تمرین
زمان مشخصی را انتخاب کنید. هرزمانی که دوست دارید. مثلاً ساعت ده شب.
ازامروزهرشب ساعت ده تا ده و ده دقیقه به مدت یک ماه تمام به یک موضوع ویژه فکر کنید. توجه داشته باشید که دست کم باید چهارالی پنچ شب متوالی به یک تصویرثابت فکرکنید. تصویری که مورد علاقه ی شما باشد. زمانی تصویررا عوض کنید که احساس کنید این تصویردیگردرشما انگیزه ایجاد نمی کند و تکراری شده است.
تلاش کنید که فکرتان منحرف نشود. به همان روشی که گفتیم به محض انحراف ذهن از موضوع اصلی، به آن بازگردید. به مرورمی بینید که رفته رفته میزان انحراف های ذهنی شما کاهش می یابد. به طوری که در روزبیستم حتی کمترازپنج بار درطول ده دقیقه فکرتان منحرف می شود.
فراموش نکنید که استمراربک ماهه دراین تمرین بسیارحائزاهمیت است. نکته ی دیگر این که حتماً به موضوع مورد علاقه ی خود فکرکنید، به ویژه درروزهای اول تمرین. چرا که هرآنچه مورد علاقه است خود به خود ایجاد تمرکزمی کند. بعداً دراین باره بیشترشرح خواهیم داد.
نگاه کردن به یک جسم
برای شروع تمرین به هیچ عنوان با چشم بسته تمرین نکنید. چون دیدن یک تصویر عینی و ملموس، بسیارساده ترازتماشای یک تصویرذهنی است.
مثلاً سیبی را جلوی خود بگذارید وهمان گونه که دقیقاً به آن نگاه می کنید به آن فکر کنید. هربارکه متوجه شدید به اصطلاح ماتتان برده وذهنتان منحرف شده، دوباره توجه خود را به سیب معطوف کنید تا زمانی که ده دقیقه تمام شود.
دیدن یک جسم با چشم بسته
پس ازچند روز دیدن اشیاء با چشم بازو فکرکردن به آن، وقتی که احساس کردید دراین کارمهارت یافتید، همان جسم، یا شیئی دیگر را درذهن خود ببینید و به آن فکرکنید.
درجایی آسوده بنشینید. چشمان خود را ببندید و به تصویرذهنی خود توجه کنید. هربارکه ذهنتان فرارمی کند و به تصویرها و افکاردیگرمتمایل می شود با تلاشی ساده و آرام به تصویرذهنی خود برگردید.
نگاه کردن به یک اسم معنی با چشم بسته یا باز
بعد ازچند روزمداومت در مرحله ی دوم تمرین، کمی آن را برای خود دشوارترکنید. اینک به اسامی معنی توجه کنید. به محبت، فداکاری، خشم، شادی، هیجان و . . .
چون اسم های معنی تصویرعینی ندارند، بهترآن است که آن ها را دروجود یک شخص مورد علاقه ببینید. مثلاً شادی وهیجان را درچهره ی دوست صمیمی خود و یا فداکاری و محبت را درچهره ی مادریا پرستاری که شب هنگام بربالین کودکی بیمارایستاده است واز او مراقبت می کند ببینید.
تمرکزپیدا کردن براسامی معنی، قدرت تمرکز فکرشما را بسیارعالی می کند، به شرط آنکه درمراحل 1 و 2 تمرین مهارت کسب کرده باشید.
در روزهای آخرشما می توانید به مفاهیم گسترده تروعمیق تری که تصاویردنباله داری را شامل می شوند فکرکنید البته به صورت منظم و منسجم.
مثلاً جنگ، مفهوم گسترده ای است که تصاویرفراوانی را درذهن شما تداعی می کند. این تصاویررا با یک نظم خاص دنبال کنید. مثلاً ابتدا حمله ی هواپیماها، بعد بمباران مناطق نظامی، بعد خشم افراد، تشکل نظامی، حمله بردشمن، تیراندازی، جنگ تن به تن وسپس غلبه وفتح وپیروزی.
این تصاویردنباله دار را همیشه با یک نظم ثابت و مشخص درذهن خود بیاورید و دنبال کنید.
چگونه فکرکنیم ؟
شاید شما هم با این مشکل مواجه باشید که نمی دانید چگونه فکرکنید و یا وقتی که به فکر کردن مشغول هستید، مطمئن نیستید که دارید فکرمی کنید یا نه.
” کوین ترودا” رییس مؤسسه ی حافظه ی آمریکا و نویسنده ی کتاب ” تکنیک های تقویت حافظه” در کتاب خود می نویسد: تصاویر، پایه های فکری ما هستند، یعنی همیشه تصاویرافکار را می سازند. تا تصویری نباشد فکری نیست و هروقت تصویرایجاد شد تفکر صورت می گیرد. پس بهترین راه برای آن که مطمئن شوید درحال فکرکردن هستید این است که ببینید تصویردارید یا نه. اگرتصویردارید، مسلماً درحال فکرکردن هستید.
اگردرتجسم مشکل دارید
درمرحله ی اول تمرین، شما جسمی را با چشم بازمی بینید. بنا براین تصویرعینی دارید که به دنبال آن اندیشه خواهد بود.
اما درمرحله ی دوم تمرین، گاهی احساس می کنید که درساختن تصاویرذهنی مشکلات فراوان دارید یا ادعا می کنید که تصویری نمی بینید و فقط احساسی ازیک تصویر دارید.
بهترین راه برای ایجاد مهارت در دیدن تصاویرذهنی، توالی انجام مراحل 1 و 2 است یعنی اینکه ابتدا تصویری را با چشم بازببینید و سپس آن را فوراً با چشم بسته ببینید. هروقت تصویرمحو یا کمرنگ شد دوباره چشم را بازکنید و تصویرواقعی را ببینید و پس ازنگاه دقیق، مجدداً چشم خود را ببندید و تصویرذهنی آن را مشاهده کنید.
این عمل خیلی زود نتیجه می دهد و شما درساختن تصویرذهنی مهارت پیدا می کنید.
خوانندگان کتاب های روان شناسی موفقیت، معمولاً خیلی با مشکل دیدن تصویرذهنی مواجه می شوند. وقتی به شخصی گفته می شود که مثلاً ” خودت را دریک باغ پرازگل ببین” می گوید: ” من قادرنیستم خودم را ببینم” . به همین علت است که خیلی ازخوانندگان این کتاب ها نمی توانند این تمرین مؤثر را که پایه و اساس ” تجسم خلاق” است انجام دهند. به این افراد توصیه می کنیم که تصویرخود را به دقت درآینه نگاه کنند. سپس با چشم بسته خود را مجسم نمایند و به همان صورت که درمورد اشیاء شرح دادیم، هروقت تصویرکم رنگ یا محو شد دوباره چشمان خود را بازکنند و تصویرواقعی خودشان را ببینند.
بعد ازمدتی به راحتی می توانند خودشان را مجسم کنند و تمرینات این کتاب ها یا کلاس ها را به خوبی انجام دهند.
یک سؤال دیگر
درمرحله ی اول تمرین ممکن است با این سؤال مواجه شوید که مثلاً وقتی سیب را می- بینیم به چه چیزآن فکرکنیم؟
ما مؤکداً پاسخ می دهیم: به هیچ چیز. فقط تصویر را ببینید، فکرخود به خود ایجاد می- شود. رنگ، شکل، لکه های کوچک، اندازه، نوع و . . .
چند روز تمرین کنیم؟
قراربود که تلاشی ذهنی به مدت یک ماه و هرروز ده دقیقه برای انسجام بخشیدن به افکارخود داشته باشید. می توانید هرهفته ازاین ماه را به انجام یک مرحله اختصاص دهید. هفته ی اول: مرحله ی اول، هفته ی دوم : مرحله ی دوم، هفته ی سوم: مرحله ی سوم ( فکر کردن به اسم معنی )، هفته ی چهارم: مرحله ی چهارم ( فکرکردن به مفاهیم گسترده و دنباله دار) .
شما می توانید بیشترتمرین کنید مثلاً ده دقیقه صبح و ده دقیقه شب. اما ما معمولاً تمرینات فراوان را توصیه نمی کنیم تا شما علاقه و استمرارخود را ازدست ندهید و زود خسته نشوید. بهتراست ازهرگونه شتاب و فشارزیاد که ناشی ازاشتیاق فراوان شما در روزهای اول است، بپرهیزید. ” استمرار” شرط اول موفقیت دراین تمرین است و ” وارد شدن درهرمرحله به شرط موفق شدن درمرحله ی قبل” شرط دوم.
در این مقاله، ضمن تبیین و تأکید بر تأثیرات شگرف رنگها بر روح و روان ما، به تعاریف اپتومتری درباره بینایی رنگی و مکانیسم آن، خطای رنگی، کور رنگی، طیف بینایی، رنگ درمانی و تأثیر آنها در شخصیت افراد اشاره شده است و ضمن بررسی اثرات روانشناختی رنگها از آیات کریمه قرآن و احادیث شریف، شواهدی نقل گشته و تا حدودی بررسی مقایسهای آیات و روایات و احادیث اسلامی از ائمه اطهار (ع) با تأثیرات شناخته شده رنگها انجام شده است. در روانشناسی نوین، رنگها یکی از معیارهای سنجش شخصیت به شمار میرود چرا که هر رنگی باعث تأثیر خاص روحی و جسمی در فرد شده و نشانگر وضعیت روانی و جسمانی وی می باشد. این موضوع با توجه به پیشرفتهای دو دانش فیزیولوژی و روانشناسی به اثبات رسیده است.
دنیای رنگها، دنیایی زیبا، رنگین! و خیالانگیز است. چشم ما تنها قادر به دیدن طول موجهایی بین 400 (بنفش) تا nm800 نانومتر (قرمز) می باشد. رنگهای طیف رنگ مرئی یا visual light که همان طیف رنگینکمان است عبارتست از: violet -indigo -blue -green -yellow -orange -red که آن را به اختصارvibgyor مینامند. یکی از ویژگیهای بسیار باارزش چشم، توانایی دید رنگیست که توسط سه نوع سلول مخروطی که در ماکولا قرار دارد، درک می شود. کور رنگی عدم توانایی در دید رنگهاست که اختلالی ارثی بوده و در مردها 8% و در زنها 0/5% می باشد. شایعترین کوررنگی، کوری قرمز protanopia یا Daltonism و کوری سبز Deutranopia می باشد. موارد نادری از کوری بنفش Tritanopia دیده می شود. در اپتومتری تست متداول تشخیص کوررنگی ایشیها را Ishihara است. رنگهای اصلی شامل زرد، قرمز و آبی هستند و بقیه رنگها از ترکیب آنها ایجاد میشوند. به طور غریزی در برابر رنگهای قرمز و نارنجی احساس گرما و در برابر سبز و آبی احساس سرما میکنیم که منجر به پیدایش واژههای رنگ گرم وسرد می شود. رنگهای گرم باعث افزایش فشارخون و ازدیاد ضربان قلب و رنگهای سرد باعث کاهش فعالیت سلسله ی اعصاب و حس سرما میشوند. از نظر تاریخچه رنگ می توان گفت: که در گذشته، استفاده از رنگ و پارچههای رنگی به علت گرانی فقط در اختیار ثروتمندان بود. اهمیت رنگ از آنجا ناشی می شود که تأثیر رنگ بر روی ما بصورت غیر ارادی بوده و مستقل از نژاد، جنسیت و یا محیط اجتماعی عمل میکند و این مسئله باعث اعتبار آزمایش مشهور دکتر “ماکس لوشر” میگردد. به طوریکه این آزمایش علاوه بر استفاده در روانکاوی در سیستمهای استخدامی نیز به کار گرفته می شود. اساس تست لوشر بر این پایه است که از دیدگاه روانشناسی انتخاب رنگ در درجه اول و یا تنفر از آن می تواند نشانه دلیل خاصی از شخصیت فرد باشد. انسان از روزگاران بسیار دور تحت تأثیر رنگهای طبیعت بوده است. به طوری که رنگ آبی تیره شب نماد سکون و آرامش و استراحت و رنگ زرد روشن خورشید روز نشانگر فعالیت، نشاط و امید بوده است. بنابراین ناخودآگاه این رنگها تأثیرهای خاص خود را بر ما میگذارند. این دو رنگ به نام رنگهای غیر مستقل که خارج از کنترل انسان هستند نامیده میشوند اما اعمالی که در کنترل اویند مانند حمله (با رنگ نمادین قرمز) و دفاع (سبز) به عنوان رنگهای مستقل یا خود تنظیم کننده، نامیده میشوند. علیرغم گذشته، در حال حاضر هزاران رنگ وجود دارد که به راحتی قابل دسترس هست و استفاده ی چشمگیر از رنگ منجر به توسعه زیادی در زمینه روانشناسی رنگها شده است. یک تاجر موفق شکر میداند که نباید محصول خود را در بستههای سبز رنگ عرضه کند بلکه بستههای آبی به فروش محصولش کمک شایانی میکند هر چند دلیل آن را نداند. امروزه میدانیم که حس فیزیولوژی رنگ سبز، گس و حس رنگ آبی، شیرین است و چه کسی خواستار شکر با طعم گس خواهد بود؟!
مطالعه ی آیات قرآنی و احادیث در زمینه رنگها بسیار جذاب بوده و نتایج شگفتآوری را درباره تأثیرات روانشناختی آنها نشان می دهد. که به گوشهای از آن اشاره می شود. رنگ سبز رنگ رضایت، آرامش و امیدواری، رشد و پیشرفت روانی است و در درمان بیخوابی و خستگی مؤثر است. بیشتر آیات مربوط به رنگ سبز درباره گیاهان و سبزههاست که با صفت بهجتآور، معرفی شدهاند. آبی، رنگ تخیل و بروز خویشتن است که رنگ پر قدرت طبیعت بوده و به معنای ایمان و فضای لایتناهی روح است. در معماری اسلامی رنگ فیروزهای مشخص است و لباس حضرت مریم و مسیح، در نقاشیهای مسیحی آبی آسمانی است. قرمز نماد حیات و مرگ، محرک و بیانگر هیجان و شورش و جنگ است. در غذا محرک اشتهاست و باعث تحریک شدید می شود فشارخون را بالا برده و تمایلات و احساسات حملهآمیز در مجاورت آن افزایش مییابد. پوشیدن لباس قرمز از نظر تعالیم اسلامی مکروه است. زرد نماد نور، هوش و آگاهی است. رنگی روحانی، ایدهآل و فلسفی است. هالهای نورانی دور سر و هیکل مقدسین در تماثیل مذهبی دیده می شود. آزمایشهای پسیکولوژیک ثابت کرده که این رنگ باعث نشاط و شادیست و در آیه ی 65 سوره بقره (إِنّهَا بَقَرَهًٌْ صَفْرَاء فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ) به آن اشاره شده است. سمبل ارتباط با دیگران و اداره پست است. سیاه: رنگی سنگین، وحشتناک، مایه غم، نشانه عزاداری و افسردگی و مرگ است. پوشیدن لباس سیاه در اسلام مکروه است مگر در موارد نادر. در بسیاری از ملل و اقوام رنگ عزا بوده است. اتومبیلهای سیاه بیشتر در معرض تصادف بوده و چمدانهای سیاه از سفید بسیار سنگینتر بنظر میرسند. سفید: رنگ پاکی و بی آلایشی بوده میکربکش است. پشهها را دور میکند. پوشیدن لباس به رنگ سفید مستحب و جزو انتخابهای اول رنگ در اسلام می باشد سفید مجموع همه رنگهاست و قرآن اولین اشعههای ارسالی از طرف خورشید را سفید معرفی میکند.
از نظر رنگ درمانی نیز، هر رنگ با توجه به طول موج خاص خود، می تواند باعث ساطع شدن انرژی معینی شده و آن را به ما منتقل کند.
رنگ سرخ در روند تکامل بیماریهای پوستی، مانند آبله و سرخک تأثیر دارد و ایرانیان باستان از این خاصیت استفاده میکردند. رنگ زرد در درمان افسردگی مؤثر بوده و باعث افزایش فشارخون شده است و ضعف معده و کلیه را بهبود میبخشد. آبی در درمان تب مؤثر و انسان را بخواب عمیق ترغیب میکند و در درمان روماتیسم، سردرد و معالجه سرطان هم بسیار مؤثر است. قرمز باعث تحریک سرخرگها شده و در درمان افسردگی و سستی و بیحالی مؤثر است در درمان بیماریها و مسمویتهای خونی، خونریزیهای شدید و کم خونی بسیار مفید است. به هنگام عصبانیت هرگز در جائی که رنگ قرمز وجود دارد کار نکنید. بررسی اثرات روانشناختی رنگها و نیز مقایسه آنها با آیات و احادیث اسلامی علاوه بر روشن کردن تأثیرات شگرف رنگها بر جسم و روان ما بر این نکته مهم نیز تأکید مینماید که نه تنها هیچ اختلاف و تباینی بین آموزههای واقعی دین و علم وجود ندارد. بلکه در بسیاری از موارد در صورتی که منابع دسترسی ما به علوم گوناگون و علوم دینی و اخلاقی درست و بیشائبه و بیغرض باشد. کاملاً این دو با هم سازگار میباشند.
خدایا! دلها و جانهای ما را به رنگ درخشان و نورانی خودت مزین فرما که هیچ رنگی برتر و زیباتر از رنگ الهی نیست. “صبغه الله و من احسن من الله صبغه؟!”
رنگها
دنیای رنگها، دنیایی زیبا، رنگین! و خیالانگیز است. یکی از زیباترین پدیدههای طبیعت رنگینکمان است که بعد از باران به چشم میخورد. قطرههای باران به مانند یک منشور عمل کرده و نور سفید را به طیف نور مرئی (visual light) یعنی رنگهای قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش یا vibgyor تجزیه می کند. چشم ما تنها قادر به دیدن طول موجهایی بین 400 (بنفش) تا nm800 نانومتر (قرمز) می باشد. رنگهای این طیف، رنگ مرئی یا vibgyor که همان طیف رنگینکمان است عبارتست از:violet -indigo -blue -green -yellow -orange -red
این طول موجها فاصله بسیار کوچکی را در بیناب (طیف) گسترده امواج الکترومغناطیسی تشکیل می دهد. طول موج رنگ قرمز از سایر رنگها بیشتر است و طول موج با فرکانس نسبت عکس دارد لذا هر چه از بنفش به سمت قرمز برویم، f (فرکانس) کمتر و µ (طول موج) بیشتر می شود. طول موج بیشتر و فرکانس کمتر از رنگ قرمز شامل امواجinfrared یا (IR) (مادون قرمز یا فروسرخ) و امواج رادیویی و تلویزیونی است و در طول موجهای کمتر و فرکانسهای بالاتر از رنگ بنفش نیز امواج ماورا بنفش یا فرابنفش ultraviolet یا (UV)، اشعه X (رونتگن) ? (گاما) و اشعههای کیهانی قرار میگیرند. امواج خارج از طیف بینایی visual light (چه با طول موج بیشتر یا کمتر) برای چشم انسان قابل رویت نیستند (در حالیکه مثلاً چشم زنبور عسل به راحتی قادر به رؤیت (UV) بوده و رنگهایی که آنها از گلها احساس میکنند؛ با رنگهایی ما میبینیم، متفاوت است)، گاه چشمهای ما ظرفیت و توانایی دید بعضی اجسام را ندارد و همیشه اینطور نیست که فقط دیدن باور کردن باشد! (Seeing is believing) یکی از شعارهای روز جهانی بینائی اصولاً رنگ اینگونه به وجود میآید که اشعه تابش شده به جسم قسمتی جذب و قسمتی دیگر منعکس میگردد. اگر اتمام اشعه تابیده شده بدون تغییر و به همان صورت منعکس گردد، جسم سفید به نظر میرسد و اگر همه اشعه جذب و هیچ شعاعی به چشم باز نگردد سیاه دیده می شود و اشعههای منعکس شده باعث ایجاد رنگ خاص خواهد شد.
دید رنگی Color vision
یکی از ویژگیهای بسیار با ارزش چشم، توانایی دید رنگهاست. ساز و کار دید رنگی به خوبی مشخص نیست ولی در چشم، سه نوع سلول مخروطی وجود دارد که رنگها توسط آنها درک میشوند. انسان سه رنگدانه بینایی دارد که هر کدام در سلول مربوطه درک می شود هر یک از این رنگدانهها بیشترین حساسیت را به نور قرمز، سبز و آبی دارد. این سلولهای مخروطی در ناحیه حفره مرکزی “ماکولا” گرد آمدهاند و به علت وجود آنها، انسان قادر به تشخیص رنگهاست. هر رنگی سه نوع مخروط را با شدتهای متفاوت انگیخته می کند به گونهای که ماکزیمم حساسیت هر سلول مخروطی برای رنگ همنام آن است و از تحریکهای این سه نوع سلول مخروطی اگر ترکیب شوند، رنگ ویژهای احساس می شود. رنگ سفید نتیجه تحریک همزمان و یکسان سلولهای مخروطی است.
خطای رنگی chromatic aberration
یکی از خطاهای عدسیها خطای رنگی است: هنگام برخورد اشعه نوری به عدسی، نور سفید تجزیه شده و تصویر ما چند نقطه رنگی است که اولین نقطه مربوط به رنگ بنفش و آخرین آن مربوط به رنگ قرمز است و در فاصله این دو تصاویر رنگی است. در گذر از محیط شفاف، امواجی که طول موج کوتاهتری دارند؛ دارای سرعت کمتر و فرکانس بیشتر بودهاند و نسبت به امواج طول موج بلند با زاویهای تنگتر خمیده شده و در کانونی جلوتر از آنها تمرکز مییابند و چون طول موج رنگ قرمز از سایر رنگها بیشتر است بنابراین در نقطه دورتری از عدسی قرار میگیرند.
کور رنگی Achromatism: به عدم توانایی در دید رنگها گفته می شود.
بعضی از اشخاص، قادر به تشخیص برخی از رنگها نیستند که مربوط به فقدان یک گروه از سلولهای مخروطی گیرنده رنگ در چشم است. این ناهنجاری در مردان 8% و در زنان خیلی کمتر یعنی 0/5% است. اختلال دید رنگ، ارثی بوده و همراه با فقدان ژنهای مخصوص در کروموزم x می باشد. بررسیهای جدید، نشان داده است که ژن مخروط حساس به آبی در کروموزم y و ژنهای دو مخروط دیگر روی کروموزم x قرار گرفتهاند.
شایعترین اختلال دید رنگ یا نوع کوررنگی: کوری قرمز protanopia یا Daltonism و کوری سبز Deutranopia می باشد. موارد نادری از کوری بنفش Tritanopia دیده می شود. در کوررنگی کامل، اجسام به رنگهای گوناگون خاکستری همانند عکاسی سیاه و سفید دیده میشوند. در تئوری یانگ هلمهولتز، کوری رنگ به نبود سلولهای شبکیهای حساس به قرمز یا سبز یا بنفش وابسته است.
بیشتر اشخاص کوررنگ از این ناهنجاری در خودآگاه نیستند (فکر میکنند دنیا به همان بدرنگی است که آنها میبینند!) لذا معاینه دید رنگ برای مشاغلی چون خلبانی، مهندسی نساجی، نقاشی، طراحی با رایانه و انیمیشن بسیار مهم است و متداولترین آزمایش برای تشخیص کوررنگی تست ایشی هارا Ishihara است که در آن با استفاده از رنگهای مختلف سبز، آبی، قرمز و نارنجی و ... دایرههای ریز و درشتی طراحی شده است که در نهایت عدد یا مسیری را نشان میدهند، اشخاص کوررنگ اعداد را اشتباهی تشخیص میدهند و یا مسیر رنگ مورد سؤال را نمی توانند نشان بدهند (کور قرمز سبزها، بجای عدد 14 عدد 21 را میبینند).
در آزمایش لوشر (آزمایش معروفی که با انتخاب کارتهای رنگی در دو نوبت، توسط بیمار درمانگر به تفسیر و تجزیه و تحلیل شخصیت و وضعیت روانی فرد میپردازد)، حتی اگر شخص کوررنگ باشد اگر ارگانیزم بدن از نظر روانی یا جسمانی به آرامش عاطفی و تجدید قوای جسمانی و رهایی از تشنج و فشار عصبی نیازمند باشد، پاسخ غیر ارادی انتخاب رنگ تیره خواهد بود اما اگر ارگانیزم به صرف انرژی از طریق فعالیت جسمانی یا خلاقیت فکری نیاز داشته باشد پاسخ غیر ارادی به رنگهای روشنتر خواهد بود. تحقیقات اشتانیک L. stenike نشان داد که نیازی نیست که بینایی رنگ در تست لوشر مدنظر قرار گیرد. پژوهشهای “اشتانیک” L. stenike نشان داد که مدنظر قرار دادن بینایی رنگ در آزمایش “لوشر” نیازی نیست.
پس از آزمایش Rorschach رورشاخ (در زمینه شناخت شخصیت انسان از طریق لکههای رنگین جوهر که از مشهورترین آزمونهای برون فکن برای بزرگسالان بوده و دارای 10 لکه استاندارد است که باید آزمودنی برای هر داستانی بسازد)، آزمایش دکتر “ماکس لوشر” جدیدترین نظریهای است که در این مورد ارائه گردیده است.
دستاوردهای سرشار این آزمایش به حدی بوده است که اینک آزمایش مزبور علاوه بر استفاده در مورد روانکاوی و روانشناسی در روشهای استخدامی نیز به کار گرفته می شود. 8 کارت رنگی به بیمار نشان داده می شود و او باید رنگی را که بیشتر از سایرین دوست دارد (فقط رنگی که در همان لحظه بهتر به نظر میرسد) انتخاب کند. صرف نظر از رنگها، چیزهای دیگری مثل لباس، ماشین و ... و تا آخر رنگهای مورد علاقه خود را مشخص کند. یکبار دیگر این انتخاب تکرار می شود. نتیجه این آزمایش، با تجزیه و تحلیل و تفسیر آزمایش دانستنیهای زیاد و اطلاعات ارزشمند فیزیولوژی را در مورد ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه، توازن یا عدم توازن بدن، در اختیار پزشک یا روانپزشک قرار می دهد. آزمایش کامل بین 8 -5 دقیقه طول میکشد و سریعترین رکورد جهانی را داراست. 4 رنگ اصلی لوشر آبی، زرد، قرمز و سبز بود و بنفش، قهوهای، خاکستری و سیاه رنگهای فرعی تست لوشر هستند.
تاریخچه ی رنگ
انسان از روزگاران بسیار دور تحت تأثیر رنگهای طبیعت بوده است، رنگها همواره پیرامون بشر را احاطه کرده و وی را تحت نفوذ خود درآوردهاند اما چندی بیش نیست که ما قادر به تولید رنگ و استفاده از آنها شدهایم. در دو سده اخیر که صنعت رنگسازی به نقطه اوج تحول خود رسیده است تأثیر مزبور دو چندان شده و در همه ارکان زندگی ما رخنه کرده است. تا پیش ار قرن نوزدهم، فقط تعدادی رنگ و مواد رنگی شناخته شده بودند که بیشتر آن ریشه آلی داشتند و گران نیز بودند. به طوری که استفاده از پارچههای رنگی و مواد تزیین فقط در انحصار ثروتمندان بود. صدها هزار حلزون زندگی خود را از دست دادند، تا امپراطور روم بتواند ردای بنفش خود را به تن بکند، در حالی که رعایای او ناگزیر بودند به پوشیدن پارچههای پنبهای یا کتانی ساده، پوست یا پشم حیوانات بسنده کنند. تأثیر رنگهای سیاه و سفید در مردم قرون وسطی شناخته بود، اشراف و روحانیون کاتولیک بر اساس رسوم خانوادگی و مذهبی لباسهای رنگی میپوشیدند اما مردم عادی از پارچههای رنگ نشده استفاده میکردند. وقتی مردم به طبقات مختلف تقسیم شدند هر کدام رنگ خاصی داشتند رنگ سیاه و سفید رنگ لباس اشرافند. هنوز هم این دو رنگ نشانه شیکپوشی هستند.
فقط در 100 سال اخیر بوده است که وضع یاد شده سراپا دگرگون شد: نخست، از آزمایش آنیلین، و بعدها، از طریق مشتقات قطران زغال و اکسیدهای متالیک، رنگ را به راحتی به دست آوردند. امروزه، هر چیزی را که بشر می سازد دارای رنگ است و هزاران رنگ به سهولت قابل دسترسی است و رنگهای بیشمار از هر زمینه و نمائی که قابل تصور باشد، به وجود آمدهاند و تقریباً برای هر منظوری، رنگ خاصی فراهم است. علاوه بر این که ما رنگ آبی آسمانی، رنگ سرخ غروب آفتاب و رنگ سبز درختان و تمام رنگهای طبیعی را در اختیار داریم، اشیاء ساخته شده به وسیله بشر، چراغهای نئون، تصاویر نقاشی، کاغذ دیواریها و تلویزیون رنگی نیز پیوسته ما را شیفته و محصور خود میسازند.
این استفاده روزافزون از رنگها، منجر به توسعه زیادی در زمینه روانشناسی رنگها شده است و همراه با رقابت فزاینده میان تولیدکنندگانی که مشتاق افزایش فروش محصولات خود هستند تحول زیادی را در زمینه روانشناسی رنگ پدید آورده است. هر چند وقتی که این روانشناسی وارد صحنه بازاریابی می شود، بسیاری از پژوهشهای آن در معرض آزمون و خطا قرار میگیرد.
رنگهای طبیعت در ما تأثیر میگذارند و این آثار به گونهای ژرف و اجتنابناپذیر در جان و روح ما جایگزین می شود. با این حال در مورد چیزهایی که خریداری میکنیم، از آزادی انتخاب، به کار بردن دوست داشتنیها و غیر دوست داشتنیها سلیقهها و سنتهایمان برخورداریم. به خاطر همین ملاحظات است که یک تولیدکننده باید تحقیق نماید تا مطمئن شود که خریداران، جنس او را بر کالاهای مشابه ترجیح میدهند.
اگر محصول او شکر باشد در آن صورت او میداند که باید شکر خود را در بستههای آبی رنگ و یا حداقل دارای زمینه آبی عرضه کند و به هیچ وجه از رنگ سبز استفاده نکند ولی به احتمال زیاد دلیل آن را نمیداند. دلیلش این است احساس فیزیولوژی انسان در رابطه با رنگ آبی شیرینی است. از سوی دیگر رنگ سبز یک احساس گس را در انسان پدید میآورد و چه کسی خواستار شکر گس است؟
شرکت هواپیمایی که مسافرانش حاضر نیستند با شرکت هواپیمایی دیگری پرواز کنند، یک دلیل آن شاید این باشد که هواپیماهای شرکت مزبور تاکنون سابقه سقوط نداشتهاند یا اینکه بهترین هواپیما را در اختیار دارند یا مهمانداران زن آن بسیار مؤدب میباشند ولی شاید به این خاطر نیز باشد که آنها از خدمت یک مشاور شایسته رنگ استفاده کردهاند. در هواپیماهایی که رنگهای به کار رفته برای تزیین داخلی کابین به طرز صحیحی انتخاب شدهاند، اضطرابهای ناشی از پرواز تا حدودی کمتر شده، فشار عصبی کمتری را بر آنها وارد میسازند و مسافران را با حالت به نسبت آرامتری به مقصدشان می رساند.
درباره نقاشی یا یک عکس رنگی باید گفت که: اهمیت روانی رنگ معمولاً کمتر آشکار است. زیرا عوامل بیشمار دیگری نظیر موضوع، تعادل شکل یا فرم، تعادل میان رنگها، میزان تحصیل و تخصص تماشاگر و درک زیباییشناسی او دستاندرکارند. وقتی که تأکید بیشتر در یک یا دو رنگ باشد گاهی اوقات خصایص شخصی نقاش تحتالشعاع قرار میگیرد.
برای مثال باید از وسواس گوگن (Paul Gauguin) نقاش شهیر فرانسوی نسبت به رنگ زرد در آثار اواخر عمر او نامبرد که دو تابلوی مسیح زرد و گل آفتابگردان او بسیار مشهور است و یا از ونگوک (Vincent van Gogh) نام ببریم که به طور ناخودآگاه سعی میکرد ناراحتی روحی خود را با کاربرد بیشتر رنگ زرد در نقاشی هایش درمان کند. به طور کلی، وقتی رنگهای متعدد برای خلق یک اثر به کار میرود، در این صورت فقط داوری زیباشناسی است که تمام اثر را ارزیابی کرده و تعیین میکند آیا ما آن اثر را دوست داشته باشیم یا نه؟ به جای اینکه واکنش روانی ما را نسبت به رنگهای خاصی بسنجد.
در مورد رنگهای ساده، بازتاب روانی ما بارزتر است و اگر رنگها را با دقت انتخاب کنیم با نیازهای روانی و فیزیولوژی کاملاً ارتباط خواهند داشت. در آزمایش رنگ لوشر این مسئله کاملاً به چشم میخورد. ارجحیت یک رنگ و نفرت از رنگ دیگر بیانگر حالت خاص فکری یا تعادل و یا هر دوی آنهاست و این ارتباط مستقل از نژاد جنسیت و محیط اجتماعی عمل میکند. برای پی بردن به چگونگی آن و پاسخ به این سؤال که چرا این رابطه یک رابطه عمومی است و مستقل از سایر عوامل، عمل میکند، لازم است که نگاهی به تأثیر دیرین رنگهای طبیعت در انسان بیفکنیم.
منشاء اهمیت رنگ
از ابتدای زندگی، بشر تحت تأثیر دو عامل قرار داشت که خارج از کنترل او بودند. این دو عامل عبارت بودند از: روز و شب و تاریکی و روشنایی. شب محیطی را فراهم میآورد که فعالیت بشر را متوقف میکرد و بنابراین بشر اولیه به غار خود پناه میبرد، خود را در پوست حیوانات میپیچید و به خواب میرفت و یا از درختی بالا رفته و در انتظار فرا رسیدن روز میماند.
روز، محیطی برای کار و فعالیت ایجاد میکرد و در نتیجه بشر اولیه دوباره دست به کار میشد تا توشه مواد غذایی خود را پر کند یا به جستجوی شکار بپردازد. شب به همراه خود بی حرکتی، آرامش و کاهش عمومی سوخت و ساز فعالیت جسمانی را به ارمغان میآورد، اما روز امکان کار و عمل و افزایش فعالیت جسمانی را مهیا کرده و به او نیرو و هدف میداد.
رنگهای مرتبط با این دو محیط عبارتند از: رنگ آبی متمایل به تیره آسمان شب و زرد روشن نور آفتاب. لذا رنگ آبی متمایل به تیره رنگ آرامش و عدم فعالیت است. در حالیکه رنگ زرد روشن رنگ امید و فعالیت است. چون این رنگها نشانگر محیط های شب و روز هستند، از این رو از عواملی به شمار میآیند که انسان را در کنترل خود دارند به جای این که عناصری باشند که در کنترل بشر قرار بگیرند. بنابراین آنها را رنگهای غیر مستقل توصیف (Heteronomymous) بیان میکنند. یعنی رنگهایی که پدیدههای طبیعت آنها را تنظیم میکند.
شب (آبی تیره) بشر را ناگزیر میکرد که از کار دست کشیده واستراحت نماید ولی روز (رنگ زرد روشن) به فعالیت او میدان عمل میداد بی آنکه انجام فعالیت را الزامی سازد.
از نظر بشر اولیه فعالیت، آیینی بود که به دو صورت ظاهر میشد یا به شکار میرفت و حمله میکرد یا شکار میشد و از خود در برابر حمله دفاع مینمود به عبارت دیگر فعالیتهای بشر یا در جهت پیروزی و به دست آوردن بود و یا در جهت دفاع از خود. معمولاً، عملیات مربوط به حمله یا پیروزی با رنگ قرمز نشان داده می شود در حالی که رنگ سبز مظهر دفاع از خود بود. چون اعمال بشر اولیه اعم از حمله (رنگ قرمز) یا دفاع (رنگ سبز) حداقل در کنترل وی بودند لذا این عوامل و رنگها را (مستقل) Autonomous یا (خود تنظیم کننده) Self -regulating توصیف کردهاند.
بنابراین از ابتدا شب برای بشر، شب نماد سکون بی حرکتی و کاهش سوخت و ساز و فعالیت و روز همراه با افزایش فعالیت و اعمال جسمانی بود و به او نیرو و حرکت میبخشید، به همین دلیل رنگ مربوط به محیط آبی، تیره سکون و آرامش و رنگهای مربوط به روز و خورشید رنگ امید و فعالیت است.
رنگهای اصلی
شامل زرد، قرمز و آبی است که سایر رنگها از ترکیب این سه رنگ ایجاد میشوند مثلاً ترکیب زرد و آبی رنگ سبز، ترکیب قرمز و آبی رنگ بنفش و ترکیب زرد و قرمز رنگ نارنجی را ایجاد می کند.
رنگهای گرم و سرد:
انسان با مشاهده ی رنگها به طور غریزی درجه حرارتی را تشخیص می دهد و قادر است گرمی و سردی را به کمک رنگها احساس کند. معمولاً در برخورد با رنگ سبز و آبی احساس سرما و در برابر رنگ قرمز و نارنجی، احساس گرما میکنیم. به طوری که در اتاقی به رنگ سبز، آبی با دمای 15 درجه سانتیگراد سرما و در اتاقی به رنگ قرمز، نارنجی با حرارت حدود 13 -11 درجه سانتیگراد گرما احساس می شود.
به طور کلی، رنگهایی با طول موج زیاد، چون سرخ و زرد و نارنجی پس از مدتی کوتاه که از طریق حس بینایی اثر کند موجب افزایش خون و ازدیاد ضربان قلب می شود و رنگهایی با طول موج کوتاه، چون سبز و آبی و بنفش از فعالیت سلسله اعصاب میکاهد.
پینوشتها:
* اپتومتریست مدرس دانشگاه علم پزشکی اردبیل
فارغالتحصیل از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
عضو انجمن علمی اپتومتری ایران
مشاور ریاست دانشگاه و مسئول امور ایثارگران دانشگاه
منبع؛
مجموعه مقالات همایش ملی قرآن و علوم طبیعی، تهیه و تنظیم دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، زیر نظر بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، تهران، موسسه انتشاراتی بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه و انتشارات سخن گستر، چاپ یکم ـ زمستان 1385.
رنگ سبز: رنگ رضایت، آرامش و امیدواری است.
این تأثیر در فصل بهار و تابستان که رنگ سبز در طبیعت فراوان است مشهود بوده و خوشحالی و لذت حاصل از این ایام غیر قابل تصور است. سبز، رنگ دنیای سبزیجات و معلول عمل فتوسنتز است. این رنگ، رنگ رشد است. سبز روشن سیبی، علامت پیشرفت فراوانی است. وقتی زمین را روشنی فرا میگیرد و نور و آب و هوا در فضا رها میشوند رنگ سبز به وجود میآید.
در قرآن کریم 8 بار کلمه خضرا و مشتقات آن به چشم میخورد. اکثر آیات مربوط به رنگ سبز (99 انعام، 80 یس، 43 یوسف و 63 حج) درباره گیاهان و سبزه هاست. به عنوان مثال در سوره حج می فرماید: “أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّهًًْ”. آیا ندیدی که خدای آب را از آسمان فرو بارید که زمین را سبز و خرم کرد؟ این رنگ مایه ایجاد بهجت و آرامش بوده و به نحوی با شادی و خرمی ارتباط دارد به طوری که در سوره ق آیه 7 آمده است:
“وَ أَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ” در زمین، کوه های استوار قرار داده و از هر نوع گیاه بهجتآور در آن رویاندیم. لباس بهشتیان به رنگ سبز است، لابد برای اینکه در نهایت لذت و آرامش باشند.
در سوره مبارکه الرحمن آیه 76 آمده است: “ عالیهم ثیاب سندس خضر و استبرق، مُتَّکِئِینَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِیٍّ حِسَانٍ فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ (76) الرحمن.”
لباسهای رویی (بالاپوش) آنها از حریر سبز بهشتی است و تکیه می کنند بر بالشهای سبز، پس کدام یک از نعمتهای خداوند را انکار می کنید؟ و در حدیث شریفی از پیامبر اکرم (ص) نیز نقل شده است: “نگاه به خضراء (سبزه) و آب، غم را زایل می کند. از نشانههای سادات، پوشیدن لباس به رنگ سبز است یا استفاده از نوار سبز در کلاه و یا آویختن آن از عمامه (در گذشته) و یا استفاده از عمامه سبز یا سیاه. با توجه به آرامش ایجاد شده توسط این رنگ در لباسها، در و دیوار و وسایل اتاق عمل (که بیمار و کادر استرس دارند) از رنگ سبز، استفاده می شود.
در کشور انگلستان (شهر لندن) پلی بر روی رودخانهای بوده که معروف به پل خودکشی بوده است. رنگ این پل سیاه بوده است، بعد از تغییر رنگ آن به رنگ سبز، درصد بسیار بالایی از میزان خودکشیها در آن محل کاهش یافت.
محصولات سبز رنگ، کمتر ایجاد خستگی میکنند به طوریکه طی پژوهشی مشاهده شده که اگر کارگران را سه گروه کرده، به یک گروه صندوقهای سبز، گروه دیگر سیاه و گروه سوم خاکستری بدهند، اغلب مراجعین به درمانگاه، به علت کمر درد از گروه دوم و سوم هستند.
این رنگ در درمان بی خوابی و خستگی مؤثر بوده و میگرن را تسکین می دهد و نیز در درمان بیماریهای عصبی و اختلالات روانی مؤثر و تأثیر تعدیل کنندگی آن روی اشخاص عصبی تجربه شده است.
رنگ آبی:
آبی رنگ خلاقیت، تخیل و بروز خویشتن است. این رنگ همیشه متوجه درون است و به همان اندازه که رنگ قرمز با خون الفت دارد رنگ آبی با اعصاب پیوسته است، اشخاصی که آبی را ترجیح میدهند معمولاً دارای اعصابی قوی، محکم و پوستی رنگ باخته و گردش خون ضعیف هستند.
این رنگ، رنگ پر قدرت طبیعت است که دوران اقتدار و خودنمایی آن در فصل زمستان است. آبی در اتمسفر زمین از طلوع صبح تا غروب آفتاب و حتی در شب به چشم میخورد و در طبیعت از روشنترین طیف تا تاریکترین رنگ آن وجود دارد. رنگ آبی، برای ما کوهستانها وآسمانها را که در فاصلهای دور قرار گرفتهاند در ذهنمان متبادر کرده و ما را به وجد میآورد.
این رنگ دارای کاراکتر اسرارآمیزی است به معنای ایمان بوده و اشارهای به فضای لایتناهای روح دارد. در معماری و مهندسی اسلامی، رنگ فیروزهای (ترکیب آبی و سبز) کاشیها در مساجد، محرابها و گنبدهای امامزادهها و مکانهای مقدس و متبرک مشخص است. در تابلوهای نقاشان بزرگ لباس حضرت مریم مقدس و مسیح (ع) به رنگ آبی نقاشی شده و همیشه در تابلوهای مذهبی مسیحیت بکار میرود.
رنگ آبی، حس ارتفاع و عمق را در بیننده به وجود میآورد. ارتفاعی به بلندای آسمان و عمقی به ژرفای دریا. این رنگ، رنگ درون است و در نقاشی کلیساها به معنای احساسات عمیق و نشانه شکوفایی اعتقاد و تواضع در برابر خداست. پیراهن مریم مقدس که تمام فضایل اخلاقی در او جمع است، آبی آسمانی است که نمادی از جاودانگی است. در کتاب عهد عتیق آمده است که وقتی خداوند در کوه سینا خود را به حضرت موسی (ع) نمایاند، او بر روی یک تخته سنگ درخشان آبی رنگ ایستاده بود که رنگ آبی آن مثل آبی آسمان میدرخشیده است و موسی (ع) عظمت خدا را در درون خود میدید. این رنگ، رنگ پی بردن به اسرار دنیای درون است. در کتاب کویر دکتر شریعتی و اتاق آبی سهراب سپهری با علاقه و نظر خاصی به این رنگ اشاره شده است.
رنگ قرمز:
این رنگ سمبل حیات و زندگی است. نیروبخش و محرک بوده و بیانگر هیجان، شورش، انقلاب، جنگ و شیاطین است. در کل، جزء رنگهای گرم بوده و رنگی محرک می باشد و هیجان را بر می انگیزد. قرمز باعث عصبانیت و جار و جنجال کسانی می شود که دائماً در اتاقی به این رنگ زندگی میکنند. در اسپانیا، ماتادورها برای تحریک و عصبانیت گاوها از رنگ قرمز استفاده میکنند و اگر محل زندگی حیوانات به این رنگ باعث تحریک اشتها و تنظیم هضم می شود به طوری که معمولاً از سس یا رب در بعضی از غذاها استفاده می شود. اگر موقع خوردن غذا، رنگ آن چشم را تحریک کنند غذا بهتر جذب بدن می شود و معمولاً بعد از خوردن غذاهای رنگارنگ اغلب، احساس شادابی و سبکی می کنید. اشخاص افسرده بیشتر از غذاهایی به رنگ قرمز استفاده میکنند و از مواد غذائی به رنگ سفید دوری میکنند.
از پیامبر اکرم (ص) نقل است: “ان الشیطان یحب الخمره فایاکم و الحمره و کل ثوب ذی شهره” شیطان سرخی را دوست دارد پس از سرخی بپرهیزید و نیز از هر لباسی که باعث انگشتنمایی شود (پوشیدن لباس به رنگ قرمز در روایات اسلامی مکروه است مگر در عروسی و یا در داخل خانه برای همسران). این رنگ باعث تشدید التهاب و تحریک احساسات می شود. در مجاورت قرمز تمایلات و احساسات حملهآمیز افزایش یافته و فشار خون بالا میرود! در تسکین بعضی از بیماریهای پوستی، مؤثر است.
بعد از سفید، رنگ قرمز اثر مناسب بیشتری روی نمو گیاهان دارد. ژاپنیها برای به دست آوردن تخممرغ بیشتر عینک قرمز به چشم مرغها میزنند! و در تخمیر، در صورت استفاده از رنگ قرمز، میزان اسید به دست آمده حداقل است.
در قرآن تنها در آیه 27 سوره فاطر به رنگ قرمز اشاره شده است: “أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَ مِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَ حُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَ غَرَابِیبُ سُودٌ...” آیا ندیدی که خدا باران را از آسمان فرود آورد و به واسطه آن میوههای گوناگون و رنگارنگ پدید آورد و در زمین از کوهها، طرق زیاد و اصناف و رنگهای مختلف سفید و سرخ و سیاه خلق نمود. در واقع رنگ قرمز را به رنگ جادهای کوهها منحصر ساخته است باید توجه داشت که رنگهای قرمز نارنجی و رنگهائی در این مایهها که به کوه مربوط است در زمینشناسی و معدنیابی و شناسایی آفرینش نقش مهمی دارد. به خصوص در مورد کوههای آتشفشان که رنگ قرمز نماینده ی آن است.
در مذاهب یهودی و مسیحیت قرمز، رنگ گناه است. یوشع (ع) پیامبر یهودیان در کتاب مقدس 1.18 jes از گناهانانی که مانند خون قرمزند، یاد کرده است. در زبان آلمانی و لاتین قرمز با واژه زندگی و خون هم ریشه است. قبلاً نیز ذکر شد که این رنگ باعث تحریک می شود. همچنانکه قرمز رنگ مرگ است، رنگ زندگی هم هست. سمبلی از شهیدان مسیحی و نمادی از جهنم است. قرمز همیشه نمادی از آتش شهوت، جنگ و عشق بوده است. در گذشته برای محافظت از آتش از آن استفاده میشده، هم اینک نیز لباسها و ماشینهای آتشنشانی قرمز است.
نارنجی:
اثر آن بر گوارش اثبات شده است. حرارتبخش، تابان و درخشنده بوده و مهیج و آرامکننده می باشد و هم مسکن است هم هیجانبخش. تحریککننده احساسات بوده و به سبکی و آرامی نبض را زیاد مینماید، روی فشار خون اثری ندارد. رنگ مستعدی برای زندگی است. نارنجی رنگی دوست داشتنی است که باعث خوشحالی می شود. اما تحریک زیاد با آن ایجاد خستگی می نماید.
زرد:
رنگ زرد نماد روشنایی، پادشاهی، نور و خورشید، هوش، آگاهی و آخرت است. رنگی روحانی، ایدهآل و فلسفی است. این رنگ، رنگ خرد و فرآیند تبدیل ناخودآگاه به خودآگاه و بیانگر حرکت و تغییر از هر نوع آن است، به ویژه آن تغییری که باعث پالایش و ارتقای سطح فکری شود، به طوری که به صورت حلقهای نورانی و هالهای طلایی در اطراف سر و دور هیکل مقدسین در تماثیل و نقاشیهای مذهبی نشان داده می شود. این رنگ روشنترین رنگها بوده و سمبل آگاهی و خرد است.
مثلاً میگویند: فلانی آدم روشنی است یا روشنفکر است. جامه زرد در کشور چین در زمانهای گذشته فقط مخصوص امپراطور بوده است به طوری که هیچ کس نباید جامه به رنگ زرد میپوشید. پشهها از نور زرد میگریزند. این رنگ گرم کننده بوده و رنگ خوشخوئی و خوشحالی است. آزمایشهای پسیکولوژیک ثابت کرده که رنگ زرد خوشحالی بخش بوده و باعث نشاط و شادی می شود. در سوره مبارکه بقره آیه 69 آمده است:
“قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنّهَا بَقَرَهٌ صَفْرَاء فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ (69/بقره)”. درباره رنگ آن گاو مخصوص، می پرسند و حضرت موسی (ع) جواب می دهد، همانا او می گوید که آن گاوی است، زرد خالص که رنگش باعث شادی و مسرت بینندگان است و به این صورت رنگ زرد را رنگی مسرت بخش بیان می کند. گنبدهای طلایی مساجد و بقعه های متبرکه به رنگ زرد هستند و پوشیدن کفش به رنگ زرد مستحب بوده و اشاره می شود که باعث شادی می شود.
دومین رنگ قرآن رنگ زرد است که رنگ گرم کنندگی و خوشحالی است. رنگی ایدهآل، روحانی، محرک فکری و آرام کننده برخی حالات عصبی است اگر روشن باشد نگاه به آن شادی آور است، درخشنده، تابان، هیجانانگیز و مسکن بوده و نبض را به آرامی زیاد میکند.
صفرا، صفر و مصفرا سه کلمه به معنی زرد است که در قرآن ضمن 5 آیه به آن اشاره شده است. در آیه 33 سوره مرسلات به شتران زردموی اشاره شده: “إِنَّهَا تَرْمِی بِشَرَرٍ کَالْقَصْرِ، کَأَنَّهُ جِمَالَتٌ صُفْرٌ.” و در آیه 51 سوره روم، به زرد شدن کشتها “وَ لَئِنْ أَرْسَلْنَا رِیحًا فَرَأَوْهُ مُصْفَرًّا، ثُمَّ یَهِیجُ فَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَجعله حُطَامًا” اگر بادی فرستیم آن کشت سبز را زرد کند باز رو به خزان آرد و بنگری که زرد شود و آنگاه که آن را خشک گرداند و نیز آیه 20 سوره حدید که می فرماید “ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا”.
چون این رنگ سمبل ارتباط با دیگران است اگر در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارید از رنگهای زرد در لباستان استفاده کنید بی دلیل نیست که این رنگ نماد اداره پست است. این رنگ عظمت و شکوه را مجسم میکند.
بنفش:
این رنگ مقابل رنگ زرد است، همچنان که زرد نشان هوش و دانش بود، بنفش نمایشگر بی خبری، بی اختیاری، ظلم، هرج و مرج، فاجعه، مصیبت و مرگ است. روحیه شاعرانه و رومانتیک، دوستدار هنر و زیبائی و متکی به دیگران بودن از معانی انتخاب این رنگ است. بنفش ضد درد بوده و خاصیت سردکنندگی دارد، باعث ایجاد ضعف و مالیخولیائی شده، روی قلب، ریه و رگهای خونی مؤثر است. مقاومت نسبی را زیاد میکند. البته بنفش اگر روشن شود (بنفش قرمز یا ارغوانی) آرامبخش، اسرارآمیز، خشنودکننده و انتقادی بوده و نماد تقدیس، عشق یزدانی و سلطه روحانی است.
قهوهای:
مخلوطی از زرد و قرمز و سیاه است رنگ زمین بوده و بیان کننده ارتباط قوی با سطح فیزیکی زمین می باشد. انتخاب آن نماد نیاز شدید به آسایش جسمی و روحی و علاقه بسیار زیاد به خانواده است.
رنگ خاکستری:
رنگ بی حوصلگی، ناخوشی، احساس ترحم و خشم است و علاوه بر آن آرام، حساس و محافظ است. خاکستری هیچ رنگی ندارد و بنابراین دور از هر نفوذ است، در حالی که تندی آن به نحوی است که این رنگ را در میان تاریک و روشن قرار می دهد به طوری که عاری از هر تأثیر آنابولیک می باشد. خاکستری فاقد حیطه و قلمرو بوده و فقط یک مرز است. مرزی مانند سرزمین هیچ کس، در حکم یک منطقه غیر نظامی تجزیه شده میان مناطق متضاد دو طرف. در واقع این رنگ از لحاظ روانشناسی و فیزیولوژی یک رنگ خنثی است. گوشهگیری، عدم فعالیت و بی تفاوتی از معانی آن است.
سیاه:
رنگی است وحشتناک، سنگین، مایه ی غم، نشانه عزاداری، رنگ افسردگی، ویرانی و مرگ وزن شیء را سنگینتر می کند. در غذا از بین برنده ی اشتها است، این رنگ نماد بی علاقگی به زندگی، نفی هر چیز، بدبینی، ناباوری و لجاجت است.
نگاه آغازین اسلام به رنگ سیاه، منفی است و هرگز آن را در حالتهای عادی و روزمره زندگی به عنوان یک رنگ بر نمی گزیند و آن را رنگ شیطان، فرعون و نماد طغیانگری و ظلم و ظلمت معرفی می کند. پوشیدن لباس به رنگ سیاه از نظر تعالیم اسلامی مکروه است مگر در لباسهای روئی مثل چادر (برای زن) و یا عبا (برای مرد). پوشیدن کفش به رنگ سیاه مکروه بوده و تأکید شده که باعث غم و ناراحتی شخص می شود. لباس فرعون به رنگ سیاه بوده است.
امام علی (ع) به یارانش فرمود: “لا تلبسوا السواد فانه لباس فرعون”. لباس سیاه نپوشید که لباس فرعون است.
امام باقر (ع) کراهت داشت از پوشیدن لباس سیاه مگر در سه مورد (عبا، عمامه و چکمه) و فقط در مصیبتها و سوگواری ها مورد استفاده قرار می گرفت و انتخابی نادر و استثنایی است. سیاهپوشی در عزاداریها و برای شخص مصیبت زدهای که احساس غمگینی میکند یک نوع تسکین است و او را در اضطراب ناشی از فقدان شخص محبوب به سمت سکون دعوت کرده و باعث آرامش او می شود. به نقل از ابن ابی الحدید، امام حسن (ع) در سوگ امیرالمؤمنین علی (ع) جامه سیاه به تن کرد و به میان مردم آمد و برای آنها خطبه خواند.
در نماز هم، پوشیدن رنگ سیاه کراهت شدید دارد. در قرآن کریم 7 آیه است که کلمه سیاهی را در بر دارد. در سوره نحل آیه 58 درباره اعراب جاهلیت که قبل از اسلام دختران خود را زنده به گور میکردند آمده است: “وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى سودت وَجْهُهُ وَ هُوَ کَظِیمٌ”. آنگاه که به ایشان خبر می دادند دختری برایش متولد شده است از خشم و ناراحتی صورتش سیاه می شد. (در چنان روزگاری است که پیامبر اکرم (ص) آن انسان بزرگ می گوید: فاطمه پاره جگر من است. پدرش به قربانش! “فاطمه بضعه منی یا فداها ابوها”
شواهد تاریخی نشان می دهد که رنگ سیاه از دیرباز در میان بسیاری از ملل و اقوام نشان عزا و اندوه بوده است و این امر اختصاص به ایرانیان یا دوران اسلام نداشته بلکه اعراب پیش از اسلام، ایرانیان و یونانیان باستان نیز به رسم عزا جامه سیاه و کبود میپوشیدند.
اگر چمدان یا ساکی به رنگ سیاه باشد، از چمدان سفیدی که هم اندازه آن باشد، سنگینتر به نظر میرسد. پژوهشها، نشان می دهد که اتومبیلهای سیاه رنگ بیش از اتومبیلهای رنگی در معرض خطر تصادف بوده و درصد تصادفات در بین آنها به مراتب بیشتر از ماشینهای رنگی است و به نظر میرسد که رنگ ماشین نیز با نوع رانندگی تناسب دارد و رانندگانی که شخصیتی تندخو و پرخاشگر دارند دوست دارند، ماشینشان سیاه رنگ باشد! در حالی که اشخاص مسلط بر اعصاب و خویشتندار رنگ کرم و نقره را انتخاب میکنند و ایمنترین رنگ برای جلوگیری از تصادفهای جادهای رنگ کرم تشخیص داده شده است.
سفید:
رنگ پاکی و بی آلایشی است، در چین در مراسم عزا، لباس سفید میپوشند این لباس نشانه غم و اندوه شخص نیست، بلکه پوششی است که با آن متوفی را برای حالات بعد از مرگ مساعدت میکنند تا به فضیلت و کمال برسد و درگذشتگان با پاکی و آرامش به سوی بهشت و آسمان بروند.
کلاً این رنگ Microbcide (میکربکش) است. علاوه بر اینکه ما تصور می کنیم لباس سفید چون زود چرک و آلوده می شود، صاحبش را مجبور به تعویض لباس می کند یعنی رنگ سفید باعث توفیق اجباری رعایت بهداشت می شود ولی تحقیقاتی نشان داده که اصلاً خود رنگ سفید میکروبها را فراری می دهد. روپوش پرستاران و کادر بیمارستان به رنگ سفید است. لباس سفید پشهها را دور می سازد. لباس سفید، سبک و بلند، خنک کننده است زیرا تمام اشعه تابش شده را منعکس می کند.
رنگ برگزیده و انتخاب اول اسلام، رنگ سفید است. در بحار نقل شده که امام باقر (ع) می فرماید: هیچ لباسی بهتر از لباس سفید نیست. از نظر اسلام پوشیدن لباس به رنگ سفید مستحب است، بنابراین چادر نماز و سجاده معمولاً سفید بوده و اشخاص معتقد معمولاً لباس کامل سفیدی برای انجام فریضه نماز و یا زیارت دارند. 12 بار در قرآن کریم به رنگ سفید اشاره شده است، چون سفید مجموعه همه رنگهاست، قرآن هم اولین اشعه های ارسالی از طرف خورشید را به رنگ سفید معرفی می کند.
“وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ”. در سحرهای ماه رمضان بخورید و بیاشامید تا آنگاه که در آسمان خط سفید از سیاه جدا شود. بقره/187 و در آیات 106 آل عمران و 60 زمر به سپیدی و درخشندگی چهره مؤمنان و بهشتیان و سیاهی و تاریکی چهره کافران و جهنمیان اشاره میکند. “یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ” آن روز که چهرههائی سپید و چهرههایی دیگر سیاه شوند. آن روز دیگر برای شناختن باطن کسی نیاز به سؤال و تحقیق و تفحص! نیست. از رنگ چهرهها همه چیز معلوم است.
انتخاب رنگها
در روانشناسی نوین، رنگها یکی از معیارهای سنجش شخصیت به شمار میرود چرا که هر رنگی باعث تأثیر خاص روحی و جسمی در فرد شده و نشانگر وضعیت روانی و جسمانی وی می باشد. این موضوع با توجه به پیشرفتهای دو دانش فیزیولوژی و روانشناسی به اثبات رسیده است. با این دیدگاه، رنگها را مرور میکنیم.
سبز:
کسی که در برخورد اول، رنگ سبز را انتخاب می کند، اغلب مهربان و صمیمی است و از تعادل روحی برخوردار است و اگر با فکر و تأمل آنرا برگزیند روشنبین و متکی به نفس بوده و با خرافات بد است. در صورتی که از رنگ سبز بدتان میآید ارادهای ضعیف داشته، احساس تنهایی کرده و برنامه سردرگمی دارید. من چه سبزم امروز و چه اندازه تنم هوشیار است!
آبی:
اگر به آسانی آن را انتخاب کردید، شخص محتاطی هستید در صورتی که با تأمل برگزیدید باهوش و احساساتی بوده و به عقاید دیگران در مورد خود بسیار اهمیت میدهید و تنفر شما از این رنگ علامت اهمیت دادن به آزادی خودتان بوده و کمتر موفق به کنترل اعصاب خود میشوید.
قرمز:
اگر با انتخاب اول، یعنی به طور غریزی رنگ قرمز را انتخاب می کنید بی اندازه تابع احساسات آنی خود هستید. اگر بعد از تفکر فکر کردید قوه تخیل خوبی دارید، اجتماعی بوده و مورد پسند جنس مخالفید. اگر مخالف رنگ قرمز هستید، زود با اشخاص مأنوس میشوید، احساساتتان زود جریحه دار میگردد و همیشه میترسید.
نارنجی:
اگر سریع، رنگ نارنجی را انتخاب کردید، کنجکاو، پر انرژی و با نشاط میباشید و خوشبینی و جاهطلبی زیادی دارید، در صورتی که آن را با فکر برگزیدید فلسفه ی خاصی دارید، زندگی کردن با شما آسان است و در صورت تنفر از آن سختگیرید، زندگی را جدی تلقی نموده و از اعمال خودتان نیز گاهی انتقاد می نمایید.
زرد:
اگر رنگ زرد را در بین رنگها، بدون تأمل انتخاب کردید؛ میگویند در کارهای نیازمند به خلاقیت موفقید و حس ابتکار در شما زنده است و از نیروی تخیل فوق العادهای برخوردارید، در صورتی که فکر کردید و رنگ زرد را میان رنگها برگزیدید نسبت به دوستان خود مهربان و صدیق بوده اما همیشه نیاز به تشویق و تایید دارید و کمی هم ترسو هستید اما چنانچه از رنگ زرد بدتان می آید، معلوم است که به جای فکر عمل می کنید، به همه چیز خوشبین بوده و از زندگی لذت می برید.
خاکستری:
انتخاب آن در وهله ی اول، نشان می دهد، به همه کس و همه چیز سوءظن دارید و از درآمد خود کمتر، خرج مینمایید ولی در برابر ناملایمات تحمل عجیبی دارید و اگر با تأمل آن را برگزیدید به توجه دیگران به خود، بی اعتنایید و تنفرتان از آن نشانه این است که غم پنهان دائمی احساس مینمایید و در درونتان احساس نارضایتی عمیقی وجود دارد.
سیاه:
اگر آن را بلافاصله انتخاب کردید بین آنچه هستید و آنچه میل دارید؛ بشوید، فاصله زیادی است. زندگی ناهمواری دارید، احساساتی هستید اما رازدار و مهربانید و اگر با تأمل آن را انتخاب کردید امور اسرارآمیز خود را جلوه می دهید و در صورتی که از رنگ مشکی متنفرید حتی به زندگی حیوانات هم علاقمندید.
سفید:
اگر سفید را بدون فکر انتخاب کردید، شخص حساسی هستید و در صورتی که با تأمل برگزیدید صفای باطن شما را می رساند و اگر از آن بدتان میآید موجب شگفتی است چون معمولاً کسی از آن بدش نمیآید!
پارهای از معانی روانشناسی و فیزیولوژی رنگها
خاکستری: گوشهگیری، عدم فعالیت و بی تفاوتی
آبی: نیاز به آرامش کامل و خشنودی خاطر و علاقه زیاد به دوستان و نزدیکان
سبز: پشتکار و استقامت، قدرت اراده، غرور و بلندپروازی
قرمز: داشتن آرزوهای بسیار، شور و شوق زندگی، تهور و قدرت اراده
زرد: پیشرفت بلامانع، امید به حل مشکلات زندگی
بنفش: روحیه شاعرانه و رومانتیک، دوستدار هنر و زیبایی، متکی بودن بر دیگران
قهوهای: نیاز شدید به آسایش جسمی و روحی، فعال، علاقه بسیار زیاد به خانواده
سیاه: بی علاقگی به زندگی، نفی هر چیز، بدبینی، ناباوری و لجاجت
رنگ درمانی chromo therapy با رنگهای اصلی
این روش گونهای درمان، با رنگهای گوناگون طیف نور است که هر کدام ویژگی خاص خود را داراست. هر رنگی طول موج مخصوص به خود دارد چون هر کدام از سطح انرژی معینی ساطع می شود. بدن انسان مداوم زیر نفوذ آنهاست. این ویژگی رنگ مثل صداست. صداها هم، طول موجهای متفاوتی دارند که انرژی خود را به ما انتقال میدهند و از این روست که صدای آرام به ما آرامش می دهد و صدای بلند ما را به هیجان میآورد.
رنگها در سلامت جسم روح و روان ما تأثیر گذارند و هر رنگ با توجه به طول موجش در نمودار انرژی رنگها جای ویژهای دارد. برای نمونه رنگ سرخ اعصاب را برانگیخته میکند. در حالی که رنگ سبز آرامبخش است.
رنگ سرخ در روند تکاملی بیماریهای پوستی مانند آبله، سرخک و مخملک تأثیر زیادی دارد. این موضوع را ایرانیان کهن تشخیص داده بودند و به اینگونه بیماران گوشزد می کردند که پردهای سرخرنگ در برابر پنجره خود آویزان کنند تا در برابر نور قرمز قرار گیرند تا دانههای آبله بدون چرک بهبود یابد و جایگاه جا مانده از دانهها، کوچک و ریز باشد.
آبی درمانی
رنگ آبی باعث احساس سرما می شود و برای درمان تب و التهابهای پوستی مؤثر است. در گذشته بیمار تبدار را با پارچه آبی کاملاً می پوشاندند و آبمیوه آبی رنگ مثل زغال اخته تجویز می شد. این رنگ سود می بردند. در کودکان بیش فعال و افراد عصبی، درمان با رنگ آبی روشن (آسمانی) بسیار مؤثر است. نور چراغ خواب یا رنگ آبی اتاق خواب، اعصاب را عمیقاً آرام کرده و انسان را به خواب ترغیب می کند. استفاده از شالگردن یا دستمال گردن آبی نیز همین تأثیر معجزه آسا را دارد. برای درمان روماتیسم و سردرد نیز مؤثر است.
با پوشیدن لباس به رنگ آبی به آرامش عمیق می رسید، همچنان که با لباس زرد به هیجان میآئید. البته پلیور آبی سیر تأثیر خنثی و ناخوشایندی دارد. آبی ضد درد، استراحت بخش و مسکن است به خصوص در دردهای عصبی و هیجانات و به خصوص برای وسواسیها، دیوانگان، تبداران و بی خوابها مفید است. نقش سرد کنندگی داشته و در آن تمایلات بهتر خالصانه می شوند.
رنگ با طراوت و شفافی است که نمی توان آن را در تنگنائی متمرکز ساخت کشش عضلانی را کاهش می دهد لذا برای فشار خون خوب و نیز آرامبخش نبض و تنفس است و باعث آرامش درونی و ضمیر باطن می شود. رنگی است محافظ، حساس، دقیق، جدی و تعدیل کننده. ترشح چرک را کاهش می دهد (آنتی سپتیک است) و بر روی روماتیسم اثر خوبی دارد و در معالجه سرطان مؤثر است و چون این رنگ احساس سرما را به وجود آورد قرار دادن دستمال آبی رنگ و یا تابش نور آبی بر موضع سوخته مفید است. از نظر احساسی رنگ آبی، آرام کننده تر از رنگ سبز است اما زیاد در معرض آن قرار گرفتن باعث ضعف و خستگی می شود. پشهها جاذب آبی و مگسها از آن گریزانند.
قرمز درمانی
این رنگ، باعث تحریک سرخرگها می شود و سلامتی و نشاط فراوان به دنبال دارد. در درمان سستی، بی حالی و افسردگی مؤثر است. با اینکه این رنگ نشاط آور است اما معمولاً افراد سرزنده و با نشاط، از آن بیزارند. در درمان بیماریها و مسمومیتهای خونی بسیار مؤثر است. پوشیدن لباسهای قرمز و یا روزانه 20 -15 دقیقه غرق تماشای رنگ قرمز خالص شدن در این بیماران بسیار مؤثر است. مسلولین اغلب تمایل زیادی به قرمز دارند و رنگ قرمز به سرعت نیروی حیات را به آنها بر میگرداند. در خونریزی های شدید، کم خونی، رنگ قرمز بسیار مفید است.
وقتی عصبی هستید هیچ گاه در جایی که رنگ قرمز وجود دارد، کار نکنید. از نظر روانی اگر افراد ملزم به تفکر و اندیشه درباره رنگ قرمز باشند، آزمایش نشان می دهد که این رنگ به طور قطعی روی سیستم اعصاب اثر میگذارد فشارخون را بالا برده تعداد تنفس و ضربان را زیاد می کند بنابراین رنگ قرمز محرک است و روی سیستم اعصاب مخصوصاً بخش سمپاتیک CNS مؤثر است. در حالی که رنگ آبی موجب کاهش فشار خون و کندی ضربان قلب و تنفس می شود. و آرامش را به همراه داشته و روی بخش پاراسمپاتیک سیستم عصبی خودکار مؤثر است.
در روانشناسی، این رنگ به معنای اعتماد به نفس است و در درمان ترس از آن بهره می گیرند.
اریش نویمان Erich Neumann روانشناس بزرگ گفته است که مجسمه خدایان قدیم به رنگ قرمز است که مفهوم زندگی و قدرت را می رساند. خدای تبتیها “کورکولا” Kurukulla به رنگ قرمز است.
زرد درمانی
زرد، در درمان افسردگی کارساز است و به عنوان درمان ضد افسردگی به کار میرود. معمولاً در این درمان بدن واکنشهای دفاعی چون سوزش چشم از خود بروز می دهد اما با همین تحریک چشم، سیستم عصبی نیز تحریک می شود و برای مقابله با افسردگی آماده می شود.
افراد عصبی و پر جنب و جوش که دچار حملههای عصبی می شوند نباید به مدت طولانی در معرض رنگ زرد باشند، چون هیجاناتشان دو چندان می شود. در کارهایی که نیاز به تفکر و خلاقیت دارد رنگ زرد مؤثر است این رنگ باعث افزایش فشار خون شده است و ضعف معده و کلیه را بهبود می بخشد و در درمان بیماریهای پوستی و برای شفاف کردن پوست مؤثر است.
نتیجه
در روانشناسی نوین، رنگها یکی از معیارهای سنجش شخصیت به شمار می رود چرا که هر رنگی باعث تأثیر خاص روحی و جسمی در فرد شده و نشانگر وضعیت روانی و جسمانی وی می باشد. این موضوع با توجه به پیشرفتهای دو دانش فیزیولوژی و روانشناسی، به اثبات رسیده است.
رنگهای طبیعت در ما تأثیر می گذارند و این آثار به گونهای ژرف و اجتنابناپذیر در جان و روح ما جایگزین می شود. بررسی اثرات روانشناختی رنگها با مراجعه به آزمایشها و کتابهای معتبری که درباره این شاخه از علم اپتومتری و روانشناسی نوشته شده است و مقایسه آنها با آیات و احادیث فراوانی که به مقتضای مجال، به تعدادی از آنها اشاره گردید، علاوه بر روشن شدن آثار شگرف رنگها بر جسم و روان ما، بر این نکته مهم نیز تأکید می نماید که نه تنها هیچ اختلاف و تباینی بین آموزههای واقعی دین و علم وجود ندارد بلکه در بسیاری از موارد در صورتی که منابع دسترسی ما به علوم گوناگون و علوم دینی و اخلاقی درست و بیشائبه و غرض باشد. کاملاً این دو با هم سازگار میباشند، جای تأسف است که علیرغم اینکه در بیش از هزار سال پیش بسیاری از تأثیرات رنگها در آیات و احادیث ما مشخص بود، حتی در حال حاضر نیز اطلاع چندانی از آنها نداشته و وامدار و مدیون منابع بیگانه هستیم. امید است که با همت و اراده ی جهادگران جبهههای علم و فضیلت، بتوانیم گام های استواری در خودکفایی علمی کشور برداریم.
در خاتمه از هر چه بگذریم سخن دوست بهتر است.
بیایید که رنگها را اعم از گرم و سرد، اصلی و فرعی و مستقل و غیر مستقل، رها کنیم و به رنگی واقعی در بیاییم... رنگ پاکی، رنگ عبادت، رنگ بی رنگی و رنگ خدا!
خدایا دلها و جانهای ما را به رنگ درخشان و نورانی خودت مزین فرما که هیچ رنگی برتر و زیباتر از رنگ الهی نیست.
“صِبْغَهًَْ اللّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَهًًْ؟!” که هیچ رنگی برتر از صبغه الله نیست.
قرآن کریم، سوره بقره، آیه 138
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست
ما به فلک میرویم عزم تماشا که راست؟
ما به فلک بودهایم، یار ملک بودهایم
باز همانجا رویم، جمله که آن شهر ماست
ما ز فلک برتریم، وز الملک افزونتریم
زیند و چرا نگذریم؟ منزل ما کبریاست
نوبت خانه گذشت، نوبت بستان رسید
صبع سعادت دمید، نوبت وصل و لقاست
ای خنک آن جان و دل، کو رهد از آب و گل
گر چه درین آب و گل، دستگه کیمیاست
ای خنک آن را که او رست ازین رنگ و بو
زانکه جزین رنگ و بو، در دل و جان رنگهاست
پینوشتها:
* اپتومتریست مدرس دانشگاه علم پزشکی اردبیل
فارغالتحصیل از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
عضو انجمن علمی اپتومتری ایران
مشاور ریاست دانشگاه و مسئول امور ایثارگران دانشگاه
منابع
ـ قرآن کریم ـ سوره بقره ـ آیه 65
ـ قرآن کریم ـ سوره بقره ـ آیه 138
ـ قرآن کریم ـ سوره بقره ـ آیه 187
ـ قرآن کریم ـ سوره آل عمران ـ آیات 106
ـ قرآن کریم ـ سوره زمر ـ آیه 60
ـ قرآن کریم ـ سوره مرسلات ـ آیه 33
ـ قرآن کریم ـ سوره روم ـ آیه 51
ـ قرآن کریم ـ سوره حدید ـ آیه 20
ـ قرآن کریم ـ سوره الرحمن ـ آیه 76
ـ قرآن کریم ـ سوره نحل ـ آیات 58
ـ قرآن کریم ـ سوره فاطر ـ آیه 17
ـ قرآن کریم ـ سوره انعام ـ آیه 99
ـ قرآن کریم ـ سوره یس ـ آیه 80
ـ قرآن کریم ـ سوره یوسف ـ آیات 43
ـ قرآن کریم ـ سوره حج ـ آیه 63
ـ قرآن کریم ـ سوره ق ـ آیه 7
ـ شرح نهجالبلاغه ـ ابن ابی الحدید ـ جلد 16 ـ ص 22
ـ بحارالانوار ـ علامه محمد باقر مجلسی ـ جلد 78 ـ ص 330
ـ بحارالانوار ـ علامه محمد باقر مجلسی ـ جلد 83 ـ ص 248
ـ حلیه المتقین ـ علامه مجلسی ـ چاپ سوم ـ 1378 ـ صص 9 ـ 10 و 16
ـ فیزیک پزشکی ـ دکتر عباس تکاور ـ 77 ـ نورپردازان ـ صص 96 ـ 93 ـ 16 ـ 54
ـ اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ـ شهید دکتر سید رضا پاک نژاد ـ چاپ اسلامیه ـ 1361 ـ ص 128 ـ 151 ـ جلد 18
ـ اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ـ شهید دکتر سید رضا پاکنژاد ـ جلد 5 ـ ص 172
ـ روانشناسی رنگها ـ دکتر ماکس لوشر ـ چاپ نوزدهم ـ 83 ص 7 ـ 8 ـ 17 ـ 18 ـ 19 ـ 20 ـ 21 ـ 25
ـ رنگها و طبیعت شفابخش آنها ـ کلاوس برندفلمار ـ شهناز آذرنیوش ـ چاپ دیبا ـ ص 25 ـ 24 ـ 36 ـ 43 ـ 66
ـ تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری ـ جلد 2 ـ ص 127
ـ فرات حیات ـ دبیرخانه هیأتهای مذهبی دانشجویی ـ صص 90، 86 و 91
ـ اتاق آبی ـ سهراب سپهری ـ سروش ـ تهران ـ 83 ـ ص 12 ـ 16 ـ 21 ـ 25
ـ شفا برای همیشه ـ امی و الیس بیل هنکین ـ مترجم علی غفوری ـ زمستان 77 صص 41 ـ 42
ـ اصول روانشناسی مان ـ جلد اول ـ نرمان ل. مان ـ ترجمه دکتر ساعتچی ص 543
ـ کویر ـ دکتر علی شریعتی ـ صص 208 ـ 209
مجموعه مقالات همایش ملی قرآن و علوم طبیعی، تهیه و تنظیم دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، زیر نظر بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، تهران، موسسه انتشاراتی بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه و انتشارات سخن گستر، چاپ یکم ـ زمستان 1385.