . (3)
به قول ریس(4)و(5) استفاده از روش تنبیه آخرین راه حل است . اگر لازم است از آن استفاده شود ، باید در موسسات تخصصی یا در دفتر کار یک درمانگر مجاز از آن استفاده شود .(6)
با توجه به آنچه که از برخی روان شناسان و مربیان نقل شده ، که در روان شناسی نیز حتی تنبیه بدنی به کلی مطرود و ممنوع نیست ، بلکه در مواردی آن را جایز و حتی لازم می دانند .(7)
دیدگاه برخی فقها پیرامون تنبیه : با توجه به شرایط ، جو زمان و برخی اصول فلسفی و دینی نظرات فقهاء ، می توان به دست آورد که برخی از آنها ، تنبیه را به اشکال گوناگون و نه صرفاً بدنی مجاز دانسته ، اما در کمیت و کیفیت آن و در موارد اجرا کننده آن اختلاف نظر دارند . در اینجا به برخی از این نظرات می پردازیم :
آیه الله العظمی اراکی در پاسخ به این که هرگاه پدر ، فرزند خود را به قصد تادیب مورد ضربت قرار دهد آیه دیه دارد یا خیر ؟ فرموده اند : هرگاه تادیب طفل متوقف باشد بر ضرب جائز است ولی باید سرخ و کبود نشود .(8)
آیه الله العظمی بروجردی در این زمینه می فرمایند : « اگر بچه یکی از گناهان کبیره را انجام دهد ، والدین یا معلم او می تواند به قدری که ادب شود و دیه او واجب نشود او را بزند »
(9) آیه الله العظمی گلپایگانی نیز می فرمایند : « اگر بچه یکی از گناهان کبیره را انجام دهد ، والدین یا دیگران با اجازه والدین او حتی به قدری که ادب شود و دیه وارد نشود او را بزند » (10)حضرت امام خمینی نیز م فرمایند : « گفته شده است که در ادب کودک زدن بیش از ده شلاق کراهت دارد . اما ظاهر این است که ادب کودک باید با توجه به نظر ادب کننده و والدین کودک باشد . گاهی مصلحت کودک اقتضاء می کند که کمتر از ده شلاق به او زد و گاهی اقتضای بیشتر از ده شلاق می کند ، ولی در هر حال ، نباید از تعزیر فرد بالغ بیشتر شود ، بلکه احتیاط این است که از تعزیر یک مرد بالغ هم کمتر باشد و احوط از آن این است ، که به پنج و شش شلاق اکتفا شود »(11)
تنبیه کودک در روایات
در هر شکل که بتوان روایات را تفسیر نمود نکته مهم این است که خداوند انسان را آزاد آفریده و دین مبین اسلام نیز بر خلاف نظر برخی از نظریه پردازان نسبت به انسان دیدگاه خوش بینانه دارد .
روایاتی که از سوی ائمه معصومان علیهم السلام در ارتباط با تنبیه مطرح شده اند ، سه دسته هستند که روایات دسته دوم و سوم به بحث ما مربوط می شود ، ولی روایات دسته اول جنبه قانونی و قضایی دراند . سه دسته روایات عبارتند از :(12)
دسته اول روایاتی هستند که اجازه تنبیه کودک را به حاکم می دهد ، در برابر گناهانی که کودک انجام می دهد . مانند سرقت ، زنا ، لواط و ... او را تنبیه و تعزیر کند . به دلیل اینکه ، این دسته از روایات در مورد حقوق کیفری است و تحقق آن به دست قاضی است و با موضوع بحث ما ، که در زمینه والدین و معلم می باشد ، چندان ارتباطی ندارد ، از بحث درباره آن صرف نظر می کنیم .
دسته دوم روایاتی است که تنبیه کودک را در جهت تربیت و تادیب او ، برای پدر و معلم جایز می شمارد . دسته سوم روایاتی است که تنبیه کودک را بر ترک نماز جایز می شمارد . از روایات دسته دوم و سوم می توان به روایات زیر اشاره کرد :
1 . حماد بن عثمان می گوید : از امام صادق علیه السلام در مورد ادب کودک و عبد پرسیدم ، امام فرمود : پنج یا شش ضرب و تا می توانی مدارا کن .(13)
2 . امام صادق علیه السلام ، می فرماید : « کودکان مکتبی نوشته های خود را نزد امیرالمومنین علیه السلام آوردند تا بهترین آنها را انتخاب کند . امام فرمود این کار قضاوت است و جور در آن مثل جور در قضاوت است . به معلمتان بگویید اگر بیشتر از سه ضربه برای تادیب شما بزند قصاص خواهد شد .»(14)
3 . از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز نقل شده است که فرمود : « ادب کودک سه ضربه است و افزودن بر آن روز قیامت قصاص می شود . »(15)
4 . حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند : نماز را هفت سالگی به کودک یاد دهد و در ده سالگی او را بر ترک نماز تنبیه کنید .(16)
تا چه اندازه می توان کودک را تنبیه کرد ؟
در راستای کمیت تنبیه در روایات پاسخ های گوناگونی مطرح شده است . برخی سه تا ، برخی چهار تا ، برخی دیگر شش را مطرح کرده اند ولی در جمع این روایات می توان گفت : برای معلم زدن بیش از سه تا جایز نیست چون در معتبره سکونی امام ، بیش از سه تا را برای معلم جایز ندانسته اند و فرمودند : قصاص خواهد شد . اما برای پدر ، پدربزرگ ، جد پدری و شاید مادر ، بیش از شش تا زدن جایز نیست . البته به حسب تفاوت موارد ، تعداد ضرب هم متفاوت می شود . ولی به هر حال ، بیش از شش تا جایز نیست بزنند . اما در مورد کیفیت تنبیه کودک آنچه از روایات استفاده می شود چند نکته است :(17)
الف . باید عمل خلاف کودک را نادیده انگاشت و در صورت عدم تکرار آن ، به رخ کشیده نشود . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در پاسخ به سوال جزی نسبت به عصیان اهل خانواده او ، تا سه مرتبه می فرماید : آنها را ببخش و عفو کن و در مرتبه چهارم می گوید : اگر تنبیه کردی به اندازه جرم و گناه ، آنها را تنبیه کن .(18)
ب . همواره باید با کودک حتی در تنبیه او با نرمی و مدارا برخورد کرد . امام صادق علیه السلام به حماد بن عثمان فرمود : پنج تا شش تا بزن و با او مدارا کن .(19) در اینجا که مسلماً مدارای در کیفیت مطرح است ، اگر نگوییم مدارای در کمیت هم مراد است .
پ . باید از زدن به جاهای حساس بدن کودک پرهیز کرد . رسول اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی فرمود : از زدن به سر و صورت بپرهیز.(20)
ج . تنبیه کودک نباید آنقدر شدید باشد که موجب سرخ شدن یا کبود شدن بدن او شود ؛ چه در این صورت موجب پرداخت دیه توسط تنبیه کننده می شود حتی اگر تنبیه کننده پدر باشد .(21)
سن تنبیه
از روایاتی که تنبیه کودک را بر ترک نماز جایز می دانند ، اینطور استنباط می شود که وقتی کودک خوب و بد را درک می کند و بتواند بین خوب و بد تمییز قایل شود و عقل را در این زمینه به کار گیرد ، می توان او را تنبیه کرد ، زیرا برخی از این روایات تنبیه را بر ترک نماز در 7 سالگی ، برخی در 9 سالگی و برخی در 10 سالگی جایز می دانند .
گرچه می توان گفت برخی روایات در مورد تنبیه کودک بر ترک نماز است ، ولی در موارد دیگری نیز مصداق دارد ؛ زیرا هدف از تنبیه کودک تادیب و تربیت اوست و وقتی کودک بتواند بدی و خوبی امور را تشخیص دهد ، علت تنبیه را درک کند . اگر او را تنبیه کنیم به هدف نخواهیم رسید . در روایتی از امام صادق علیه السلام در مورد کودکی ، که دزدی کرده بود ، فرمود : از او بپرسید آیا می داند دزدی عقوبت دارد ، اگر می دانست بپرسید : عقوبت آن چقدر است . اگر نمی دانست ، رهایش کنید .(22)
تنبیه و عمل
آیا هر عمل و خلافی که از کودک سر زد می توان او را تنبیه کرد ، یا فقط در برابر گناهان می توان او را تنبیه کرد ؟ در این ارتباط بعضی از روایات در امور محرم صریح و روشن هستند . مانند روایاتی که تنبیه کودک را بر ترک نماز جایز می دانند . آنچه از روایات استنباط می شود این است که در مواردی ، که به تادیب و تربیت کودک مربوط می شود ، می توان او را تنبیه کرد ، خواه این خلاف ، از خلاف های اخلاقی ، عرفی یا اجتماعی باشد که از نظر شرع گناه محسوب نمی شود و یا خلافی باشد که از نظر شرعی گناه محسوب می شود ؛ زیرا در غالب این روایات سوال از ادب کودک است که تقریباً معادل تربیت امروزی است .(23)
پینوشتها:
* استادیار گروه روان شناسی بالینی دانشگاه آزاد اسلامی تنکابن.
** دانشجویی کارشناسی ارشد برنامه ریزی آموزشی.
1 . همان .
2. Bandura and walterz .
3. علی اکبر سیف ، روان شناسی پرورشی ، ج 4 ، ص 277 .
4. Reese .
5. علی اکبر سیف ، تغییر رفتا و رفتار درمانی ، ص 400 - 391 .
6. ریس ، ای ، پی ، رفتار انسان : تجزیه و تحلیل و کاربرد ، ترجمه علی اکبر سیف ، ص 158 .
7. اکبر خوئی نژاد ، روش های تربیت کودک ، ص 345 - 344 .
8. حسن بن حرعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 18 ، ص 581 ، روایت اول .
9. میرزا حسین نوری طبرسی ، مستدرک الوسائل ، ج 3 ، ص 18 ، روایت 2906 .
10. تیمی آمدی ، غررالحکم ، ج 2 ، ص 640 ، ش 457 .
11. علی عطائی ، آراء فقها و المراج فی حکم تادیب الصبیان و ضربهم ، ص 29 .
12. المیثی حافظ نور الدین ، مجموع الزوائد و منبع الفوائد ، ج 8 ، ص 106 .
13. جواد ابن محمد حسینی شقرایی عاملی ، مفتاح الکرامه ، آراء فقها و المراج فی حک تادیب الصبیان و ضربهم ، ج 8 ، ص 273 .
14. همان .
15. حسین جعفری ، آداب المعلمین ، ص 7 - 356 .
16. علاء الدین متقی هندی ، کنز العمال ، ج 16 ، ص 440 ، روایت 45327 .
17. محمد بن حسن حرعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 18 ، ص 581 ، روایت 1 .
18. المیثی حافظ نور الدین ، مجموع الزوائد و منبع الفوائد ، ص 106 .
19. محمد بن حسن حرعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 18 ، ص 581 ، روایت اول .
20. همان .
21. همان ، روایت 2 .
22. حافظ نور الدین ، المیثی ، مجموع الزوائد و منبع الفوائد ، ج 8 ، ص 106 .
23. میرزا حسین نوری طبرسی ، مستدرک الوسائل ، ج 3 ، ص 18 ، روایت 2906 .
منبع:نشریه اسلام و پژوهشهای تربیتی شماره 4