»» رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی با پایداری هیجانی (1)
رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی با پایداری هیجانی (1)
چکیده
یکی از موضوعات عرصه مناسبات مذهب با سلامت روان و مؤلفه های شخصیت، توجه به نوعی جهت گیری دینی است که به بهزیستی روانی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه و ابعاد جهت گیری مذهبی و پایداری هیجانی در پایان دوره نوجوانی می باشد.
نمونه آماری این پژوهش 295 نفر؛ (168 دختر و 127 پسر)از دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهرستان قم می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. تمامی آزمودنی ها با دو پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت و شخصیت NEO مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته های پژوهشی نشان داد که بین پایداری هیجانی و جهت گیری مذهبی رابطه معناداری وجود دارد؛ به این صورت که بین جهت گیری مذهبی درون سو با ناپایداری هیجانی رابطه عکس، و بین جهت گیری مذهبی برون سو با ناپایداری هیجانی رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین هرچه جهت گیری مذهبی افراد برونی تر می شود، پایداری هیجانی آنها پایین تر می رود. در این جامعه آماری، افراد کمتر متصف به دین گریزی هستند و کمتر افرادی به جهت گیری مذهبی نامتمایز متصف می باشند.
کلید واژه ها: جهت گیری مذهبی، مذهب درون سو، مذهب برون سو، پایداری هیجانی
مقدمه
از جمله ابعاد گسترده شخصیت، ثبات و پایداری هیجانی در برابر ناپایداری هیجانی می باشد. داشتن احساسات و هیجانات منفی همچون ترس، غم، برانگیختگی، خشم، احساس گناه، احساس کلافگی دائمی و فراگیر، اساس ناپایداری هیجانی را تشکیل می دهند. فردی که ازلحاظ هیجانی ناپایدارترباشد، احتمال بیشتری وجود دارد که دارای باورهای غیرمنطقی بوده و قدرت کمتری در کنترل تکانه ها داشته باشد و درجه انطباق ضعیف تری با دیگران و محیط از خود نشان دهد. (1)البته در زندگی همه ما، موقعیت هایی وجود دارد که چنین احساسات منفی را تجربه می کنیم، اما اگر این حالات به صورت اختلال های روانی درآیند، نوع، تعداد، شدت و طول مدت آنها به حدی می رسند که به جریان بهنجار زندگی وسلامت روانی فرد آسیب می رسانند. (2)در مقابل، افرادی که در شاخص عصبیت یا روان نژندی نمره پایینی دارند، از نظر عاطفی افراد باثباتی به شمار می روند. این افراد معمولاً آرام، دارای خلقی یکنواخت و راحت بوده و به آسانی می توانند بدون برآشفتگی و مشکل رفتاری باموقعیت های سخت رو به رو شوند. (3)به نظر می رسد، پایداری هیجانی به عنوان یک شاخص سلامت روانی مد نظر قرار گرفته است.
یکی از موضوعاتی که از دیرباز در حوزه مطالعات و تحقیقات روان شناسی برای کنترل هیجانات منفی و فراهم آوردن سلامت روان مطرح بوده، بررسی تاثیرات دینداری و معنویت گرایی می باشد. درحال حاضر مطالعات نسبتاً قابل توجهی وجود دارد که چگونگی تاثیر دین داری و معنویت را بر سلامت جسمی و روانی مد نظر قرار می دهند. (4)
در اولین تحقیقات نظام مند آماری در حوزه روان شناسی دین، فرانسیس گالتون (1872) مشهورترین کار خود را درباره تاثیر عینی نیایش حاجتمندانه انجام داد. (5)ازاین پس، تحقیقات درحوزه تاثیرات دینداری و موضوعات همبسته بادین ادامه یافت و منجر به تولید نظریات بسیار واحیاناً با نتایج متفاوت گردید. روبرت امونز(1999)معتقد است که دین تا حدودی به این علت که یکپارچگی شخصیت را فراهم می سازد، موجب افزایش بهزیستی می گردد. (6)بابایی و همکاران (1383)ازآموزش مجموعه معارف و فرائض دینی (نماز، روزه، مناجات)وتاثیر آن در جهت تسکین(کاهش)افسردگی بهره بردند و به این نتیجه رسیدند که 55 درصد ازافرادی که در این بررسی شرکت کرده بودند، پس از انجام عبادت ها احساس آرامش بهتری داشتند. یافته های دیگری نیز حاکی ازارتباط معناداری میان نگرش مذهبی وسلامت روانی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان بوده است. (7)در پژوهشی که بهرامی احسان و تاشک (1383)رابطه میان جهت گیری مذهبی و سلامت روان را مورد مطالعه قرار دادند، میان جهت گیری مذهبی و اختلالات روانی، همبستگی منفی به دست آمد.
بااینکه بسیاری ازمطالعات و پژوهش ها نشان داده اند که بین دین داری و بهزیستی روان شناختی رابطه وجود دارد، اما تحقیقات روان شناسان یک رابطه مطلق وساده رامیان دینداری و بهزیستی به دست نداده است، بلکه این تحقیقات یافته های ناهمسان را ارائه می دهند. مثلاً آرگیل(1999)نشان داده است که ارتباط میان بهزیستی و دین داری در زنان معمولاً قوی تر از مردان است و یا این ارتباط در میان امریکایی های آفریقایی تبار قوی تر از سفید پوستان است. حتی سن نیز می تواند عاملی تعیین کننده باشد، به طوری که مک فادن(1995)ارتباط بین دینداری و بهزیستی را در افراد مسن به طور معمول، قوی تر یافته است. (8)
در رابطه با ناهمسانی این یافته ها، یک فرضیه این است که عوامل متفاوتی به چگونگی تاثیر دینداری و بهزیستی روانی کمک می کند. بنابراین، یافته های ناهمسان ضرورتاً ارتباط میان بهزیستی و دینداری را نفی نمی کنند، بلکه موقعیت هایی را مشخص می کنند که ارتباطات در آنها قوی تر است. ازجمله باید بین نوعی از جهت گیری دینی، که به سلامت روان کمک می کند و نوعی که در بهزیستی کمتر تاثیر دارد یا ندارد، تفاوت قائل شد. یکی از نخستین تلاش ها در این زمینه، اقدامات گوردون آلپورت است. وی به شیوه های گوناگون کاربرد دین در زندگی افراد، علاقمند بود و برای کمک به فهم و ارزیابی این تفاوت ها، مفاهیم دین داری درونی وبیرونی و مقیاس جهت گیری دینی رابر همین اساس ابداع نمود. از آن پس، چنین نگرشی به جهت گیری مذهبی در مطالعات و تحقیقات مورد توجه قرار گرفت. مثلاً، باتسون و همکارانش یافته های 115 مطالعه در مورد همبستگی میان دینداری و بهداشت روانی را تجزیه و تحلیل کردند ودریافتند که 37 مورد ازاین مطالعات، نشان دهنده همبستگی مثبت این دو و 47 مورد، نشان از ارتباط منفی دارد و 31 مورد نیز هم هیچ گونه همبستگی نشان نداند. این پژوهشگران، نتایج این مطالعات را به صورت جداگانه ای برای دینداری درون سو و برون سو تحلیل کردند. نتایج تحلیل 115 مطالعه باتسون و همکاران برای دینداری درون سو و برون سو نشان داد که نگرش مذهبی درون سو با بهداشت روانی همبستگی دارد، اما نگرش مذهبی برون سو غالباً با بهداشت روانی، همبستگی منفی دارد. (9) احسان بهرامی و همکاران(1384)نیزدریک مطالعه، که رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی(جهت گیری مذهبی، سازمان نایافتگی مذهبی، ارزنده سازی مذهبی وکامجویی)وابعاد مختلف سلامت-اختلال روانی بررسی کردید، به این نتیجه رسیدند که ابعاد مختلف جهت گیری مذهبی الگوی منسجمی را برای تبیین شاخص های کلی اختلالات روانی مطرح می سازند. (10)
به نظر می رسد، مناسبات مذهب و سلامتی، واجد ملاحظاتی پیچیده وچندبعدی است که تحقیقات در این قلمرو نیازمند غنای بیشتری است. یکی ازموضوعات این عرصه توجه به نوعی ازجهت گیری دینی است که به بهزیستی روانی کمک می کند، در برابر نوعی که در بهزیستی کمتر تاثیر دارد یا ندارد. چنانچه گونه ای خاص از جهت گیری مذهبی با پایداری هیجانی رابطه مثبت نشان دهد، احتمالاً می توان بااستفاده ای مفاهیم وآموزه های مرتبط با آن، سبک های تربیتی را، که منتج به پایداری هیجانی بالاتر درکودکان می شود، سازمان دهی کرد. به علاوه، اهمیت ناپایداری هیجانی(شامل اضطراب، خشم، افسردگی، هوشیاری به خویشتن، تکانشوری وآسیب پذیری از استرس)، به عنوان یک عامل شخصیت، در سنین گذار از نوجوانی به جوانی بر ضرورت این پژوهش افزوده است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی و پایداری هیجانی در پایان دوره نوجوانی می باشد.
روش و ابزار پژوهش
پژوهش حاضرازنوع پژوهش توصیفی همبستگی است که رابطه بین جهت گیری مذهبی و پایداری هیجانی را مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تعداد 8051 دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهرستان قم تشکیل داده اند که از هر چهار منطقه آموزش و پرورش شهرستان قم، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای پنج آموزشگاه در مقطع پیش دانشگاهی انتخاب شد. در هر آموزشگاه نیز به تناسب تعداد کلاس ها، یکی الی دو کلاس به روش خوشه ای انتخاب شده و پرسش نامه ها در بین دانش آموزان آن کلاس ها منتشر و پس از تکمیل جمع آوری شد. نمونه آماری این پژوهش 295 نفر، شامل 168 دانش آموز دختر(56/94)و 127 دانش آموز پسر (43/06)می باشد. دانش آموزان در جریان این تحقیق قرار گرفتند و تاکید شد به غیر از جنسیت و سن، مشخصات فردی دیگری را در پرسش نامه ننویسند. میانگین سنی جامعه آماری 18/53 سال بود.
به منظور بررسی ابعاد جهت گیری مذهبی و پایداری هیجانی، به ترتیب از دو مقیاس زیر استفاده شده است:
1. مقیاس جهت گیری مذهبی: (11) این مقیاس 20 ماده دارد که برای فهم و ارزیابی دین داری درونی و بیرونی به کارمی رود. به اعتقاد آلپورت افرادی که فعالیت های دینی شان بیرونی است، دین را به عنوان ابزاری برای اهداف شخصی و اجتماعی مورد استفاده قرار می دهند. در مقابل دین داری درونی، بدون لحاظ منافع اجتماعی که ممکن است برای فرد حاصل شود، سبکی از دین داری را برای به دست آوردن احساس معنی و هدف شامل می شود. آلپورت وراس (1967)باافزودن دو مقوله ی اضافی، جهت گیری مذهبی را به یک سنخ شناسی چهار قسمتی گسترش دادند. دو مقوله ی اضافی عبارتند از:دین مداری نامتمایز؛ (12)یعنی نمرات بالای همزمان در درونی و بیرونی. و دین گریزی نامتمایز؛ (13)یعنی نمرات پایین همزمان در درونی و بیرونی. (14)بنابراین، به وسیله این مقیاس می توان چهار سنخ از جهت گیری مذهبی را شناخت:دینداری درون سو، دینداری برون سو، دین مداری نامتمایز و دین گریزی نامتمایز. این مقیاس درایران، توسط جان بزرگی(1387)ترجمه و بر روی 45 نفر دانشجوی دانشگاه های تهران اجرا و اعتبار آن با ضریب آلفای کرونباخ 0/737 محاسبه گردید. (15)
2. پرسش نامه پنج عاملی شخصیت NEO- FFI : این پرسش نامه فرم کوتاه شده آزمون NEO PI-R(NEO personality inventory - Revised(است که ویژگی های نابهنجار شخصیت را می سنجد. مقیاس اول (N (16))، ثبات هیجانی و دربر گیرنده اضطراب، خشم و کینه، افسردگی، حساسیت، تکانشوری و آسیب پذیری می باشد. مقیاس دوم (E (17))، برون گرایی و دربرگیرنده صمیمیت، جمع گرایی و ... ؛ مقیاس سوم (O (18))، بازبودن به تجربه و دربرگیرنده تخیل، زیباشناسی و ... ؛ مقیاس چهارم (A (19)) توافق دربرگیرنده اعتماد، سادگی و ...؛ ومقیاس پنجم (C (20))، وجدانی بودن و دربرگیرنده شایستگی، نظم و ... می باشد. بر خلاف آزمون های شخصیتی رایج در محدوده ی روان شناسی بالینی، که بر آسیب شناسی تاکید دارند، مجموعه NEO PI-R به بررسی ویژی های سالم شخصیت می پردازد. هدف عمده آن بررسی بافت شخصیت است. اگر چه هدف از ساخت این آزمون، بررسی ابعاد سالم شخصیتی است، اما برای اهداف بالینی نیز مناسب است و شواهد پژوهشی به دست آمده حاکی از کارآمد بودن این آزمون در اهداف بالینی می باشد. اعتبار این آزمون برای فرم NEO PI-R، توسط کاستا و مک ری، در یک نمونه آمریکایی به دست آمد. ضرایب آلفای کرونباخ برای مقیاس های این آزمون برابر بود با: C=0/90,N=0/92, E=0/89, O=0/87, A=0/86 . حق شناس (1378) نیز بر روی نمونه 502 نفری جمعیت شیراز به نتایج مشابهی رسید. ضریب آلفای کرونباخ برابر بود با: (N=0/81, E=0/71, O=0/57, A=0/71, C=0/83. (21)
NEO-FFI نوع 60 ماده ای NEO PI-R است که برای ارزیابی مختصر و سریع پنج عامل اصلی شخصیت طراحی و در این پژوهش از آن استفاده شده است. این آزمون از پنج مجموعه 12 جمله ای مربوط به هریک از شاخص های بیان شده تشکیل شده است. در این فرم، ضرایب آلفای کرونباخ برای شاخص های C,A, O, E, N توسط کاستا و مک ری به ترتیب 0/86، 0/77، 0/73، 0/68، 0/81 به دست آمد. برای نمونه ایرانی این فرم، همان جمله های انتخاب شده توسط کاستا و مک ری به کار برده شدند که در آزمون NEO PI-R ایرانی قرار داشتند. (22)
آزمودنی ها ابتدا پرسش نامه جهت گیری مذهبی را دریافت کردند. پس از قرار گرفتن توضیحات لازم و دستورالعمل اجرای آن، فرم ها را تکمیل نمودند. سپس، فرم پرسش نامه شخصیت NEO راتحویل گرفته وتکمیل کردند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون با نرم افزار( SPSS (version 11. 0,SPSS Inc, USA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
پی نوشت ها :
* دانش آموخته حوزه و دانش پژوه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی.
** استادیار پژوهش گاه حوزه و دانشگاه.
1. ر. ک: حسن حق شناس، طرح پنج عاملی ویژگی های شخصیت، راهنمای تفسیر و هنجارهای آزمون های NEO PI-R و NEO-FFI
2. پریرخ دادستان، روان شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، ص 269.
3. حسن حق شناس، همان، ص17.
4. C. f. compton c. William, USA: An Introduction In Positive Psychology.
5. ولف، روانشناسی دین، ترجمه دهقانی، ص300.
6. C. f. compton c. William, Ibid.
7. ر. ک: هادی کجباف نژاد؛ صدیقه اعتباری، «بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و سلامت روانی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان»، دانشگاه آزاد اسلامی، ش27.
8. Ibid. C. f. compton c. William,
9. مسعود آذربایجانی، مهدی موسوی اصل، درآمدی بر روان شناسی دین، ص 153.
10. هادی بهرامی احسان و همکاران، رابطه بین ابعاد جهت گیری مذهبی، سلامت روانی و اختلال های روان شناختی، ص41.
11. Extrinsic- intrinsic religious orientation.
12. Indiscriminately religiousness.
13. Indiscriminately anti religiousness.
14. . IbidC. f. compton c. William,
15. مسعود جان بزرگی، «جهت گیری مذهبی و سلامت روان»، پژوهش در پزشکی، ش4، ص347.
16. Neuro ticism.
17. Extraversion.
18. Openness to experience.
19. Agreeableness.
20. Conscientiousness.
21. حق شناس، همان، ص84.
22. حق شناس، همان، ص131.
منبع: نشریه روان شناسی و دین شماره 11
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خشایار ( سه شنبه 90/12/2 :: ساعت 5:59 عصر )
»» رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی با پایداری هیجانی (2)
رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی با پایداری هیجانی (2)
تجزیه و تحلیل
در این مطالعه، میانگین ناپایداری هیجانی 23/67±7/67 بوده است. نمره های بالاتر نشانگر میزان ناپایداری هیجانی بیشتر می باشد. همچنین میانگین جهت گیری مذهبی درون سو 26/40±4/09 و میانگین جهت گیری مذهبی برون سو برابر با 26/20±4/14 بوده است (جدول شماره 1) . جدول شماره 2 نیز بیانگر میانگین و انحراف معیار مربوط به نمره های ناپایداری هیجانی، جهت گیری درون سو و جهت گیری برون سو، به تفکیک جنس زن و مرد می باشد.
یافته ها نشان می دهند که بین پایداری هیجانی و جهت گیری مذهبی رابطه معناداری وجود دارد. به این صورت که بین جهت گیری مذهبی درون سو با ناپایداری هیجانی رابطه عکس، و بین جهت گیری مذهبی برون سو با ناپایداری هیجانی رابطه مستقیم وجود دارد. همان گونه که در جدول شماره 3 نشان داده شده است، هرچه سطح جهت گیری مذهبی افراد درونی تر می شود، پایداری هیجانی آنها بالاتر می رود. ضریب همبستگی دو متغیر جهت گیری مذهب درون سو و ناپایداری هیجانی 0/204 -(P<0/0001) می باشد. همچنین هرچه سطح جهت گیری مذهبی افراد برونی تر می شود، پایداری هیجانی آنها پایین تر می رود. ضریب همبستگی دو متغیرجهت گیری مذهبی برون سو و ناپایداری هیجانی 0/224-(P<0/0001)می باشد.
(**)همبستگی در سطح 0/01 در آزمون دو سویه معنادار است.
همچنین تعداد 4 نفر از نمونه آماری این پژوهش، با داشتن نمره های پایین تر از یک انحراف استاندارد دردو متغیرجهت گیری مذهبی درون سو و برون سو-همان طور که در ابزار پژوهش گذشت-دارای جهت گیری مذهبی از نوع دین گریزی می باشد. تعداد 15 نفر باداشتن نمره های بالاتر از یک انحراف استاندارد، در دو متغیر جهت گیری مذهبی درون سو و جهت گیری مذهبی برون سو، دارای جهت گیری از نوع دین مداری نامتمایز می باشند(جدول شماره 4). این فراوانی، تعداد قابل توجهی برای تحلیل آماری به هدف بررسی رابطه ابعاد دین گریزی و دین مداری نامتمایز با پایداری هیجانی نمی باشد.
هنگامی که داده های این پژوهش به تفکیک جنسیت مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت، این نتیجه به دست آمد که پایداری هیجانی و جهت گیری مذهبی درون سو در بین مردان ازهمبستگی بالاتری نسبت به زنان برخوردار است. ضریب این همبستگی در میان مردان برابر 0/247(P<0/005)و در میان زنان برابر با 0/171 (P<0/027)می باشد (جدول شماره 5). درحالی که، میانگین جهت گیری مذهبی درون سو در بین گروه زنان (26/86) بالاتر از مردان (25/78) است (به جدول شماره 2 نگاه کنید). براساس جدول شماره 6، این تفاوت در سطح آلفا =0/05 معنی دار است. اما همبستگی میان پایداری هیجانی و جهت گیری مذهبی برون سو در بین زنان، از ضریب بالاتری برخوردار است. ضریب همبستگی درمیان زنان برابر با 0/244(P<0/001)و در میان مردان برابر 0/201(P<0/024)می باشد.
(**)همبستگی در سطح آلفا برابر 0/01 در آزمون دو سویه معنادار است.
(*)همبستگی در سطح آلفا برابر 0/05 در آزمون دو سویه معنادار است.
از یافته های دیگر این پژوهش این است که در سه متغیر اندازه گیری شده(ناپایداری هیجانی، جهت گیری مذهبی درون سو و جهت گیری مذهبی برون سو)، میان گروه های آموزشی جامعه آماری(گروه آموزشی ریاضی و فنی، علوم تجربی وعلوم انسانی)تفاوت معنادار وجود ندارد. برای تشخیص معناداری میان میانگین ها از آزمون تحلیل واریانس یکراهه (ANOVA)استفاده شد. بر پایه این روش، می توان معلوم کرد که تفاوت های مشاهده شده بین میانگین ها حاصل شانس است یا نتیجه تاثیر متغیرهای دیگر است؟ از جمله شرایط استفاده ازروش تحلیل واریانس یکراهه، این است که از هر کی از جامعه های مورد مطالعه، نمونه ای تصادفی انتخاب شود که این شرط در پژوهش حاضر رعایت شده است. اما تحلیل واریانس یکراهه نسبت به تخطی از دو شرط دیگر یعنی وجود توزیع نرمال برای متغیرها در جامعه مورد مطالعه و یکسان بودن تغییرپذیری نمره ها در جامعه های مورد مطالعه مقاوم می باشد. (1)یافته های مربوط را در جداول 7 و 8 ملاحظه می کنید.
بحث و نتیجه گیری
یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که بین پایداری هیجانی و جهت گیری مذهبی رابطه وجود دارد؛ هرچه جهت گیری مذهبی بیرونی تر می شود نا پایداری هیجانی فرد بیشتر می شود. به عبارت دیگر، هرچه جهت گیری مذهبی افراد درونی تر می شود، پایداری هیجانی بیشترمی شود. این یافته ها با نتایج پژوهش های پیشین که درمقدمه به آن اشاره شد، هماهنگ است.
بسیاری از مطالعات و پژوهش ها نیز اجمالاً نشان داده اند که بین دین داری و بهزیستی روانی رابطه وجود دارد. اما همان گونه که گذشت، تحقیقات روان شناسان یک رابطه مطلق و ساده را میان دینداری و بهزیستی به دست نداده است، بلکه این تحقیقات یافته های ناهمسان را ارائه می دهند. یافته های ناهمسان ضرورتاً ارتباط میان بهزیستی و دینداری را نفی نمی کنند، بلکه مواردی را مشخص می کنند که ارتباطات در آنها قوی تر است. مانند ارتباط قوی تر جهت گیری مذهبی درون سو، در مقابل جهت گیری مذهبی برون سو می باشد. درهمین موضوع، موقعیت های متفاوت موجب نتایج مختلف گردیده است از جمله این که ارتباط پایداری هیجانی با جهت گیری مذهبی درون سو در مردان قوی تر از زنان می باشد.
برای درک بهتر از یافته ها، به ماهیت ابعاد جهت گیری مذهبی از دیدگاه آلپورت می پردازیم. به اعتقاد آلپورت، افرادی که فعالیت های دینی شان بیرونی است، دین رابه عنوان ابزاری برای اهداف شخصی و اجتماعی مورد استفاده قرار می دهند. بنابراین، دین داری بیرونی«عبارت است ازدین آسایش و قرارداد اجتماعی، رویکردی خودخواهانه و ابزاری که منافعی برای فرد به ارمغان می آورد». به عنوان نمونه، افراد دینداری بیرونی ممکن است برای مشاهده شدن توسط دیگران، برای افزایش اعتبار در جامعه یا برای انطباق با انتظارات جامعه در مراسم های مذهبی ظاهر شوند. اما دین داری درونی، سبکی از دین داری است که فرد برای به دست آوردن احساس معنی و هدف در زندگی بدان تمایل دارد. بدون اینکه منافع اجتماعی راکه به واسطه دینداری برایش حاصل می شود در نظر بگیرد. به اعتقاد آلپورت، تنها دین داری درونی با سلامت روانی ارتباط مثبت دارد. (2)
علاوه بر تایید فرضیه اصلی، یافته های پژوهش حاضرنشان می دهد که درجامعه آماری مورد نظر، افراد کمتر متصف به دین گریزی (نمرات پایین در هر دو جهت گیری درون سو و برون سو)هستند. همچنین کمتر افرادی به جهت گیری مذهبی نامتمایز(نمرات بالا در هر دو جهت گیری درون سو و برون سو)متصف می باشند. این یافته تاییدی است بر تقسیم جهت گیری مذهبی به دو بعد اصلی یعنی درون سو و برون سو.
نوجوانان در سنین 18 سالگی به مدت دو سه سال در آموزشگاه ها مشغول تحصیل هستند: گروهی دررشته علوم انسانی، گروهی در رشته علوم تجربی و رشته ریاضی و علوم فنی. پژوهش حاضر نشان می دهد که جهت گیری مذهبی نوجوانان، دست کم درجامعه آماری مدنظر تحت تاثیر نوع رشته تحصیلی قرار ندارد.
از محدودیت های پژوهش حاضر می توان به محدودیت ابزار سنجش جهت گیری مذهبی اشاره نمود. ابزار به کار رفته در اینجا در پژوهش هایی مورد انتقاد قرار گرفته است. دراین راستا، به در آمیختگی تعهد مذهبی و پیامدهای مذهبی و نیز ضعیف بودن چارچوب مبدا درونی و بیرونی که آلپورت مطرح کرده است، اشاره شده است. (3)
از نظر قرآن کریم، «امن»از خواص و آثار ایمان است. البته به شرط اینکه ایمان به وسیله ظلم پوشیده نشود. ظلم نیز به معنای مطلق چیزهایی است که برای ایمان مضر بوده و آن را فاسد می کند. (4)این معنا در آیه 82 سوره انعام آمده است:«الَّذی آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا ایمانَهُم بِظُلمٍ اولئکَ لَهُمُ الامْنُ و َهُمْ مُهْتَدون». واژه امن برای حالت فراگیر آرامشی به کار می رود که خالی از هرگونه نگرانی، ترس و اضطراب باشد . (5)این حالت که ویژگی سعادت و کرامت انسان است ، در هر کسی، وابسته به درجه عبودیت وی می باشد. (6) به هر میزان که ایمان قلبی فرد درونی تر شود و عمل و عبادت وی خالص گردد، به همان میزان حالت امن برایش ایجاد می شود. همچنین در آیه 29 سوره رعد می فرماید: «الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَاب»؛ کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام می دهند، طوبی نصیبشان می شود. طبق برخی ازنقل ها، طوبی به معنای فرح و روشنی چشم است. (7)
البته این فرح همان حالت سکون و آرامش فراگیری است که فرد را از هیجانات منفی و ناپایدار دور می سازد. طبق بیان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام، این حالت نتیجه حالت خویشتنداری است که درعین حال به نیرومندی در دین مرتبط است. اولین ویژگی کسانی که خویشتندار هستند (متقین)، این است که دینداری در آنها به طور نیرومندی درونی شده و در نتیجه ایمانشان پر از یقین است. (8)هنگامی که صفات این گروه ازانسان ها رادر بیان حضرت بررسی می کنیم، بااین مفاهیم مواجه می شویم:نرمخویی، دوراندیشی ، عالم وبردبار، میانه رو درتوانگری ، آراسته در تهیدستی، بردبار در سختی ها، پرهیزکننده ازطمع ورزی، دارای آرزوهای نزدیک، دارای نفس قانع، کم خوراک، نداشتن شهوت در انحراف، خشم فروخورده، عفو کننده در برابر کسی که به او ستم کرده و بخشنده در برابر کسی که او را محرم ساخته، پیوند خورده با کسی که قطع ارتباط کرده، کنترل کننده زبان نسبت به سخن زشت، نرم گفتار، سپاسگزار در خوشی ها و . . . . (9)روشن است که اینها صفاتی هستند مبتنی بر حالتی ساکن و پایدار در هیجانات و عاطف، که در ضمن رفتارهای تکانه ای را در فرد کنترل می کند.
در پایان، می توان گفت که مذهب می تواند چارچوبی را برای نظام روان شناختی فرد فراهم کند که او را از طریق تقویت نیروی خویشتنداری به حالتی پایدار در عواطف و هیجاناتش سوق دهد. همچنین چنانچه باورها، اعتقادات و مناسک مذهبی به شکل درونی در ساختار روانی افراد قرار گیرد، می تواند دست کم وحدت یافتگی فرد را تضمین کند و سلامت روانی وی را فراهم نماید.
پی نوشت ها :
* دانش آموخته حوزه و دانش پژوه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی.
** استادیار پژوهش گاه حوزه و دانشگاه.
1. حیدرعلی هومن، استنباط آماری در پژوهش رفتاری، ص348.
2. Ibid. C. f. compton c. William, P208.
3. مسعود جان بزرگی، همان، ص349.
4. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج7، ص202-200.
5. انّ الاصل الواحد فی هذه المادّه: هو الامن و السکون و رفع الخوف و الوحشه ی و الاضطراب (مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ج1، ص150، 1360)
6. همان، ج1، ص 193.
7. همان، ج11، ص357.
8. فَمِنْ عَلَامَةِ احَدِهِمْ انَّک َ تَرَی لَهُ قُوَّةً فِی دینٍ وَ حَزْماً فِی لِینٍ وَ ایمانَاً فِی یَقینٍ وَ حِرصاً فِی عِلْمِ وَ عِلْماً فِی حِلْمٍ وَ قَصْداً فِی غِنیً وَ خُشوعاً فِی عِبادَةٍ وَ تَجَمُّلاً فِی فَاقَةٍ وَ صَبْراً فِی شدَّةٍ وَ طَلَباً فِی حَلالٍ و نَشاطاً فِی هُدیً وَ تَحَرُّجاً عَنْ طَمعَ. . . (نهج البلاغه، خطبه متقین)
9. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص407-404.
منابع:نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، خوشرو، 1381.
آذربایجانی، مسعود و موسوی اصل، مهدی، درآمدی بر روانشناسی دین، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سمت، 1387.
بابائی غلامرضا و همکاران، تاثیر آموزش فرهنگ دینداری بر میزان افسردگی، فصلنامه ی حیات، سال دهم، ش23، 1383.
بهرامی احسان، هادی و همکاران، «رابطه ی بین ابعاد جهت گیری مذهبی، سلامت روانی و اختلال های روان شناختی»، روان شناسان ایرانی، سال دوّم، ش5، 1384.
بهرامی احسان، هادی؛ تاشک، آناهیتا، «ابعاد رابطه جهت گیری مذهبی و سلامت روانی و ارزیابی مقیاس جهت گیری مذهبی»، روان شناسی و علوم تربیتی، ش69، 1383.
جان بزرگی مسعود، بررسی اثر بخشی روان درمانگری کوتاه مدت با و بدون جهت گیری مذهبی بر مهاراضطراب و تنیدگی، پایان نامه دکتری، تهران، دانشگاه تربیت مدرس، 1378.
جان بزرگی، مسعود، جهت گیری مذهبی و سلامت روان، تهران، دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، دوره 31، شماره 4، 1386.
حق شناس، حسن، طرح پنج عاملی ویژگی های شخصیت، راهنمای تفسیر و هنجارهای آزمون های NEO PI-R و NEO-FFI, شیراز، دانشگاه علوم پزشکی، 1385.
دادستان، پریرخ، روان شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، تهران، سمت، 1383.
طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم، 1417ق.
کجباف نژاد، هادی؛ اعتباری، صدیقه، «بررسی رابطه نگرش مذهبی و سلامت روانی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان»، دانشگاه اسلامی، ش27، 1383.
مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360.
هومن، حیدرعلی، استنباط آماری در پژوهش رفتاری، تهران، پارسا، 1373.
Compton C. William. USA: An Introduction In positive psychology , 2005.
Linley , p. Alex, Joseph, Stephen.USA: positive psychology in practice, 2004.
Wulff, David, M. editor. psychology of Religion: classic and contemporary , Johr Wiley & Sons Inc. 1997.
منبع: نشریه روان شناسی و دین شماره 11
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خشایار ( سه شنبه 90/12/2 :: ساعت 5:57 عصر )
»» بررسی رابطه رضامندی زناشویی (بر اساس معیارهای دینی) با ثبات هیجا
بررسی رابطه رضامندی زناشویی (بر اساس معیارهای دینی) با ثبات هیجانی (1)
چکیده
این مقاله با رویکرد تحلیلی به بررسی رابطه رضامندی زناشویی می پردازد. با ثبات هیجانی. با توجه به هدف پژوهش، 110 نفر از دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس ره با روش تصادفی خوشه ای انتخاب و دو پرسش نامه ی رضامندی زناشویی اسلامی و پرسش نامه پنج عاملی شخصیتی NEO- FFI توسط آنان پاسخ داده شد. نتایج پژوهشی به کمک روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج نشان می دهد که بین رضامندی زناشویی و ثبات هیجانی رابطه معناداری وجود دارد. این بدان معنا است که هر قدر نمره رضامندی زناشویی افراد بالا باشد، نمره روان آزرده خویی پایین بوده و افراد از ثبات هیجانی بالاتری برخوردار هستند.
حاصل پژوهش اینکه بین رضامندی زناشویی و ثبات هیجانی رابطه وجود دارد.
کلیدواژه ها:رضامندی زناشویی، ثبات هیجانی، مقیاس رضامندی زناشویی
مقدمه
کسی که ازدواج می کند انتظار دارد زندگی او با خوشبختی و رضایت همراه شده و از هر لحظه زندگی خود لذت ببرد. از این رو، آنچه از خود ازدواج مهم تر است، موفقیت در ازدواج یا رضامندی در بین زوجین است. (1)رضامندی زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر از ازدواج با یکدیگر و با هم بودن احساس شادمانی و رضایت دارند. (2) برخی دیگر از تعاریف برونداد ناشی از مجموعه ای از عوامل نظیر حل تعارض موفقیت آمیز، یا موفقیت در فعالیت های مرتبط با شادکامی در فرآیند ازدواج را به عنوان تعریف رضامندی زناشویی عنوان می کنند. (3)
رضایت زناشویی فرایندی است که در طول زندگی زوجین به وجود می آید؛ زیرا لازمه ی آن، انطباق سلیقه ها، شناخت ویژگی های شخصیتی، ایجاد قواعد رفتاری و شکل گیری الگوهای مراوده ای است. (4)به نظر می رسد، زوجین دارای رضامندی و سازگار در حیطه های مختلف زندگی، با همدیگر توافق دارند. این چنین زن و شوهرهایی از نوع و سطح روابط کلامی و غیرکلامی شان راضی اند، روابط جنسی شان را لذت بخش و ارضا کننده می دانند، پایبندی های مذهبی مشترکی دارند، مسائل مالی شان را به خوبی برنامه ریزی و مدیریت می کنند، در تعارض و اختلاف نظرها، مصلحت زندگی و خانواده را بر مصلحت خود ترجیح داده و از انعطاف پذیری بالایی برخوردارند، از نوع و کیفیت گذران اوقات فراغت و رفت و آمد با اقوام و دوستان رضایت دارند و نهایتاً، در تعداد و نوع تربیت فرزندان با هم اشتراک نظر دارند.
آمار روزافزون طلاق، خشونت خانوادگی و اختلافات خانوادگی نشانگر آن است که رضایت زناشویی به آسانی قابل دستیابی نیست. (5)باتوجه به این مسئله که نارضامندی زناشویی و طلاق موجب بروز اختلال های جسمانی و روانی زوجین شده، (6)می تواند موجبات بزه کاری فرزندان را فراهم آورد (7)و در نهایت، از جانب خانواده های ناسالم، جامعه نیز آسیب خواهد دید، همه این امور محقق را وادار می کند تا در پی کشف مؤلفه های رضامندی زناشویی بوده، تا بتواند عوامل آن را شناسایی کند.
کارشناسان امور خانواده عوامل مختلفی را برای پربارسازی رابطه زناشویی و رضایت از زندگی زناشویی مطرح می کنند. برای مثال، رایان (1981)و شلینگر(1982)مؤلفه هایی چون رضایت از میزان عشق و علاقه، دوستی ها، ارضای جنسی، زمان صرف شده در خانه با بچه ها، کمک به همسر در خانه، دوستان و رفتار خویشان و بستگان، احترام متقابل، اعتماد، عشق، توجه، وفاداری و ارتباط متقابل را به عنوان عوامل مهم رضامندی نام می برند. (8)
یانگ (1991)و نلس (1991)نیز مؤلفه هایی همچون تفاهم در اهداف زندگی و نگرش های اخلاقی زن و شوهر، ارتباط با خویشان سببی و دوستان، قدردانی و حمایت ازهمسر را از جمله عوامل رضامندی زناشویی تلقی می کنند؛ همچنین کاسلو و دیگران (1994) معتقدند:زن و شوهرهایی که حسن تعلق و وابستگی شدید به هم دارند، از میزان رضامندی زناشویی بالایی برخوردار می باشند. (9)ایشان در تحقیقات دیگرخود به این نتیجه رسیدند که بالاترین رضایت زناشویی در بین زوجینی بود که در زمینه ی فلسفه ی زندگی، تصورات آنها از رضایت در روابط جنسی، میزان وقتی که با هم می گذرانند و چگونگی گذراندن اوقاع فراغت با هم همگن بودند. (10)موریس و کارتر (2000)عواملی چون ویژگی های شخصیتی، بازخوردها، انتظارات، رابطه جنسی و الگوهای ارتباطی راازجمله عوامل مؤثر بررضامندی زناشویی می دانند. (11)
برخی پژوهش های ایرانی همچون آقا محمدیان شعرباف و همکاران(12)نشان داد که مؤلفه هایی چون میزان همکاری، واکنش های هیجانی، رابطه ی خانوادگی با خویشان همسرودوستان، رابطه ی فردی باخویشاوندان خود، وضعیت اقتصادی و مدیریت امور مالی، رابطه ی جنسی، چگونگی گذران اوقات فراغت و باورهای اخلاقی و مذهبی وعمل به آنها، آداب و سنن اجتماعی، ارضای عاطفی، تفاهم فکری و شناختی، میزان تحصیلات و زیبایی، ازجمله عوامل مؤثر براستحکام و رضایت اززندگی زناشویی محسوب می شود.
باتوجه به این عوامل، محققان ابعاد رضامندی ونارضامندی زناشویی رادرحوزه های گوناگون شناسایی و طبقه بندی کرده اند. برای مثال، لاندیس ابعاد رضامندی و نارضامندی را درشش حوزه، سیسون در نُه حوزه، مس در ده حوزه، توراج در پنج حوزه و کان وی در ده حوزه طبقه بندی کرده اند. (13)موضوعات اخیرعوامل مؤثربر رضامندی را درچارچوب یافته های تجربی و عقلی نشان می دهد. با توجه به اینکه مذهب امروزه به عنوان یک مؤلفه اصلی درزندگی انسان مطرح است، به عنوان شواهد نقلی و وحیانی چه عواملی را می توان دراین زمینه مؤثر دانست؟
متون دینی مؤلفه های مؤثری را در این زمینه ارایه می دهند. برای مثال، یکی ازمؤلفه های رضامندی زناشویی در متون دینی، نقش هایی است که هر یک از زوجین باید ایفا کنند.
قرآن کریم نقش اصلی مرد را قوام بخشی به زندگی می داند. «الِّرجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ . . . »(نساء: 34)این قوام بخشی بیشتر دردو حوزه تامین معیشت زندگی (34/ نساء)و حسن معاشرت و ارضای نیازهای عاطفی همسر«عاشِروُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»(نساء: 19) نمود پیدا می کند. همچنین قرآن کریم و متون روایی نقش اصلی زن را در زندگی، مهرورزی به شوهر و خانواده می داند. (14) «وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً»(روم: 21) . نقش مهرورزی در خانواده، چنان با اهمیت است که حضرات معصومان علیهم السلام سفارش می کنند که زنانی را به همسری برگزینید که«ودود» باشند. «ودود»به کسی گفته می شود که محبتش را به شوهرش علنی کرده، او را خیلی دوست می دارد. (15)
ارتباط کلامی و غیرکلامی زوجین، یکی دیگر از مؤلفه های تقویت و استحکام خانواده است. در زمینه ی رفتار کلامی می توان به مواردی از قبیل عدم پرخاشگری کلامی و نرمی بیان (16)و فراخوانی یکدیگر به نام های خوب و القاب زیبا (17)اشاره کرد. ابراز احساسات، (18)مصافحه کردن، (19)هدیه دادن به همدیگر، (20)سلام کردن، (21)ومواردی از این قبیل می تواند به پرباری روابط زوجین کمک کند.
ازمتون دینی، مؤلفه های دیگری را از جمله پایبندی های مذهبی زوجین، حل اختلاف و تعارض، ارضای نیاز جنسی، مدیریت اقتصادی خانواده، صفات شخصیتی، تفریح و اوقات فراغت خانواده، رفت و آمدهای فامیلی و تولید فرزند و فرزندپروری را به عنوان مؤلفه های تقویت کننده روابط زناشویی و رضامندی زناشویی استخراج کرد.
نقش هیجان، به عنوان یکی از ابعاد زیستی- روان شناختی انسان درزندگی زناشویی حایز اهمیت است. دراین میان، ثبات یابی ثباتی هیجانی به عنوان یک خصیصه در گستره ی شخصیت، می تواند حوزه ی مهمی از مسائل مربوط به روابط خانوادگی را در قالب روابط عاطفی بین فردی، روشن کند. موضوعی که کمتر درپژوهش ها به آن پرداخته شده است. ثبات هیجانی عبارت است از:رشد یافتگی هیجانی، پایدار بودن از نظر هیجانی، آرام و واقع نگر بودن درزندگی، نبود خستگی عصبی و داشتن آرامش. (22)
تحقیقات نشان می دهد که رگه های هیجانی منفی نظیر تکانش گری، بی ثباتی هیجانی، ترسو بودن و افسردگی، پیش بینی کننده سازگاری زناشویی می باشد. هرچه سازگاری ضعیف تر باشد، رضامندی نیز پایین خواهد بود. (23)پژوهش های مختلفی تاثیرعامل شخصیتی روان آزرده خویی را در زندگی زناشویی مورد بررسی قرار داده اند. ازجمله این پژوهش ها می توان به پژوهشی که کلی و کانلی (1987)انجام داده اند اشاره کرد. این پژوهش به صورت طولی و در خلال سال های 1930 تا 1980 در مورد 300 زوج صورت گرفت. بر اساس تحلیل های آماری، قوی ترین عامل پیش بینی کننده موفقیت زندگی حتی پیش ازازدواج، عامل ثبات هیجانی یا به عبارت دیگر، سطح نوروزگرایی در چارچوب مؤلفه های شخصیت بود که می تواند مهم ترین عامل پیش بینی کننده طلاق و یا شکست در زندگی باشد. (24)
نتایج تحقیق بوچارد، لوسیرو سابورین، (25) که بر روی 446 زوجی که پرسش نامه 5 عاملی را پر کرده بودند انجام گرفت، نشان داد که روان آزرده خویی پیش بینی کننده قابل توجهی برای رضامندی زناشویی هم برای زنان و هم برای مردان است.
تحقیقات ترمن، کارنی وبرادبری، کاگلین، هوستون و هوتس و روبینز، کاسپی و مافیت نشان داد که روان آزرده خویی با رضامندی زناشویی رابطه دارد. (26)همچنین تحقیقات دیگری نیز از جمله آدن 1947، زتمین و ماریا، (27)آلوجا، باریو و گارسیا، (28) دانیلان، کانگر و برنیت، (29)بنتلر ونیوکمب، بوث، کرداک و جست وگیلبریت، لوسیر و سابورین (30)نشان دهنده تاثیر منفی روان آزرده خویی یا همان بی ثباتی هیجانی بر زندگی زناشویی و تاثیر مثبت پایداری هیجانی بر زندگی زناشویی می باشد. گزارش اخیر راگ نیز بر همین یافته ها تاکید دارد.
در ایران نیز نتایج پژوهش عبدالله زاد نشان داد که بین مؤلفه روان آزرده خویی شخصیت در آزمون NEO-FFI و رضایت زناشویی رابطه منفی وجود دارد. (31)
روان شناسان این عامل را در کنار عوامل دیگر شخصیتی در پرسش نامه های خود گنجانده اند. به برای مثال، کتل سومین عامل از عوامل شانزده گانه شخصیت را به این رگه اساسی-پایداری و ناپایداری هیجانی- اختصاص داده و آن را با عامل (C)مشخص کرده است. وی دربازنگری آزمون خود، معنای این عامل را در شکل منفی (نمره ی پایین)تحت عنوان شخصیت واکنشی و در حالت اشباع شده مثبت(نمره ی بالا)شخصیت با ثبات هیجانی معرفی کرده است و پایداری هیجانی را به«قدرت من»نسبت داده است. (32)
به عقیده کتل، فردی که دارای این خصوصیت می باشد، پخته با واقعیت شکل یافته و آرام می باشد. درمقابل ثبات هیجانی پایین و تغییرپذیری است که فرد با این خصوصیت به آسانی برآشفته می شود. (33)
به اعتقاد آیزنک، که این عامل را در پرسش نامه خود با بعد روان آزرده خویی-ثبات هیجانی عنوان کرده، فردی که دارای ویژگی نورزگرایی است به آسانی از اشیا واشخاص کسل می شود، ازموقعیت خود، خانواده خود، محدودیت های زندگی و سلامت خویش ناراضی است، افراد در مقابل این موقعیت ها، با تظاهرات نوروزگرایی عمومی به شکل هراس، اختلالات روان تنی، اختلال خواب و توام با رفتارهای هیستریکی و وسواس پاسخ می دهد. (34)افراد روان آزرده معمولاً مضطرب، افسرده با احساس های گناه، عزّت نفس پایین، عصبی (تنیده)غیرمنطقی، خجالتی و کمرو، دمدمی و هیجانی اند و دردهای بدنی مانند سردرد، ناراحتی معده، سرگیجه و غیره و حالت خلقی ناپایداری دارند. (35)
یکی ازعوامل پنج گانه پرسش نامه neo ، عامل روان آزرده خویی است که مک کری و کوستا، آن را با عنوان عامل (N)معرفی می کنند. این افراد، دمدمی وبیش ازحد حساس بوده و ازبسیاری از جنبه های زندگی رضایتی ندارند. در این افراد، سطح بالایی از هیجان منفی و دوره هایی از پریشانی روان شناختی دیده می شود. این افراد معمولاً عزّت نفس پایینی دارند و ممکن است عقاید و انتظارات غیرواقعی نیزداشته باشند. آنها همواره نگرانند و معمولاً درباره خود و برنامه آینده احساس عدم امنیت می کنند. دوستان و همسایگان این افراد، آنها رامضطرب، مسئولیت پذیر، با دلشوره زیاد و درمقایسه با افراد عادی، آسیب پذیر معرفی می کنند.
این افراد معمولاً مضطرب، بیمناک و مستعد همگرایی می باشند و معمولاً نسبت به دیگران عصبانی می شوند. ولی دوره های ناخشنودی آنها مانند دیگران است. شرم یا خجالت در مواجهه با غریبه ها، اغلب برای این افراد یک مسئله است. این افراد درکنترل سائق ها و امیال خود موفقند، ولی درمقابله با فشار روانی موفقیت چندانی ندارند. (36)
عامل روان آزرده خویی تحت تاثیر مداخله های درمانی قابل تغییر است. آیزنک و آیزنک (37)معتقدند برای حذف یا کاهش رفتارهای نوروتیک، شرطی سازی تقابلی از کارایی بالایی برخوردار است. بااستفاده ازاین روش، که در آن فرد باید یک پاسخ جدید را که قبلاً ازرفتار دیگری بیرون کشیده شده است، در مقابل محرک شرطی بیاموزد و فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک، که عامل واکنش هیجانی است، باانجام فعالیت های لذت بخش که سیستم عصبی پاراسمپاتیک را درگیر می سازد، کند می شود. بدین ترتیب، پاسخ هیجانی در ارتباط باموقعیت های مورد نظر حذف می شود.
حساسیت زدایی منظم، (38)استفاده از روش رفتار درمانی عقلانی-هیجانی الیس، (39) درمان آموزش تنش زدایی به همراه آرام سازی سبک زندگی(40)وآموزش تنش زدایی توحیدی با گرایش مذهبی(41)ازجمله مداخله هایی است که می تواند عامل پایداری هیجانی را در افراد افزایش دهد.
با توجه به تحقیقات اندکی که درزمینه ثبات هیجانی انجام شده و این را به عنوان محور اصلی پژوهش قرار داده است، مسئله اصلی این پژوهش این است که آیا ثبات هیجانی به عنوان یک مؤلفه شخصیتی، که در چارچوب آزمونی مانند تست پنج عاملی قابل سنجش است، می تواند با رضایت زناشویی، آن گونه که در دین اسلام مؤلفه های آن تعیین شده است، رابطه داشته باشد؟ به عبارت دیگر، اگر ثبات هیجانی عاملی است شخصیتی، که بسیاری از مؤلفه های نورزگرایی عمومی را تبیین می کند واگراین عامل بر اساس پژوهش های انجام گرفته با رضایت زناشویی رابطه دارد، آیا عوامل مذهبی رضایت زناشویی می تواند با این عامل رابطه معنادار داشته باشد؟ بنابراین، مسئله اصلی این پژوهش، رابطه رضامندی زناشویی براساس مؤلفه های دینی، با ثبات هیجانی به عنوان یک عامل نگهدارنده زندگی زناشویی می باشد.
روش تحقیق
تحقیق حاضر، پژوهشی توصیفی ازنوع همبستگی است. دراین پژوهش، جامعه آماری مشتمل برکلیه دانش پژوهان مرد متاهل دارای 20 تا 50 سال مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس ره در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد 86-87 می باشد که حداقل یک سال از ازدواج آنها گذشته باشد.
با توجه به ماهیت پژوهش حاضر، که از نوع همبستگی می باشد، 110 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این تعداد به عدم عودت برخی از پرسش نامه ها و ناقص بودن تعدادی دیگراز بین 200 پرسش نامه توزیع شده به دست آمده است.
روش نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری تصادفی خوشه ای بوده است. بدین منظور، ابتدا از بین 12 رشته تحصیلی فعال، 5 رشته تحصیلی اقتصاد، مدیریت، علوم تربیتی، کلام و دین شناسی و روان شناسی به صورت تصادفی انتخاب و سپس، از بین کلاس های موجود در این رشته ها، در دو سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد، 10 کلاس به صورت تصادفی انتخاب گردید. وبدین ترتیب، کل افراد کلاس ها- 200 نفر بوده- نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند. آنگاه با مراجعه به کلاس ها و ارائه توضیح راجع به پرسش نامه و پژوهش برای رعایت حقوق ایشان در حفظ اسرار و جلب رضایت آنها، از ایشان خواسته می شود تا در انجام این پژوهش همکاری نمایند. از بین ایشان، پرسش نامه 110 نفر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از مشخصات کسانی که پرسش نامه را عودت ندادند، اطلاعاتی در دست نیست.
ابزار
1. پرسش نامه رضامندی زناشویی براساس معیارهای اسلامی:این پرسش نامه، دارای پنجاه بُعد و ده مؤلفه می باشد که میزان رضایت اززندگی زناشویی را می سنجد. مؤلفه های این پرسش نامه ارتباط کلامی و غیرکلامی، (42)پایبندی های مذهبی، (43)حل تعارض، (44)مدیریت مالی، (45)روابط جنسی، (46)فعالیت های اوقات فراغت، (47) مسائل شخصیتی، (48)فرزندان وفرزند پروری، (49)نقش زن و مرد، (50)صله ارحام می باشد. این مؤلفه ها از طریق تحلیل متون دینی در حوزه قرآن کریم و روایات ائمه ی معصومان علیهم السلام به دست آمده است. اعتبار پرسش نامه رضامندی زناشویی، از طریق دو نیمه سازی، 0/81 وثبات درونی(آلفای کرونباخ) 0/87 به دست آمده است. همچنین برای محاسبه روایی محتوایی، پرسش نامه رضامندی زناشویی اسلامی، به دو نفر ازمتخصصان خانواده درمانی ارائه شده و ازایشان خواسته شد نظرخود را درباره ی اینکه این سؤالات تا چه میزان می تواند رضامندی زناشویی را بسنجد، در قالب مقیاس لیکرت بیان کنند. روایی محتوایی آزمون با استفاده از روش همبستگی اسپیرمن در حدود 0/90 به دست آمده است. همچنین روایی وابسته به ملاک از نوع همزمان نیز با استفاده از تست معادل آمده است. همچنین روایی وابسته به ملاک از نوع همزمان نیز با استفاده از تست معادل به دست آمد. برای بررسی این نوع روایی، ضریب همبستگی میان نمره کل آزمون مذکور، بانمره کل پرسش نامه رضامندی زناشویی انریچ محاسبه شد، و ضریب همبستگی 0/726 در سطح معناداری کمتر از 0/01 به دست آمد. نتایج نشان دهنده این است که پرسش نامه رضامندی زناشویی اسلامی از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است. (51)
2. پرسش نامه neo-ffi:کوستا و مک کری در سه مرحله ساخت و تجدید نظر آزمون، پرسش نامه ای را تنظیم کرده اند که به پرسش نامه تجدید نظر شده ی شخصیت NEO-PI) -R)شهرت دارد که پنج عامل اصلی در شخصیت را می سنجد. آنان ابتدا بر سه عامل شخصیت، یعنی روان آزرده خویی، برون گرایی و گشودگی به تجربه تاکیده کرده و عنوان پرسش نامه شخصیت NEO را انتخاب کردند. درادامه، توافق گرایی و با وجدان بودن را نیز به آن افزودند. (52) همچنین ضریب آلفای این پرسش نامه، در عوامل مختلف تست بین 0/86-0/95 می باشد. (53)
کوستا و مک کری، تلاش های دیگری نیز در راستای استفاده بیشتر وبهینه تر ازتست انجام داده اند. یکی از این تلاش ها، تهیه خلاصه شده و اعتباریابی آن است. این تست برای آزمودنی هایی که وقت زیادی ندارند، یازمانی که اطلاعات کلی نیازمندیم مفید است. این تست دارای 60 بُعد بوده و پنج صفت اصلی را مورد سنجش قرار می دهد و برای هر عامل 12 بعد طراحی شده است. هر بعد بر حسب پاسخی که دریافت می کند، از 0 تا 4 نمره گذاری شده است. لازم به یادآوری است برای اجرای این تست، باید افراد بالای هفده سال سن داشته باشند. درپژوهش امانی، خداپناهی و حیدری(54)با استفاده از روش همسانی درونی نتایج آلفای کرونباخ برای هریک ازابعاد توافق پذیری، با وجدان بودن، برون گرایی و گشودگی به تجربه به ترتیب 0/55، 0/79، 0/66، 0/84، 0/54 به دست آمد. همچنین گروسی فرشی (55)بااستفاده از روش همسانی درونی نتایج آلفای کرونباخ برای هریک از ابعاد روان آزردگی، برون گرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری، با وجدان بودن به ترتیب 0/86، ، 0/73، 0/56، 0/68، 0/87 به دست آورده است. روایی این آزمون از همبستگی بین دو شکل گزارش شخصی (S)وشکل ارزیابی مشاهده گر(r) استفاده شده است که حداکثر همبستگی به میزان 66% درعامل برون گرایی وحداقل آن به میزان 0/45 در عامل توافق پذیری بود.
پی نوشت ها :
*کارشناس ارشد روانشناسی.
** عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس.
1. Bradbery, N,T. Fincham, D. F, , & Beach, R. s, Research on the nature and, determinants of marital satisfaction: A decade in review , Journal of marriage and family , 62,964- 980.
2. خدابخش احمدی و همکاران، «بررسی وضعیت ازدواج و سازگاری زناشویی در بین کارکنان سپاه»، طب نظامی، ش7، ص142.
3. Aluga. A, et al. , Personality, social values and marital saticfa as predictors of clinical and health psychology. 7(3و 725-737. )
4. خدابخش احمدی و همکاران، همان.
5. هاجر ترکان، مهرداد کلانتری، حسین مولوی، «بررسی اثربخش گروه درمانی به شیوه تحلیل تبادلی بر رضایت زناشویی»، خانواده پژوهی، ش8، ص403-383.
6. اندرو ساپینگتون، بهداشت روانی، ترجمه حمیدرضا حسین شاهی برواتی، ص301.
7. مجتبی حیدری، بررسی رابطه جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی زناشویی، ص80.
8. فریبا جلیلی، بررسی و مقایسه عوامل مؤثر در رضامندی زنان شاغل و خانه دار از زندگی زناشویی، ص38.
9. حمید شبانی حصار، رابطه بین پایگاه اقتصادی - اجتماعی زوجین با میزان رضامندی زناشویی، ص88.
10. خدابخش احمدی و همکاران، همان.
11. عبدالحکیم تیرگری، «هوش هیجانی و سلامت روان»، رفاه اجتماعی، ش14، ص102-85.
12. حمیدرضا آقا محمدیان شعرباف و دیگران، بررسی عوامل مؤثر در تحکیم خانواده و رضایت مندی زناشویی در چکیده مقالات همایش تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن، ص18.
13. خدابخش احمدی و همکاران، همان.
14. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ترجمه همدانی، ج16، ص250.
15. همان.
16. لقمان: 19؛ ط: 46.
17. محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج2، ص643.
18. محمدبن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج2، ص23.
19. محمدبن یعقوب کلینی، همان، ص183.
20. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج11، ص4568.
21. نور: 27 و 61.
22. ژاک کراز، بیماری های روانی، ترجمه محمود منصور و پریرخ دادستان، ص196.
23. Ciarrochi, Joseph et al. , Emotional lintalligence in everyday life.
24. Bee, H, Life span development.
25. Bouchard, Genevieve , et al ,. "personality and Marital Adjustment: Utility of the Five - Factor Model of personality" , Journal of marriage and the family , v61, N3, p. 651-660.
26. Donnellan, M. et al. , "The Big Five and enduring marriages" , Journal of research in personality, v38, p. 481- 504.
27. جواد ملازاده، بررسی ویژگی های شخصیتی در رابطه با عوامل تنیدگی زای زناشویی در زوج های در حال طلاق و سازگار، ص94 و 98.
28. Aluja. A. et al. , personality , social values , and marital saticfa as predictors of clinical and health psychology , 7(3) , p725.
29. Donnellan, M. et al. , "The Big Five and enduring marriages" , Journal of research in personality, v38, p. 481
30. C. f: Bouchard , et al ,. "personality and Marital Adjustment: Utility of the Five - Factor Model of personality" , Journal of marriage and the family , v61, N3.
31. ر. ک: حسن عبدالله زاده، بررسی رابطه صفات شخصیتی و رضامندی زناشویی در زوجهای شهر دامغان.
32. Craig,R. J. , Interpreting personality tests. Rows, Inc,
33. دوان شولتز، و سیدنی شولتز، نظریه های شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی، ص306.
34. ژاک کراز، همان.
35. جان پروین، شخصیت نظریه و پژوهش، ترجمه جوادی و کدیور، ص233.
36. همان.
37. پروین احتشام زاده، بررسی مقایسه سطح ثبات هیجانی بین دانشجویان زن متاهل و مجرد، ص65.
38. جرالد دیویسون و ماروین گلدفرید، رفتار درمانی بالینی، ترجمه احمد احمدی علون آبادی، ص114.
39. آلبرت الیس و رابرت هارپر، الیس، زندگی عاقلانه، ترجمه مهرداد فیروزبخت، ص58.
40. مسعود جان بزرگی، «ایجاد پایداری هیجانی بر اساس تلفیق آموزشی تنش زدایی تدریجی و مهارتهای آرام سازی سبک زندگی»، روانشناسان ایرانی، ش2، ص144-134.
41. Janbozorgi, M et al,. providing emotional stability through relaxation training, Eastern Mediterranean Health Journal, Vol. 15, No3.
42. Verbal and nonverbal communication.
43. Religious commitment.
44. Conflict resolution.
45. financial management.
46. sexual relationship.
47. Leisure activities.
48. personality issues.
49. children and parenting.
50. Man and woman role.
51. جعفر جدیری و مسعود جان بزرگی، «ساخت و اعتبار یابی مقیاس رضامندی زناشویی اسلامی»، روانشناسی و دین، ش8، ص58.
52. جان پروین، همان.
53. میرتقی گروسی فرشی، رویکردهای نوین در ارزیابی شخصیت، ص230 و 235.
54. فرزانه امانی و دیگران، «رابطه سبک اسناد با عوامل پنجگانه شخصیتی نئو در تعامل با جنس»، فصلنامه روانشناسی، ش40، ص406-390.
55. میرتقی گروسی فرشی، همان.
منبع: نشریه روان شناسی و دین شماره 11
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » خشایار ( سه شنبه 90/12/2 :: ساعت 5:53 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
خانمهای باردار چه نکاتی را باید رعایت کنند ؟ارزیابی رشد و تکامل کودک«تحلیل روان شناختی باورهای غیر منطقی در زندگی مشترک»تنبیه از دیدگاه روان شناسی و اسلام (1)تنبیه از دیدگاه روان شناسی و اسلام (2)تنبیه از دیدگاه روان شناسی و اسلام (3)دست ها چه می گویند ؟شخصیت آدم ها و نحوه دست دادن آنها!خساست؛ بیماری پنهانمثبت اندیشی یا خوش خیالیرابطه شخصیت و اس ام اسبررسی شیوه های نفوذ کلام در سخنوری1بررسی شیوه های نفوذ کلام در سخنوریراستی و رستگارینفرین: انتخابی نافرجام[همه عناوین(74)]