من و همسرم یک زندگی عاشقانه داریم زیرا...
1 - برای همدیگر وقت صرف میکنیم.
هندریک در ذیل عنوان«مدل هایی برای توضیح عشق»، به دو عنوان«روان شناختی / اجتماعی» و «زیستی / طبیعی»اشاره می کند. رویکردهای طبیعت گرایانه دربدن، هیجان و میراث تکاملی ما ریشه دارد؛ به ویژه به عنوان تکامل مرتبط به مسائل جنسی. در رویکردهای اجتماعی روان شناختی، مفاهیمی مانند شناخت، انگیزه های اجتماعی، تعامل، ارتباط طبقه بندی های مختلف عشق وجود دارد.
هندریک، رویکردهای «زیستی /طبیعی»را شامل رویکرد «عشق شهوانی مشفقانه»(هاتفیلد)، «فرایندهای دلبستگی»(بالبی و . . . و هازان و شیور)و«نظریه ی تحول عشق»(دیدگاه طبقه بندی زیستی طبیعی)و رویکردهای «روان شناختی/اجتماعی»را شامل رویکرد الگویی، توسعه ی خود، مثلث عشق و سبک های عشق می داند.
اما آرون بدون هر گونه تفصیلی، نظریه های عشق را به سه دسته تقسیم می کند:یکی روان تحلیلگری براساس دیدگاهای پیروان فروید است؛ دیگری عبارت است ازبخشی از نظریه های یادگیری بر اساس دیدگاه های هرلد کلی و جان تیبوت؛ سوم متاثر ازمدل های گسترش خود که آرون و آرون طرح کرده اند.
تئوری ها را با رویکرد آرون پیش می بریم.
الف. نظریه های روان تحلیل گری
این نظریه پردازان به صورت سنتی بر انگیزه های ناهشیار تاکید می کنند. فرد برای تکرار روابط دوران کودکی با والدینش می خواهد با فردی که صفات ایده آلش را دارد (گمان یا فرافکنی می کند)ارتباط برقرار نماید. بعد از اینکه معشوق را واقعاً دید، منجر به یک رهایی احتمالی می شود.
ب. نظریه های یادگیری اجتماعی
نظریه های یادگیری اجتماعی در مورد عشق، نظریه ی وابستگی متقابل می باشد که کلی و تیبوت در سال 1978 پدید آوردند. دراین الگو جذابیت برای ارتباط با یک دوست یا در نهایت عشق به این دوست به عنوان موقعیتی توصیف می شود که در این موقعیت افراد یک رابطه را به عنوان پیامد مثبت دریافت می کنند. این عمل در ارتباط با انتظارات ارتباطی پایه ای است. درابعاد دیگر این مدل، عشق، به عنوان اشاره به موقعیتی درک می شود که در آن موقعیت یک دگرگونی که ازرفتار براساس پایه های علاقه به خود (فوری)نشئت گرفته و به رفتار بر اساس بنیان های توجه گسترده تبدیل می شود که این توجه گسترده شامل دوست و ارتباط نیز می شود. بنابراین، عشق، مستلزم آمادگی برای بیرونی سازی و حتی فداکاری برای فایده رساندن به دیگران می باشد.
ج. نظریه ی توسعه ی خود
الگوی توسعه ی خود را آرون ارائه کرده است. این الگو این گونه فرض می کند که مردم برای توسعه ی خود، انگیزه دارند. توسعه ی خود، شامل متغیرهایی مانند دیدگاه ها، توانایی ها و هویتی است که در اختیار«خود» قرار داده می شود. یکی از شیوه هایی که برای تحقیق این امرانجام می دهند، استفاده از«روابط نزدیک»است؛ زیرا در این روابط هر فرد، دیگران (یعنی، دیدگاه ها، توانایی ها و هویتشان)را تا حدی آن طور که هست، جزئی از این«خود» درک می کند. به ویژه در مورد عشق گفته می شود که عشق توصیف موقعیتی است که در آن، عاشق سطح بالایی از توسعه ی بالقوه را که در دسترس است و از ارتباط با فرد دیگری نشئت گرفته، ادراک می کند. اگراندازه ی توسعه یا توسعه ی بالقوه ادراک شده خیلی بالا باشد، تجربه ی عشق شدیدتر می شود. (مثل هنگامی که فرد وارد یک رابطه ی جدید می شود). (1)
روش تحقیق
با توجه به شرایط و اهداف تحقیق روش تحقیق انتخابی روش همبستگی انتخاب شد و برای محاسبه همبستگی از ضریب همبستگی اسپیرمن و برای تحلیل داده از برنامه رایانه ای SPSS استفاده شد.
جامعه ی آماری ما تمام دانشجویان دانشکده ی روان شناسی دانشگاه علامه طباطبایی و دانشجویان دانشکده ی علوم حدیث شهر ری هستند که ازمیان آنها افراد به صورت تصادفی انتخاب شدند و آزمون ها به اجرا درآمد. از این میان 140 آزمون به شیوه ی صحیح اجرا و به سرانجام رسید و متاسفانه به دلیل حساسیت گزینه های تست عشق بسیاری از آزمودنی ها از پاسخ به آن امتناع کردند.
ابزار پژوهش
برای اجرای این تحقیق از سه پرسشنامه استفاده شد. این پرسشنامه ها عبارت بودند از پرسشنامه ی شخصیتی NEO )60آیتمی)، پرسشنامه ی شخصیتی MMPI هفتاد و یک آیتمی، و پرسشنامه ی نگرش سنج سبک های عشق، LAS این سه پرسشنامه به این جهت انتخاب شد که اولاً بهترین ها درنوع خود هستند، یعنی برای ارزیابی عشق یکی از معتبرترین پرسشنامه ها پرسشنامه ی سبک های عشق هندریک است، و درمورد شخصیت و آسیب شناسی دو تست نخست از جایگاه ویژه ای برخوردارند. در ذیل، توضیحات مبسوطی برای هرکدام خواهد آمد.
پرسش نامه NEO
این پرسشنامه پنج عامل مهم شخصیتی را که هر عامل شش صفت در زیرمجموعه خود دارد ارزیابی و در مجموع سی صفت را بازشناسی می کند.
این پنج عامل بزرگ عبارت اند از:روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی به تجربه، توافق ورزی و وجدان گرایی. (2)
آزمون NEO-FFI
کاستا و مک گری(1992)علاوه بر آزمون کامل، آزمون خلاصه شده ای نیز تدوین کردند که در راستای استفاده ی بیشتر و بهینه تر از تست شخصیت خودشان است. این کار برای آزمودنی هایی که وقت زیادی ندارند یا برای زمانی که اطلاعات کلی نیاز داریم مفید است. این تست را NEO-FFI نامیدند. این تست 60 آیتم دارد و پنج صفت اصلی را می سنجد. برای اجرای این تست باید افراد بالای هفده سال داشته باشد. دراین فرم برای هر عامل 12 آیتم طراحی شده است وهر آیتم بر حسب پاسخی که دریافت می کند از 0 تا 4 نمره گذاری شده است. ضریب پایانی 0/83، 0/75، 0/80، 0/79، 0/79 به ترتیب عوامل N,E,O, A, C به دست آمده است. (3)
پرسشنامه (MMPI (4))
آزمون MMPI را نخستین باردرسال 1943 استارک هاتاوی و چارنلی مک کینلی که در بیمارستان های دانشگاه مینوسوتا مشغول کار بودند، برای ارزیابی های تشخیصی طراحی کردند. این پرسش نامه دو نوع ویژگی را بررسی می کند:ویژگی های بالینی و اعتباری. مقیاس های بالینی اختلالات بالینی فرد را در کانون بررسی قرار می دهد، اما مقیاس های اعتباری، اعتبار پاسخ های آزمودنی را ارزیابی می کند.
مقیاس بالینی:
خود بیمارپنداری، افسردگی، هیستری، انحراف روانی اجتماعی، مردانگی -زنانگی، پارانویا، ضعف روانی، اسکیزوفرنیا، هیپو مانیا، درونگرایی اجتماعی. (5)
اجرای تست MMPI هم به صورت انفردای و هم به صورت گروهی ممکن است. این مطلب را به نقل از باچر آورده است. باچر یکی از پژوهشگران سرشناس MMPI است. که از دهه ی هفتاد تاکنون ده ها کتاب مقاله درنشریات معتبر نوشته است. اکثر کسانی که در مورد این آزمون تحقیق کرده اند، بسیاری از مطالب خود را به تحقیقات باچر نسبت داده و تحقیقات او را مرجع قرار داده اند. (6)
پرسشنامه LAS
پرسشنامه ی LAS را هندریک ساخته است، این پرسشنامه شش نوع سبک ارتباط عاشقانه را ارزیابی می کند. ازقوت های این پرسش نامه آن است که نگرش سنج است و حتی در مورد کسانی که هرگز رابطه عاشقانه نداشته اند نیز قابل اجرا است. هندریک این شش سبک را از جان لی وام گرفت وخود آنها هیچ تلاش نظری مستقلی برای دستیابی به این شش سازه انجام ندادند. و پرسش نامه ی خود را با تکیه بر کارهای لی طراحی نمودند.
اعتبار و روایی
تحقیقات زیادی در ارتباط و روایی این تست صورت گرفته است و استقبال روز افزون از آن سرتاسر دنیا نیز حاکی از این مطلب است. کنماسا (2004)درتحقیقی روایی تست لی را در ژاپن نشان داده است.
هندریک نیز در تحقیقی ارتباط بین LAS را با تست های دیگری که در رابطه با عشق هست مورد سنجش قرار داد و همسانی آنها را مورد تایید قرار داد. (7)
6-3- روش تجزیه و تحلیل
برای مقایسه این تست ها دو نوع مقایسه در نظر گرفته شده است:
1. بررسی همبستگی بین انواع سبک عشق و عوامل پنج گانه شخصیت NEO و 8 اختلال بالینی MMPI که از همبستگی پیرسون استفاده شد.
2. آزمون t مستقل برای مقایسه میانگین نمره های انواع سبک عشق در زنان و مردان است. بااستفاده ازاین آزمون تفاوت میانگین های معنادار را استخراج می کنیم.
پی نوشت ها :
* دانشجوی دکتری پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
** استاد دانشگاه علامه طباطبایی.
1. Aron, A, Love, Ensyclopedia of psychology, p: 472.
2. Conscientionsess.
3. میرتقی گروسی فرشی، هنجاریابی شخصیتی NEO و بررسی تحلیل ویژگی ها و ساختار عاملی آن بین دانشجویان دانشگاه های ایران، ص76.
4. Multipasic personality Inventory Minnessota.
5. گراهام، 1385.
6. از خوش، کاربرد آزمون های روانی و تشخیص بالینی، ص123.
7. Hendrick, S& Hendrick, C. love , Handbook of positive psychology, p.472.
منبع: نشریه روان شناسی و دین شماره 11
آیا الگوی عشق زنانه و مردانه با هم تفاوت دارند یا خیر؟ تحقیق حاضر نشان می دهد که مردان و زنان تنها در دو مؤلفه عشق نمایشی و عشق ایثارگرانه با هم تفاوت دارند و در هر دو عشق مردان میانگین بالاتری دارند. برای مقایسه ی سبک های عشق بین زنان و مردان از آزمون t مستقل استفاده شد.
در سبک عشق نمایشی، همان طور که در جدول 2 نشان داده شده است، نمره ی t، 2/231 می باشد. آلفای مشاهده شده 0/023 است که در سطح 0/05 معنادار است. اختلاف بین دو میانگین 1/45 و انحراف استاندارد میانگین 0/67 است.
در سبک عشق ایثارگرانه نمره ی t ، به دست آمده 2/22 است. آلفای مشاهده شده 0/029 است که در سطح 0/05 معنادار است. اختلاف بین دو میانگین 2/39 و انحراف استاندار خطای میانگین 1/7 است.
پس در هر دو سبک عشق یعنی نمایشی و ایثارگرانه، میانگین مردان به صورت معناداری بالاتر از زنان است.
در عشق نمایشی فرد وانمود می کند که معشوقش را دوست دارد، اما معمولاً انگیزه های دیگری مانند انگیزه های جنسی یا مالی در کار است و حتی گاهی این افراد برای رسیدن به اهداف خود با چندین معشوقه یا معشوق ارتباط دارند و در صورت لزوم این ارتباطات را مخفی نگه می دارند.
بر اساس فرضیه های دوگانه خود که در دل خود چندین فرضیه جزئی تر را دارد تحلیل می شود. ابتدا دو فرضیه کلی را مطرح می کنیم.
فرضیه ی اول: بین عشق و شخصیت رابطه ی همبستگی وجود دارد؛
فرضیه ی دوم: بین سبک های عشق و عوامل شخصیت رابطه همبستگی وجود دارد. فرض همبستگی شش سبک عشق با عوامل و اختلالات شخصیت که در تحقیق حاضر از دو تست NEO و MMPI استفاده شده است، به دوازده فرضیه ی کوچک تر تقسیم می شود.
چنان که بیان شد، نخستین پرسش کلی و مهمی که طرح شد این بود که آیا اساساً بین عشق و شخصیت رابطه وجود دارد؟ این پرسش کلی ترین پرسش تحقیق حاضر است که پاسخ آن در مورد تست شخصیت نئو مثبت است. تحقیقاتی که با نرم افزار spss صورت گرفته بیانگر همبستگی مثبت بین نمره ی کلی شخصیت ( NEO) و نمره ی کلی عشق (las) می باشد. همبستگی آنها با 0/320 (با ضریب خطای 0/01 ) معنادار است.
البته بین نمره کلی MMPI با نمره کلی las همبستگی معناداری یافت نشد و تنها یک همبستگی 0/144 بدست آمد که معنادار نیست.
قبل از گزارش تحقیقات و جداول مربوط، یادآوری می کنیم که آزمون شخصیتی NEO از پنج عامل اصلی تشکیل می شود. این پنج عامل در بالای جدول ها ذکر شده است و آزمون MMPI در آزمون خلاصه ی شده 71 سوالی از هشت اختلال بحث می کند که در دومین جدول به آن اشاره شده است.
نخستین همبستگی که مورد ارزیابی قرار می گیرد رابطه ی سبک عشق پرشور با NEO و MMPI است. (بارزترین ویژگی این سبک از عشق، جذابیت بدنی و عاطفی شدید می باشد).
در (جدول 3) نشان داده شده است که تنها بین وجدان گرایی و عشق پرشور رابطه ی معنادار 0/258 با ضریب خطای 0/01 وجود دارد. و در بقیه جداول نمره ی معناداری مشاهده نمی شود.
دومین همبستگی که ارزیابی می شود، رابطه ی سبک عشق نمایشی با عوامل NEO می باشد. (بارزترین ویژگی این سبک از عشق، نمایش آن می باشد).
در این بخش تنها یک همبستگی معنادار نشان داده می شود و این رابطه ی معنادار 0/186 - با ضریب خطای 0/05 بین عامل توافق گرایی و سبک عشق نمایشی است؛ یعنی افرادی که این سبک عشق را دارند، در ویژگی توافق، به ویژه مخصوصاً در درازمدت، مشکل دارند و رابطه 0/186- از این مسئله حکایت دارد.
سومین همبستگی که ارزیابی می شود رابطه ی سبک عشق دوستانه با NEO است. (بارزترین ویژگی این سبک از عشق، دوستانه بودن آن می باشد).
نکته ی در خور توجه در جدول 3 آن است که سبک عشق دوستانه در سه ویژگی با عوامل شخصیت همبستگی دارد. نخستین مورد آن رابطه ی معنادار اما معکوس 0/210- بین این سبک از عشق با روان رنجوری در سطح 0/01 است و مورد دوم رابطه ی معنادار 0/226 بین این سبک از عشق با برون گرایی در سطح 0/05 می باشد که هر دوی آنها حائز اهمیت است. اما سومین همبستگی که مثبت است، بین وجدان گرایی و سبک عشق دوستانه می باشد، این رابطه 0/289 در سطح 0/01 است و این هر سه رابطه حرف های جالبی را در دل خود دارند که در فصل پنجم به آنها اشاره خواهد شد.
چهارمین همبستگی که ارزیابی می شود، رابطه ی سبک عشق منطقی با NEO و MMPI است. (بارزترین ویژگی این سبک از عشق ارزیابی عاقلانه و منطقی در آن می باشد).
با توجه به جدول (3) دو همبستگی بین عشق منطقی و توافق گرایی و وجدان گرایی قابل رؤیت است. همبستگی توافق گرایی 0/246 در سطح 0/01 و همبستگی وجدان گرایی 0/247 در سطح 0/01 می باشد.
پنجمین همبستگی مورد ارزیابی، رابطه ی سبک عشق وابسته ی وسواسی با NEO و MMPI است. (این سبک از عشق را عشق رمانتیک نیز می گویند که از ویژگی های آن، انحصار طلبی، وسواس، اضطراب، و رفتارهای پرشور است). با توجه به جدول (3) دو همبستگی مثبت و منفی بین عشق وابسته ی وسواسی و روان رنجوری و توافق گرایی دیده می شود. اندازه این رابطه ها از این قرار است: رابطه ی عشق وابسته ی وسواسی و عامل روان رنجوری 0/392 در سطح خطای 0/01 می باشد و رابطه ی همبستگی عشق وابسته ی وسواسی و عامل توافق گرایی که رابطه ای معکوس است، برابر با 0/209- در سطح معناداری 0/05 می باشد. در سطح صفات آسیب شناسانه فراوانی بالایی دارد و این همان سؤال و نقطه ی عزیمت این رساله بود و با شواهد بالینی همخوانی دارد.
از نکات جالب توجه این است که چهار سبک نخست عشق با هیچ یک از اختلالات موجود در تست MMPI همبستگی نشان ندادند و تنها دو سبک از سبک های عشق یعنی سبک عشق وابسته ی وسواسی (Mania) و سبک عشق ایثارگرانه (Agape) با برخی از اختلالات MMPI همبستگی نشان می دهد که اکنون به جزئیات آنها اشاره می شود:
رابطه ی همبستگی بین (مانیا) و عشق وابسته ی وسواسی 0/350 و در سطح 0/01 است.
رابطه ی همبستگی بین (اسکیزوفرنیا) و عشق وابسته ی وسواسی 0/381 و در سطح 0/01 است.
رابطه ی همبستگی بین (سایکاستنی) و عشق وابسته ی وسواسی 0/426 و در سطح 0/01 می باشد.
رابطه ی همبستگی بین (پارانوئیا) و عشق وابسته ی وسواسی 0/292 و در سطح 0/01 است.
رابطه ی همبستگی بین (سایکوپات) و عشق وابسته ی وسواسی 0/244 و در سطح 0/01 است.
در واقع یکی از پرسش های اصلی رساله، تا حدود زیادی پاسخ داده می شود و فرضیه ی مربوط اثبات می گردد که ان شاء الله به آنها خواهیم پرداخت.
پنجمین همبستگی مورد ارزیابی، رابطه ی سبک عشق ایثارگرانه با NEO می باشد (بارزترین ویژگی این عشق ایثارگرانه بودن آن است).
از جدول (3) متوجه می شویم که بین روان رنجوری و عشق ایثارگرانه رابطه ی 0/215 برقرار است.
و در سطح آسیب شناسانه جدول 4
رابطه ی همبستگی بین مانیا و عشق ایثارگرانه 0/236 و در سطح 0/01 است.
رابطه ی همبستگی بین اسکیزوفرنیا و عشق ایثارگرانه 0/196 و در سطح 0/05 است.
رابطه ی همبستگی بین سایکاستنی و عشق ایثارگرانه 0/196 و در سطح 0/05 است.
بحث و نتیجه گیری
چنان که بیان شد، اولی پرسش این بود که آیا اساساً بین عشق و شخصیت رابطه وجود دارد؟ تحقیق حاضر بیانگر همبستگی مثبت بین نمره ی کلی شخصیت (NEO) و نمره ی کلی (LAS) است.
این تحقیق با تحقیقات بسیاری همخوانی دارد، ده ها تحقیق دقیقاً در حوزه های شبیه این رساله انجام شده است که از پایه های شخصیتی عشق نشان دارد. «قصه های عشق» استرنبرگ که حاصل سال ها تحقیق اوست، بی ارتباط با یافته ی این رساله نیست؛ چراکه در آنجا نیز قصه هایی که افراد انتخاب می کردند بسیار شبیه هم بود. هیچگاه قصه های یک فرد با گشودگی به تجربه ی بالا با فردی که گشودگی پایینی دارد هماهنگ نیست و اگر قصه- که منظور همان ساختار شناختی و روان بنه های افراد است- شبیه هم نباشد، عشق آنها بسیار زود خواهد گسست و عشق هایی برای مدتی پایدار می ماند که قصه های عشق آنها شبیه به یکدیگر باشد.
تحقیقات بین رابطه ی دلبستگی و عشق نیز می تواند برای درک رابطه ی شخصیت و عشق یاری رسان باشد. علت آن نیز ثبات نسبی سبک شخصیت تا بزرگ سالی است که بعضی تحقیقات مثل تحقیق هازان و شیور (1987) ثبات نسبی آن را تا بزرگسالی به اثبات رسانده اند. شیور و هازان معتقدند که عشق رمانتیک را باید شکلی از دلبستگی در نظر گرفت. الگوی دلبستگی های اولیه ی کودکان، دلبستگی های دوران بزرگسالی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. برای مثال کودکان در صورتی که عاطفی (1) و مستقل (2) باقی بمانند، به احتمال زیاد به مادران خود دلبستگی ایمن پیدا می کنند. این کودکان به بزرگسالی تبدیل می شوند که با احساس صمیمیت آرامش می یابند و می توانند به کسانی که به آنها علاقه دارند، اعتماد و تکیه کنند. (3)
البته این مسئله به شکل های مختلف در کانون آزمایش قرار گرفته است و هاتفیلد و راپسون (2000) در مقاله ای می گویند، طرحواره های عشق تعیین کننده های متعددی دارند، اما تا اندازه ی زیادی، چنان که نظریه پردازان دلبستگی گفته اند، با تجارب اولیه کودکی ارتباط دارند؛ از این رو، نسبتاً ثابت اند.
تحقیقات مستقل نیز بسیار انجام شد؛ یعنی رابطه مستقیم عشق و شخصیت مورد ارزیابی آنها قرار گرفته است؛ مانند تحقیق آرنولد مارجری. او با استفاده از LAS سبک های عشق خود را ارزیابی و بین این سبک ها و شخصیت رابطه برقرار کرده است.
تحقیقات در این زمینه بسیار است که ذکر آنها باعث طولانی شدن متن می شود. اما نتیجه ای که از اثبات این فرضیه می گیریم آن است که اگر شخصیت در شکل گیری عشق و سبک های آن تاثیر دارد، تمام متغیرهایی که بر شخصیت اثر می گذارند نیز حائز اهمیت اند؛ لذا بخشی از آنها ژنتیکی و ارثی است و بخش دیگر تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم محیط می باشد. به همین دلیل برای آموزش مهارت های ارتباطی، به خصوص مهارت مقابله با عشق و درمان آن، باید به مؤلفه های شخصیتی توجه کرد.
رابطه ی سبک عشق پرشور (4) با شخصیت
این اولین فرضیه از فرضیه های ششگانه است که به سبک های عشق می پردازد و در رابطه ی سبک عشق پرشور با NEO . (بارزترین ویژگی این سبک از عشق، جذابیت بدنی و عاطفی شدید می باشد). در اینجا فقط بین وجدان گرایی (5) و سبک عشق پرشور رابطه معنادار وجود دارد.
اگر به مؤلفه های وجدان گرایی با دقت نظر کنیم، صفاتی مانند منظم، قابل اعتماد، سخت کوش، خود تنظیم، وقت شناس، دقیق، تمیز، برانگیخته و پر استقامت (6) را در ذیل این عامل خواهیم دید. از سویی دیگر افراد با این سبک عشق از روابط خود بسیار رضایت دارند و فرایند عاطفی آنها مثبت و پر حرارت است.
از اینکه همبستگی این سبک از عشق با وجدان گرایی بالا است نشان گر آن است که افراد با عشق پرشور استعداد مسئولیت پذیری بالایی دارند که در ادبیات استرنبرگ با مفهوم تعهد از آن یاد شده بود لذا برای ازدواج مخصوصا در فرهنگ ایرانی بسیار مناسب اند. البته این همبستگی موجود، بیان علیت نمی کند به همین دلیل نیاز باید به صورت خاص بررسی شود.
رابطه ی سبک عشق نمایشی با شخصیت
در پاسخ به یکی از فرضیات رابطه ی سبک عشق نمایشی با توافق گرایی است (7) که یکی از عامل های بزرگ شخصیت می باشد (بارزترین ویژگی این سبک از عشق، نمایش عشق است). در این بخش بین آن دو رابطه ی همبستگی منفی وجود دارد؛ یعنی این فرد در صفاتی مانند خوش قلب بودن، قابل اعتماد بودن، دارای حس همکاری، با گذشت بودن، خوش باور و مصمم بودن (8) ضعیف اند. چراکه به خود اجازه می دهد فرد دیگر را فریب دهد و صادقانه با او برخورد نکند و در نهایت این فرد در رابطه پارتنر (شریک) خود به نیازهای جسمی خود فکر می کند و دائم در تلاش است که با افراد جدیدی رابطه برقرار کند و همیشه این رابطه از نگاه پارتنرهای جایگزین مخفی می ماند. (9)
رابطه ی سبک عشق دوستانه با شخصیت
یکی دیگر از رابطه های مورد ارزیابی، رابطه ی سبک عشق دوستانه با NEO است. (بارزترین ویژگی این سبک از عشق، دوستانه بودن آن می باشد).
نکته ی در خور توجه آن است که سبک عشق دوستانه در سه ویژگی با تست شخصیت همبستگی دارد. نخستین مورد آن رابطه ی معنادار منفی بین این سبک از عشق با روان رنجوری است. و مورد دوم، همبستگی مثبت بین برون گرایی و سبک عشق دوستانه. آخرین رابطه بین سبک عشق دوستی و شخصیت، همبستگی مثبت سبک عشق دوستانه با وجدان گرایی (مسئولیت پذیری) است.
اگر این سه یافته را کنار هم بگذاریم نتایج بهتری می گیریم. افرادی که سبک عشق دوستانه دارند چند خصلت شخصیتی دارند که عبارت است از ثبات هیجانی، برون گرایی، و مسئولیت پذیری. وقتی می گوییم فرد ثبات هیجانی دارد و روان رنجور نیست یعنی صفاتی مثل نگران، عصبی، هیجانی، نامطمئن، بی کفایت و ترسو بودن (10) در او کمتر است. این صفات با بهداشت روانی در تعارض است و لذا از همین یافته متوجه می شویم افرادی که قادرند روابط دوستانه داشته باشند، از بهداشت روان بالایی برخوردار هستند.
از همبستگی بین سبک عشق دوستانه و عامل شخصیتی وجدان گرایی متوجه می شویم که این افراد معمولاً افرادی با احساس مسئولیت بالا مخصوصاً در قبال دوستان خود هستند. این خصلت در کنار برون گرایی و پایین بودن گشودگی به تجربه می تواند در استمرار روابط دوستانه یاری بخش باشد، به ویژه اگر سبک عشق فرد مقابل نیز از همین سنخ باشد.
وقتی گشودگی به تجربه پایین باشد به این معناست که فرد خیلی علاقه ای به تجارب جدید ندارد ولذا در مسائل دوست یابی تنوع طلبی بالایی ندارد. این افراد چون برون گرا هستند با افراد زیادی رابطه دارند و معمولاً روابط آنها خیلی عمیق نمی شود؛ از این رو، اگر شرایط عمومی دوستیابی فراهم آید، دوستی عمیق شکل خواهد گرفت.
رابطه ی سبک عشق منطقی با شخصیت
نخستین نکته ی در خور توجه، همبستگی مثبت بین سبک عشق منطقی و دو عامل شخصیتی توافق گرایی و وجدان گرایی می باشد. (بارزترین ویژگی این سبک از عشق ارزیابی منطقی در آن است.) در فرهنگ ما و بسیاری از فرهنگ های دنیا این سبک از عواطف در نوعی از خواستگاری های سنتی وجود دارد که فرد مشخصات و شرایطی را برای شریک زندگی خود مشخص و بر اساس این مشخصات فرد مورد نظر انتخاب می کند. چنین افرادی بر اساس این تحقیق از توافق بالا و همچنین وجدان گرایی و حس مسئولیت پذیری بالایی برخوردارند. در واقع این سبک از عشق، نوعی انتخاب عاقلانه است.
رابطه سبک عشق وابسته وسواسی با شخصیت
مهم ترین همبستگی مورد ارزیابی، رابطه سبک عشق وابسته ی وسواسی با NEO می باشد. (این سبک از عشق را عشق رمانتیک نیز می گویند که از ویژگی های آن انحصارطلبی، وسواس، اضطراب، و رفتارهای پرشور است).
الف. همبستگی مثبت با روان رنجوری
افراد با سبک عشق وابسته ی وسواسی با صفات روان رنجورانه یعنی صفاتی مثل نگران، عصبی، هیجانی، نامطمئن، بی کفایت و ترسوبودن همبستگی مثبت دارند. (11) این تحقیق شبیه تحقیقی است که کنماسا در ژاپن انجام داده است. افراد عاشق (عشق وابسته ی وسواسی) به شدت با صفات اضطراب، (12) حسادت (13) و دشمنی (14) همبستگی نشان می دهند. او از لی (1988) نقل می کند که عاشقان وابسته ی وسواسی احساس نیاز شدیدی به عاشق شدن و نشان دادن حساسیت شدید نسبت به معشوق دارند. (15)
در تحقیق آرنولد نیز شواهدی برای تایید روان رنجوری مشاهده می شود. مثلاً همبستگی مثبت عشق وابسته ی وسواسی (mania) با تحقیر(16)، افسردگی مهاد، (17) اجتنابی (18) و اضطراب نشان داده است. (19)
ب. همبستگی منفی با توافق گرایی
پذیرش این همبستگی منفی در ابتدای امر کمی سخت است؛ چراکه عاشق وابسته ی وسواسی در مسیر رسیدن به معشوقش گاهی تا حد بیمار شدن و خودکشی پیش می رود چگونه ویژگی توافق گرایی اش پایین است. علت این امر آن است که با توجه به همبستگی مثبت این سبک از عشق با صفات روان رنجورانه، و بعضی از صفات بیمارگونه، در واقع بی تابی او در قبال معشوق جنبه ی وابستگی دارد که فرد برای فرار از اضطراب درونی به چهره ای که گمان می کند که می تواند موضوع دلبستگی او باشد پناه می برد. به هر حال احساس حسادت او، و عدم تحمل دیدن معشوقش با دیگران، و ... هم در سطح مشاهدات معمولی قابل مشاهده است و هم برخی محققان مانند کنماسا آن را نشان داده اند. معمولاً این افراد پیوسته نگران از دست دادن معشوق خود هستند، در حالی که توافق گرایی مشتمل بر صفاتی مانند خوش قلب، خوش خلق، قابل اعتماد، دارای حس همکاری، با گذشت، خوش باور و مصمم بودن می باشد که عاشق وابسته وسواسی به ویژه در حالت های شدید از آنها دور است. تحقیق آرنولد (1995)، کنماسا (2004)، لی (1988) با یافته های بالا همسو هستند.
رابطه ی سبک عشق ایثارگرانه با شخصیت
آخرین همبستگی مورد ارزیابی، رابطه ی سبک عشق ایثارگرانه (Agape) با NEO می باشد (بارزترین ویژگی این عشق، ایثارگرانه بودن آن است). یافته ها نشان می دهد بین روان رنجوری و عشق ایثارگرانه رابطه ی همبستگی مثبت معنادار وجود دارد.
احتمالاً این همبستگی از نوعی زیرساخت های اضطرابی حکایت دارد؛ یعنی افرادی که به طور کامل خود را وقف کس دیگر می کنند گرایش های روان رنجورانه دارند که این مسئله در تحقیقات متعددی خود را نشان داده است.
تحقیق کنماسا (2004) نیز همبستگی مشابهی را بین سبک عشق ایثارگرانه و دشمنی، حسادت و اضطراب نشان می دهد. یافته ی کنماسا مشابه بخشی دیگر از تحقیق او درباره ی سبک عشق وابسته ی وسواسی است؛ یعنی کنماسا در هر دو سبک عشق ایثارگرانه و وابسته ی وسواسی این سه همبستگی را یافته است.
در تحقیق دیگری مالانداین و دیویس (1994) بین عزت و سبک عشق ایثارگرانه رابطه ی معکوس یافته اند. یعنی این افراد عزت نفس پایینی دارند.
آرنولد (1995) نیز بین سبک عشق ایثارگرانه و بعضی از ویژگی های منفی اختلال شخصیت مثل وابستگی (20) و اجبار (21) و ... همبستگی مثبت معناداری را برقرار کرده است. تحقیقات دیگری نیز در این باره هست که این اطلاعات را تایید می نماید.
عاشق ایثارگر حاضر است تمام دارایی خود را فدای معشوق خود نماید، حاضر است تمام یا اکثر اوقات خود را مصروف معشوق خود کند و ... افراط و نبودن کنترل از مؤلفه های شاخص آن است.
پی نوشت ها :
* دانشجوی دکتری پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
** استاد دانشگاه علامه طباطبایی.
1. Affectionate.
2. Independent.
3. C.f: Hazan, C & shaver, p. R. "A biased overview of the study of love"
, Journal of social and Relationship, vol.5.
4. Erose.
5. Responsibility.
6. پروین، شخصیت (نظریه و پژوهش)، ص281.
7. Agreeableness.
8. پروین، همان، ص218.
9. Hendrick, S & Hendrick, c, Ibid.
10. پروین، همان.
11. همان.
12. Anxiety.
13. Jealousy.
14.Envy.
15. Kanemasa, Yuji, social bebavior and personality , love style and romantic love Experinces in Japan. vol 32(3)و p. 265-281.
16. Debasement.
17. Major Depres.
18. Avoidanct.
19. Arnold, Margery. E. Love style perception in Relation to personality function. p:23.
20. Dependent.
21. Compulsive.
منابع:ازخوش، کاربرد آزمون های روانی و تشخیص بالینی، تهران، روان، 1379.
دادستان، پریرخ، روان شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، تهران، سمت، 1380.
راس، آلن، روان شناسی شخصیت، ترجمه سیاوش جمالفر، تهران، بعثت، 1375.
فروم، اریک، هنر عشق ورزیدن، ترجمه پوری سلطانی، چاپ هیجدهم، تهران، مروارید، 1376.
گروسی فرشی، میرتقی، «هنجاریابی شخصیتی NEO و بررسی تحلیلی ویژگی ها و ساختار عاملی آن بین دانشجویان دانشگاه های ایران»، پایان نامه دکتری دانشگاه تربیت مدرس، 1377.
گلمن، دانیل، هوش هیجانی، ترجمه نسرین پارسا، تهران، رشد، 1380.
لورنس ای، پروین، اولیور پی. جان، شخصیت (نظریه و پژوهش)، ترجمه محمدجعفر جوادی، تهران، آییژ، 1381.
Aron, A, love , Ensyclopedia of psychology, Oxford: OXFORD, 1998.
Arnold, Margery, E,Love Style perception in Relation to personality function, www. eric. ed. gov, 1995.
costa, p.T. Jr & McCrae, R. R. Revised NEO personality Inventery(NEO-pi-R)&(NEO-FFI): professoinal manual. odessa, FI: psychological Assessment Resource, 1992.
Hatfield, E, "The effect of selfesteem on romantic linking", Journal of Experimintal social psychology, 1965.
Hatfield, E,The passionat love scale, Handbook of sexulity related measures: A compendium Thousand Oaks. CA: saga pablication, 1986.
Hatfield, E, ea al, "passionat love: How early it began?" Journal of psychology and Human sexuality, 1988.
Hatfield, E,Rapson, R. love and Attachment processes, Handbook of Emotions , New York, London: The Guilford press, 2000.
Hazan, c & shaver , p.R، Abiased overview of the study of love ،journal of social and Relationship ،vol.5،1988
.Hazan, c & shaver , p. "Romantic Love conceptualize as an Attachment process", Journal of personality and social psychology, 1987.
Hendrick, s & Hendrick, c, "A Theory and Method of love" Journal of personality and social psychology, 1986.
Hendrick, s & Hendrick, c,Journal of personality and social psychology? Does it measure up: Research on love, 1989.
Hendrick, S & Hendrick, c, Rommantic love , Thousand Oaks, CA: saga, 1992.
Hendrick, S & Hendrick, c, Love, Handbook of positive psychology, Oxford: oxford, 2002.
Kanemasa, Yuji, social Behavior and personality, love style and Romantic love Experiences in Japan, 2004.
Lee, J. A. Colours of lofe:An exploration of the ways of loving , Toronto, New perss, 1973.
Reik, T. straus, Farrar: New York, love and lust of Rubin, Z, Measurment of romantic love. Journal of personality & social psychology, 1970.
sternberg, R. F. & Barnes, M. L(Eds), the psychology of love. New Haven, CT: Yale University press 1988.
Waller, N. G & shaver, p. R. The importante of nongenetic influences on romantic love style, psychological science, 1994.
منبع: نشریه روان شناسی و دین شماره 11